آریا بانو - زومیت / با پیشرفت فرهنگ و ابزارها، توانایی آموزش و انتقال دانش در انسانهای باستانی نیز تکامل یافت و به بنیانی برای ظهور زبانهای پیچیدهی انسانی تبدیل شد.
صدها هزار سال پیش، نخستین انسانها در حالی که ابزارهای سنگی سادهای در دست داشتند، تلاش برای یادگیری و آموزش مهارتها را آغاز کردند. این فرآیند گامبهگام پیچیدهتر شد و با ظهور زبان مدرن، امکان انتقال دقیقتر و عمیقتر دانش را فراهم ساخت. این دو جهش بزرگ در انتقال فرهنگی، اساس تمدن پیشرفتهی امروزی ما را پایهگذاری کردهاند.
بررسی تاریخ سه میلیون سالهی تکامل انسان، نشان میدهد که پیشرفت فناوری و مهارتهای ارتباطی بهطور همزمان شکل گرفته است. هرگاه انسانهای نخستین ابزارهای سنگی پیشرفتهتری ساختند یا فناوریهای جدیدتری ابداع کردند، توانایی آنها در آموزش و انتقال دانش نیز رشد کرد و به نوبه خود، موجب پیشرفتهای بیشتر در فناوری شد.
پیچیدگی ابزارها و رفتارهای فرهنگی، همزمان با پیچیدگی روشهای آموزش تکامل یافت
فرانچسکو دریکو از دانشگاه بوردو در فرانسه، میگوید: «ما توانستهایم الگویی برای تکامل نحوهی انتقال فرهنگ در تکامل انسان ارائه دهیم. به نظر میرسد پیچیدگی ابزارها و رفتارهای فرهنگی، همزمان با پیچیدگی روشهای انتقال آنها تکامل یافته است.»
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد انسان، ساخت ابزار و توسعهی رفتارهای پیچیده است. برای نمونه، انسانهای باستانی برای بریدن و سوراخکردن، سنگهای تیزی ساختند و سپس، آنها را به چوب متصل کردند تا نیزههایی کارآمد بسازند؛ فرایندی که به آن «اتصال ابزار به دسته» میگویند.
نکتهی مهم این است که انسانها میتوانند چنین رفتارهایی را به دیگران آموزش دهند. امروزه، مواردی مانند نواختن ویولن یا برنامهنویسی ممکن است به سالها آموزش و تمرین نیاز داشته باشند.
اما در گذشتههای دور، پیش از شکلگیری زبان پیچیده، انتقال مهارتها چندان ساده نبود.
بازار 
در پژوهشی مشترک، فرانچسکو دریکو و ایوان کولاجه از دانشگاه پاپی صلیب مقدس در رم، روند رشد توانایی انسان در انتقال فرهنگ را در طول 3٫3 میلیون سال گذشته، بررسی کردند و سپس، یافتهها را با تغییر رفتارها و فناوریها پیوند زدند. پژوهشگران 103 ویژگی فرهنگی، شامل انواع خاص ابزارهای سنگی، زیورآلاتی مانند مهرهها، کاربرد رنگدانهها و آیینهایی مثل تدفین و ساخت تودههای سنگی را رصد کردند. مشخص شد هر یک از ویژگیها از چه زمانی بهطور منظم در دادههای باستانشناسی دیده میشوند؛ مشاهدهای که از رایجشدن آن ویژگیها حکایت میکند.
همچنین، هر ویژگی از نظر میزان دشواری یادگیری نیز ارزیابی شد. ابزارهای سادهای مانند چکشهای سنگی، بدون نیاز به توضیح آموزشپذیر هستند، اما ساخت ابزارهای پیچیدهتر معمولاً به آموزش عملی نیاز دارد.
رفتارهایی مانند تدفین که بار معنایی و مذهبی دارند، معمولاً بدون توضیح لفظی درک نمیشوند.
برای بررسی دقیقتر، دریکو و کولاجه سه جنبهی یادگیری را در نظر گرفتند:
بعد فضایی: آیا مهارت از فاصلهی دور آموخته میشود یا نیاز به تماس نزدیک دارد؟
بعد زمانی: آیا یادگیری در یک جلسهی کوتاه امکانپذیر است یا به چندین مرحله نیاز دارد؟
بعد اجتماعی: چه کسی از چه کسی یاد میگیرد؟
پژوهشگران ویژگیها را ارزیابی کردند و نظر 24 متخصص دیگر را نیز جویا شدند تا اعتبار یافتهها را بسنجند. دریکو میگوید: «پاسخها به طور کلی معتبر بودند.»
نتایج نشان داد که در طول تاریخ تکامل بشر، دو جهش بزرگ در شیوههای انتقال فرهنگی رخ داده است. نخستین جهش حدود 600 هزار سال پیش رخ داد؛ زمانی که انسانهای باستانی آموزش مستقیم را آغاز کردند، هرچند هنوز زبان گفتاری وجود نداشت و حرکات و اشارهها احتمالاً کافی بودند. این مرحله، پیشتر از پیدایش انسان خردمند (Homo sapiens) و همزمان با ظهور فناوری اتصال ابزار به دسته اتفاق افتاد.
آموزش پیش از پیدایش انسان خردمند به وجود آمد
دومین تحول، بین 200 تا 100 هزار سال پیش رخ داد؛ زمانی که انسانها زبان مدرن را گسترش دادند. این تغییر، بهویژه برای انتقال رفتارهایی مانند تدفین که شامل مراحل پیچیده و دلایل فرهنگی و مذهبی بود، اهمیت داشت. دریکو میگوید: «چنین رفتارهایی نیازمند توضیح مراحل و چرایی انجام آنها هستند.»
سری شیپتون از کالج دانشگاهی لندن، دربارهی یافتهها میگوید: «ارتباط میان پیچیدگی فرهنگی و شیوه انتقال آن، بسیار قوی و موثق است و هرچند زمان دقیق پیدایش زبان هنوز مشخص نیست، بازه زمانی پیشنهادی در این پژوهش معقول به نظر میرسد.»
یافتههای پژوهش در نشریه PLoS One منتشر شده است.