بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / وضع مالی خانواده من متوسط است و خودم هم کارمند هستم. درآمد زیادی ندارم. چند وقت پیش به خواستگاری دختری رفتم که وضع مالی‌شان خیلی خوب بود. پدرش بعد از شنیدن توضیحات من درباره شرایطم، گفت که در سطح آن ها نیستم و تحقیرم کرد. بعد از آن ماجرا، تمایلی برای رفتن به خواستگاری ندارم.
پاسخ
مخاطب گرامی، یکی از ملاک های مهم در ازدواج یک پسر، جلب رضایت پدر دختر است و به طور قطع، نظر و رضایت ایشان در ازدواج نقش تعیین کننده‌ای دارد. گویا شنیدن این جمله از زبان ایشان درباره این که در سطح آن ها نیستید، احساس بسیار دردناک و تحقیر کننده‌ای برای شما به همراه داشته است اما این‌که چرا بعد از آن اتفاق، دیگر نتوانستید ازدواج کنید و همیشه در فکر این مسئله باقی ماندید، موضوعی است که به شما مربوط می شود نه صرفا به آن‌چه به شما گفته شده است! آیا آن مرد، واقعیت مهمی را در زندگی شما آشکار کرده که تا این حد شما را به فکر فرو برده است؟ در ادامه چند توصیه به شما دارم.
احساس‌تان را سرکوب نکنید
هیجانی که به دلیل آن اتفاق رخ داده، سرکوب شده و باید مدیریت شود. شما به خاطر حرفی که از پدر آن دختر خانم شنیده اید، دچار احساس حقارت شده اید و این احساس نباید سرکوب شود. باید در حضور یک روان‌شناس درباره این احساسات حرف بزنید تا علاوه بر این که بار هیجانی این احساس را کاهش می دهید، برای تنظیم آن نیز اقدام لازم انجام شود. این‌که شما در چه سطحی هستید، بیشتر به نگرش تان درباره خودتان مربوط می شود نه صرفا نظری که دیگران درباره شما دارند، پس به جای تمرکز زیاد بر حرفی که شنیده اید، به فکر ایجاد یک نگرش منطقی درباره خودتان باشید.
فرصت های ازدواج را از دست ندهید
به فرصت های دیگر زندگی تان امکان بروز بدهید. پس از آن که فرصت کافی به حل مشکل تان اختصاص دادید و تا حد قابل قبولی از بار عاطفی این مشکل کاستید، می توانید برای رفتن به خواستگاری برنامه ریزی کنید و فرصت های دیگر زندگی تان را از دست ندهید. واقعیت این است که شما در موقعیت سنی خودتان باید به نیازهایتان، به شیوه صحیح پاسخ دهید. پس بهتر است به جای سرکوب کامل نیازی مانند ازدواج، به فکر پرداختن صحیح به آن باشید.
نویسنده : دکتر رضا یعقوبی | روان‌شناس سلامت