آریا بانو

آخرين مطالب

چطور جلوی خودمان را برای خوردن غذاهای ناسالم بگیریم؟ پزشکي

  بزرگنمايي:

آریا بانو - بهداشت نیوز / آیا از خوردن یک کلوچه می‌ترسید، چون ممکن است کل بسته‌ی آن را خالی کنید؟ تمام روز در حال محاسبه‌ی کالری هستید؟ اگر فکر آنچه می‌خورید آزارتان می‌دهد، در اینجا راهی برای پایان این مشکل روحی به شما نشان می‌دهیم. پسر نوجوان من تعطیلات تابستانی را در یک بستنی فروشی مشغول به کار شد، یک روز از من خواست تا پیشش بروم و یک بستنی مخصوص گردویی مهمانم کند. در ادامه این مطلب را به نقل از دکتر کرمانی می‌خوانید.
چگونه رابطه تان با غذاهای ناسالم را درمان کنید؟
به صورت طبیعی من باید می‌رفتم و از آن بستنی لذتی نامحدود می‌بردم. اما فکر اینکه باید کوهی از خامه و شکر را بخورم، حس گناه و شرم را در وجودم برانگیخت. راستش را بخواهید حتی وارد بستنی فروشی هم نشدم و هنوز حسرت آن بستنی که از دست دادم را دارم!. اینکه رابطه‌ای ناسالم با غذا داشته باشیم افتضاح است. این اتفاق هم به جمع تمام خاطراتی که از کودکی تا به حال با غذا داشتم پیوست. در کل من و غذا از کودکی با هم در قهر و آشتی بودیم.
می‌دانید بدترین قسمت ماجرا چیست؟ این است که این رابطه کاملا یک طرفه است. یک چیزبرگر اصلا نمی‌داند من وجود دارم، اما احساس من در مورد چیز برگر خیلی پیچیده است. من یک رژیم گیرنده‌ی مزمن هستم و معمولا عادات غذایی نرمالی هم دارم. دچار اختلال‌هایی مانند بلومیا و یا آناروکسیا (بیماری‌های پرخوری یا بی اشتهایی عصبی) هم نیستم. خیلی ساده فقط دوست دارم لاغر شوم. البته من تنها فردی که این مشکل را دارم نیستم. وسواس ما روی ظاهر، دائم در رژیم بودنمان و فرهنگمان موجب شده روابط ناسالم با غذا تبدیل به بیماری‌ای همه گیر شود. غذا به به جای اینکه سوخت زندگی ما باشد، به چیزی تبدیل شده که همیشه روی آن متمرکزیم.
برای اینکه به تسلط رژیم بر خود پایان دهید، دنبال این باشید که چه چیزی باعث شده این قدر در مقابلش بی قدرت باشید. مواردی که گفته می‌شود را مطالعه کنید. اگر همه‌ی موارد شاملتان نشود، مطمئن باشید حداقل یکی از آن‌ها به شما مربوط می‌شود.
مشکل شماره 1: قوانین بر شما حکومت می‌کنند.
یک رابطه‌ی سالم و رمانتیک، نیازمند سازش است. بعضی خانم‌ها مانند یک موجود غیر قابل پیش بینی یا چیزی که باید ادبش کنند، با غذا برخورد می‌کنند. مواردی دیده شده که فرد وقتی به مسافرت هم رفته است، با خود غذای مخصوص برده، چون بدون آن‌ها احساس بدی پیدا می‌کرده است. چنین حالاتی را ترس از دست دادن کنترل به وجود می‌آورد. ذهن ما دوست دارد همه چیز را سیاه و سفید ببیند. اشتباه در برابر درست، چاق در برابر لاغر، کامل در برابر ناقص. این دقیقا همان اتفاقی است که هنگام وسواس رخ می‌دهد، اگر چیزی خارج از ساختار باشد احساس می‌کنیم گم شده ایم. رفتن به یک رستوران یا خوردن چیزی از یخچال، تمام حساب کتاب‌ها را به هم می‌زند. این افکار، به چند نوع خاص محدود نمی‌شود. این افکار گره‌هایی روانی است که در ذهن بیشتر ما وجود دارد.
هرچقدر خود را اسیر قوانینی که برای رژیم غذایی درست کردید بکنید، بیشتر ممکن است اعتماد به نفس خود را تضعیف کنید. کافیست یک قانون را زیر پا بگذارید تا موجی از نا امیدی پدیدار شود: ” من آدم بدی هستم “. غذا خوردن بر اساس قانون، گرسنگی و هوس‌های غذایی را به حساب نمی‌آورد. این گونه رفتار‌ها باعث می‌شود برای شکست آماده شوید. کافیست شکم شروع به غرغر کردن کند تا از مسیر رژیم منحرف شوید. به جای اینکه خیلی خود را اسیر رژیم کنید، سعی کنید کمتر سخت گیر باشید. من خانم‌ها را به خوردن غذا‌های گوناگون تشویق می‌کنم. این راه هم از نظر روحی و هم از نظر غذایی سالم‌تر است. هر روز کمی قوانین را بشکنید، گاهی کمی از غذای دلخواه خود بخورید. هفته‌ای یک بار ماکارونی میل کنید. مطمئن باشید اتفاقی نمی‌افتد. کمی منعطف بودن خیلی کمکتان می‌کند.
مشکل شماره 2: اطمینان نکردن به خود
