آریا بانو

آخرين مطالب

به مناسبت انتشار ترجمه کتاب «زندگانی من و روزگار سخت» اثر جیمز تربر

طنزپردازی که نابینا شد فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

آریا بانو - کتاب «زندگانی من و روزگار سخت» نوشته جیمز تربر، زندگی پرفرازونشیب نویسنده را از کودکی تا پایان دانشگاه به تصویر می‌کشد. تربر که بعد از مارک تواین به‌عنوان بزرگ‌ترین طنزپرداز آمریکا شناخته می‌شود، در زندگی‌نامه‌اش از خانواده عجیب‌وغریب خود می‌گوید؛ از پدربزرگ روان‌پریش و غرق در خیالاتش، از پدر نه‌چندان خوش‌شانس و مادر ذاتا کمدینش.
روزنامه شهروند - اشکان رضایی: کتاب «زندگانی من و روزگار سخت» نوشته جیمز تربر، زندگی پرفرازونشیب نویسنده را از کودکی تا پایان دانشگاه به تصویر می‌کشد. تربر که بعد از مارک تواین به‌عنوان بزرگ‌ترین طنزپرداز آمریکا شناخته می‌شود، در زندگی‌نامه‌اش از خانواده عجیب‌وغریب خود می‌گوید؛ از پدربزرگ روان‌پریش و غرق در خیالاتش، از پدر نه‌چندان خوش‌شانس و مادر ذاتا کمدینش. خانواده او به گفته خودش به مسخرگی معتاد بودند و از این‌رو پیشامد‌های دوران کودکی‌اش مایه‌ای برای خنده‌دارترین طرح‌های او فراهم آورده بود.
طنزپرداز نابینا
چشم‌های تربر در کودکی آسیب دید و به‌تدریج نابینا شد. اوج فعالیت نویسندگی او مصادف با دوره بحران اقتصادی آمریکا ١٩٢٩ تا ١٩٣٩ شکل گرفت. اینکه چرا طنز تربر با توجه به وضع بینایی و شرایط جامعه معاصرش سیاه نیست، شاید به این مسأله بازمی‌گردد که او یک میهن‌پرست بود و در اعلامیه استقلال کشورش آمده است که ناشادبودن خصیصه‌ای غیروطنی است و شادبودن نخستین و مهم‌ترین وظیفه طبیعی یک شهروند به‌عنوان فردی میهن‌پرست به حساب می‌آید. پرسوناژ‌های سرگشته آثار هجوآمیز تربر با دلتنگی در جهانی توضیح‌ناپذیر گام برمی‌دارند؛ شخصیت‌هایی که به‌طرزی خنده‌دار با دنیای خود در جدال‌اند. در این آثار حماقت و احساس پوچی که تمدن به انسان‌ها می‌بخشد، به‌وضوح دیده می‌شود.
تربر سال ١٩١٣ وارد دانشگاه اهایو شد، ولی سال بعد را برای خواندن آثاری که جزو کتاب‌های درسی‌اش نبودند، مرخصی‌گرفت. در جنگ جهانی اول او را به علت ضعف بینایی‌اش به ارتش راه ندادند، از این‌رو در وزارت امور خارجه خدمت کرد و پس از آن به دانشگاه بازگشت. سال ١٩٢٧ پس از چند سال گزارشگری برای روزنامه‌هایی در نیویورک و پاریس، از نویسندگان نیویورکر شد. تا حد زیادی با کار تربر بود که این مجله، زبان و سبک یگانه خود را به دست آورد.
کتاب‌هایی مانند «زندگانی من و روزگار سخت»، «سرگل تربر»، «به دنیای من خوش آمدید» و «کارناوال تربر» شهرت او را به‌عنوان طنزپردازی بااستعداد و تصویرگری نابغه دوچندان کرد. آوازه طراحی‌های طنزآلود او شاید کمتر از شهرت مقاله‌ها و داستان‌های او نباشد، ولی او به همان اندازه که عنوان تصویرگر را نمی‌پذیرفت، برچسب نقاش را هم نمی‌پسندید. درباره طراحی‌هایش نوشته است: «گاهی به نظر می‌رسد طراحی‌های من از راهی به جز راه قصدیِ معمول به تحقق پیوسته‌اند. آن‌ها را ماقبل قصدی خوانده‌اند، یعنی پیش از اینکه فکرشان به مغز من خطور کند، انجام گرفته‌اند. در این مورد بحثی ندارم.»
تهدید تمدن
مضمون غالب در همه مقاله‌ها و داستان‌های تربر حول انسانی می‌چرخد که مورد تهدید تمدن پیچیده‌ای که خود آفریده، قرار گرفته است. به گفته ریچارد توبایِس، انسان همیشه در آثارش در محاصره است. او می‌دانست کمدی و تراژدی خویشاوندند و چندان که کمدی می‌تواند از وضع انسان بگوید، تراژدی نمی‌تواند. پس هرگز اجازه نمی‌داد انسان حضور هم‌زمان درد و تردید را در حین خندیدن فراموش کند.
جیمز تربر تنها مردی قدبلند با عینکی ته‌استکانی بود که عمرش را عمدتا در سفر از ماشین تحریرش به سمتِ تابلوی نقاشی و بعد به دفترِ کارش می‌گذراند. وقتی هنگام بازی با برادرش به‌طور تصادفی چشم خود را از دست داد، زندگی دیگری برای او رقم خورد. تربر ذاتا خجالتی بود و این حادثه کمرویی او را افزایش داد. این احساسات بعد‌ها مرکز اصلی همه دلهره‌ها و اندوه‌های او قرار گرفت.
در دبیرستان عاشق زبان انگلیسی شد و بعد‌ها موفق شد به نیویورکر راه یابد. در این عصر چندرسانه‌ای ممکن است دشوار باشد تصور اینکه مجله با مجموعه‌ای از استانداردها، روند مشخصی از زندگی پیچیده شهری ارایه می‌داد و به دلیل زیبایی نوشته‌های طنز تربر تا چه حد قدرتمند کار خود را پیش می‌برد. ولی او بر این عقیده بود که نیویورکر باید دستگاهی برای ردکردن مطالب داشته باشد. به‌زودی فهمید راس چه می‌خواهد؛ نوشته‌های کوتاه، واضح و کوبنده با صدای دلخراش نامه‌ای خصوصی. در سال ١٩٢٧ با کمک وایت، یکی از عزیزترین دوستانش سرانجام به‌عنوان کارمند استخدام شد. راس نبوغی بی‌همتا برای ایجاد محیطی روان‌شناختی داشت که در آن بازیکنان کلیدی مانند تربر، دوروتی پارکر و رابرت بنچلی وضع ستاره‌های برادوِی را داشتند و به همین ترتیب خود را با هم تطبیق می‌دادند. تربر رفته‌رفته تبدیل به طنزپردازی درجه یک شد و موفقیت‌های بسیاری کسب کرد.

آریا بانو


از کاغذ باطله تا دیوار رستوران
از جذاب‌ترین جنبه‌های تربر، مهارتش در پیش‌نویسیِ طرح بود. طرح‌های خود را به طرز شگفت‌آوری با حداقل هیاهو هر جا که می‌توانست به اجرا درمی‌آورد؛ منو، کاغذ‌های باطله، دیوار رستوران. آثار هنری او نشان می‌دهد جهان با طرح کلی‌اش، در نگاه‌های زودگذر دنیای نیمه‌بینوایان با چند ضربه کوچک مداد، انرژی قابل توجهی را منعکس می‌کند.
تربر از مقالات خود درآمد مناسبی کسب می‌کرد و سرانجام وقتی هالیوود با او تماس گرفت، درآمد هنگفتی به دست آورد. آنچه بیش از همه به آن اهمیت می‌داد ساختار و تأثیر جملاتش بود. در شش یا هفت صفحه به دنبال اوج کمال می‌گشت و اغلب به هدف خود می‌رسید، اما قطعاتِ گاه‌به‌گاه هنری او مانند «نوا و خشم» به اثری با این مقیاس نمی‌رسید. گاهی شکایت می‌کرد از اینکه مغز او چنان به هشیاری عادت کرده، که دیگر توانایی کش‌آمدن دوباره را ندارد.
او تقریبا در چهل‌وپنج سالگی کاملا نابینا شده بود، اما ٢٠‌سال دیگر نیز زندگی کرد و به کمک همسر و دوستانش همچنان می‌نوشت. سرانجام با نوشتن کتابی در مورد هارولد راس «سال‌ها با راس» به افرادی از نیویورکر توهین کرد، که به دلیل رفتار ناعادلانه‌اش با بنیانگذار مجله مورد انتقاد قرار گرفت.
جنگ زن و مرد
شاید سوال اساسی در زندگی و هنر تربر مربوط به احساسات او در مورد زنان باشد. او مجموعه‌ای از کارتون‌ها با عنوان «جنگ بین زن و مرد» را تصویرسازی کرد که شامل بولتن‌های متنوعی می‌شد. در داستان خیره‌کننده «یک جفت همبرگر»، زن و شوهری بی‌نام و نشان درحال گذر از طوفانِ ایالت کِنتیکِت هستند. مرد شامگاه‌های کنار جاده را «واگن سگ» می‌خواند، زیرا زن نمی‌تواند آن‌ها را تحمل کند. داستان‌ها و تصاویر تربر معمولا به نفع یک طرف یا طرف دیگر عمل نمی‌کردند، اما تمایلی شدید به زن‌ستیزی در مکالمه‌ها و مکاتبات او جریان داشت. شاید این مسأله ناشی از گرفتاری‌های عاشقانه و غم‌انگیز تربر در دوران جوانی باشد.
داستان «جعبه‌ای برای مخفی‌شدن» که سال ١٩٣١ در نیویورکر منتشر شد، راوی ناشناسی دارد که از یک فروشگاه مواد غذایی به دیگر فروشگاه می‌رود و ناموفق دنبال جعبه‌ای به اندازه کافی بزرگ می‌گردد که در آن مخفی شود. او می‌گوید: «وقتی هوا تاریک شد و فروشگاه‌های مواد غذایی بستند، دوباره تسلیم شدم و بار دیگر در اتاقم مخفی شدم. چراغ را روشن کردم و روی تخت دراز کشیدم. وقتی تاریک می‌شود احساس بهتری دارید. گمان می‌کنم می‌توانم در کمد مخفی شوم، اما مردم همیشه در‌ها را بازمی‌کنند. کسی شما را در گنجه پیدا می‌کند. آن‌وقت شما باید به آن‌ها بگویید چرا در کمد بودید. هیچ‌کس به جعبه بزرگی که روی زمین قرار دارد توجه نمی‌کند. می‌توانید روز‌ها در آن بمانید و هیچ‌کس حتی فکرش را هم نمی‌کند به آن نگاهی بیندازد، حتی خانم خدمتکار.»
بنچلی هرگز نمی‌توانست این‌طور بنویسد. دونالد بارتلمی شاید این توانایی را داشت، فرانتس کافکا شاید یا جان چیور. بدیهی است که باید این نویسنده را ستاره‌ای بی‌همتا خواند. تربر درنهایت بر اثر تومور مغزی سال ١٩٦١ درگذشت. پس از مرگ تربر، وایت نوشت: «بهترین قلمی که تا به حال در عمل دیدم، قلم او بود؛ حاصلِ ذهنی سرشار از خلاقیت.»

آریا بانو


منبع: لس‌آنجلس‌تایمز و نیویورک‌تایمز - بیل باریچ و بن یاگودا

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/280667/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

قیمت شیشه خودرو هم میلیونی شد

دومینوی رانت خودروهای ممنوعه؟

ایران‌خودرو چگونه مجبور شد پول مشتریان را پس دهد؟

ضرر خودروسازان، نارضایتی خریداران

وزیر صنعت: در حوزه خودرو، مردم از شرایط موجود ناراضی هستند

زیر پوست وارادات خودروی کارکرده با ارز خودتون!

شرایط جدید گمرک برای ورود موقت خودروی سواری به کشور/ تصویب آیین‌نامه واردات کامیون کارکرده

معاوضه نیسان آبی با گوشت قرمز در آفریقا!

بازگشایی سامانه یکپارچه خودرو برای 3 درصد از باقی ماندگان مرحله دوم در شهریور ماه

ضوابط خرید خودرو توسط دستگاه های اجرایی اصلاح شد/ ممنوعیت خرید هرگونه خودرو سواری خارجی توسط ادارات

شرایط جدید واردات خودرو اعلام شد

هفت مهمان خارجی بازار خودرو

شورای رقابت علیرغم دستور رئیسی از مصوبه خود عقب‌نشینی نکرد

چه کسی مسئول قانونی قیمت گذاری خودرو است‌؟/ با تکیه بر آرزوها، نمی‌توان کشور را سر و سامان داد

نمایش مسخره ای به نام واردات خودرو؛ وعده 200 هزار خودرو به مردم ایران دادند و تنها 280 دستگاه وارد کردند!

«نه» شورای رقابت به فرمان رئیسی

ماجرای استعفای اعضای شورای رقابت بعد از دستور رئیسی چیست؟

صنعت خودرو در چنگ دولت

شورای رقابت به جای حمایت از منافع مردم،‌ از گران‌فروشی مونتاژکاران دفاع کرد

توپ واردات خودروهای کارکرده در زمین دولت

رئیس سازمان استاندارد: محموله خودروهای وارداتی را متوقف نکرده‌ایم

خبر مهم برای متقاضیان جایگزینی خودروهای فرسوده

وقتی 207 ثبت نام می‌کنی، اما 206 تحویل می‌گیری!

آغاز طرح فروش فوری تارا اتوماتیک ویژه سامانه یکپارچه ازسوی ایران خودرو (+جدول فروش)

قیمت جدید لاستیک دولتی اعلام شد

ترخیص اولین نمونه های خودروی وارداتی غیر چینی از گمرک (+عکس و مشخصات خودرو)

فعال بازار خودرو: با استانداردهای ما پورشه، بنز و ب‌ام‌و هم رد می‌شوند!

«خودی»ها پشت فرمان واردات؟

رئیس اتحادیه نمایشگاه‌داران: تا این لحظه هیچ آیین‌نامه‌ای درمورد واردات خودرو از سوی دولت ارائه نشده است

واردات خودرو پشت‌ چراغ‌قرمز ارز

مجوز «واردات خودرو توسط جانبازان» با تعرفه صفر ابلاغ شد

زمان اجرای مصوبات شورای رقابت درباره قیمت خودروها اعلام شد

تصویب آئین‌نامه واردات خودروهای کارکرده در وزارت صمت

گرانی خودرو در راه است

ورود 20 هزار خودروی وارداتی به گمرک

تولید خودروهای برقی بدون دنده امکان‌پذیر است؟/ شوی تبلیغاتی در حیاط دولت

آئین‌نامه واردات کامیون و اتوبوس کارکرده ابلاغ شد

بیش از 70 هزار خودروی وارداتی ثبت سفارش شد/ تکذیب حذف سامانه یکپارچه

سامانه یکپارچه خودرو باز شد

گول آگهی‌ها و شایعات را نخورید؛ برای واردات، خودروی فرسوده نیاز نیست

قیمت گواهی اسقاط خودرو 30 تا 35 میلیون تومان است

دستورالعمل واردات خودروی کارکرده منتشر شد/ اسامی25 برند مجاز خودرو برای واردات

افزایش 60 درصدی قیمت لوازم خودرو/ 30 درصد لوازم فروشان خودرو تعطیل شدند

سامانه فروش یکپارچه خودرو از 20 شهریور بار دیگر فعال می‌شود

میانگین قیمت خودروهای کارکرده در دنیا 27 هزار دلار است

سوال مهم از دولت درباره گرانی‌های بی‌منطق در بازار لاستیک خودرو

سامانه یکپارچه خودرو و مشکلات آن/ کلاه گشاد خودروسازان بر سر خریداران

واردات خودرو؛ از رویاسازی تا رویافروشی در وزارت صمت رئیسی

نرخ اجاره خودروی خارجی؛ روزانه 28 میلیون تومان!

وزارت صمت: اجازه ورود خودروهای کارکرده پنج هزار دلاری و غیراستاندارد را به ایران نمی‌دهیم