مورد دیگر در داشتن یک رابطه‌ی سالم اطمینان است، به خودتان در شرایط وسوسه انگیز اعتماد کنید. بی اعتمادی در رابطه با غذا شایع است. مثلا بعضی از ما در برابر غذا‌هایی ضعیف هستیم. من در برابر کیک ضعیف هستم و احتمال اینکه پرخوری کنم بالاست. برای همین سعی می‌کنم موقع خوردن کیک، آن را زیاد بجوم و خوب مزه مزه کنم و یا اگر غذایی باشد که خیلی دوست دارم، به محض اینکه سهمم را خوردم باقی را فریز می‌کنم تا دیگر نتوانم به آن غذا ناخنک بزنم. هر کس می‌تواند شیوه‌ای خاص برای خود بسازد. این تقصیر ما نیست که در برابر چیپس یا کلوچه به سختی می‌توانیم مقاومت کنیم. یک بحث زیست شناسی ساده است: خوردن کربوهیدرات (که در غذا‌هایی مانند پیتزا و کیک فراوان است) باعث می‌شود سطح هورمون احساس خوب سروتونین بالا برود و ممکن است بعضی از ما از کودکی دوران خوشی را با چنین غذا‌هایی سپری کرده باشیم. جای تعجب نیست که برخی از ما وقتی احساس ناراحتی، تنهایی و یا کسلی می‌کنیم، به چنین غذا‌هایی روی بیاوریم.
وقتی دچار استرس می‌شوید، بدن نسبت به مواد قندی تحریک می‌شود. کیک و کلوچه به سادگی در دسترس است، در این لحظه اگر به آنچه می‌خواهید بخورید فکر نکنید، ذهن به صورت تثبیت شده‌ای عمل خواهد کرد. پس بالاخره وقتی کیک را می‌خرید، دیگر به یک مقدار کوچک بسنده نخواهید کرد. اگر نسبت به نشانه‌های گرسنگی آگاه‌تر بودیم، می‌توانستیم انتخاب‌های بهتری داشته باشیم.
قبل از خوردن کمی مکث کنید و از خود بپرسید، واقعا الان بدن من نیاز به سوخت دارد؟ چرا در حالی که بدن من نیاز به غذا ندارد من به خوردن فکر می‌کنم؟ وقتی نیاز به خوردن پیدا می‌کنید، به هوس‌های غذایی خود فکر کنید. برآورده کردن آن‌ها در این زمان بهتر از وقتی است که نیاز به غذا ندارید، حداقل بعدا کمتر دچارش می‌شوید. در مورد اینکه چه مقدار غذا بخورید هم بدن به راحتی کمکتان می‌کند. وقتی غذای کافی به بدن می‌رسد احساس خوبی دارید، اما وقتی زیاده روی می‌کنید حتی نمی‌توانید از جای خود بلند شوید و اصلا احساس خوبی ندارید. پس به پیام‌های بدن توجه کنید.
مشکل شماره 3: خود زنی می‌کنید.
فرض کنید دوستی دارید که به خاطر اشتباهی به شما می‌گوید بی ارزش و بازنده هستید. مسلم است که شما هم در جواب چیزی می‌گویید و قهر می‌کنید. بسیاری از ما همین کار را با خودمان می‌کنیم. مثلا وقتی یک تکه کیک اضافی می‌خوریم، شروع به سرزنش خودمان می‌کنیم – من یک بازنده م. همه میگن من چاقم- از فکر کردن به چنین حرف‌هایی دست بردارید. چنین پیام‌های بیرحمانه‌ای را با یک پیام خوشایند عوض کنید- هیچ کس کامل نیست، دوباره تلاش می‌کنم، خانواده و دوستانم مرا دوست دارند باید به فکر آن‌ها هم باشم-. پس خود زنی را کنار بگذارید، چون کمکی نخواهد کرد.
مشکل شماره 4: جدی جدی می‌خواهید لاغر شوید.
یک رابطه‌ی خوب سرشار از صداقت و یک رابطه‌ی بد، پر از فریب است. من تا به حال زیاد به خودم دروغ گفتم. مثلا چند روز پیش، یک لیوان آب میوه خوردم و به خودم گفتم به خاطر آنتی اکسیدان هایش بود!
90% خانم‌ها از آنچه در آینه می‌بینند راضی نیستند. اینکه بخواهید وزن مناسب داشته باشید، هیچ مشکلی ندارد، اما محروم کردن خود از غذا‌های مهم (یا خوردن تنها تعدادی از آنها) و یا قطع کردن استفاده از یک گروه غذایی و وانمود کردن به اینکه همه این کار‌ها برای سلامت خودتان است، بازی خطرناکی است. این کار حتی می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد و باعث شود بدتر به پرخوری رو بیاورید و به جای کاهش وزن، افزایش وزن داشته باشید. در ضمن هرچقدر هم با خود منفی صحبت کنید و خود را سرزنش کنید فایده‌ای ندارد و کمکی به کاهش وزنتان نمی‌کند. من هر وقت با خودم مهربان رفتار کردم، بهتر توانستم سالم غذا خوردن را تجربه کنم. مهم این است که برای شاد و سلامت بودن غذا بخوریم، نه فقط برای وزن کم کردن.
وقتی همه فکرمان وزن کم کردن است، این احتمال وجود دارد که که دچار افراط شویم. مطمئن باشید به دنبال هر افراط، تفریط هست و آن تفریط همراه با فریب دادن خودتان است.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/270468/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

راهکارهای افزایش تمرکز و حضور ذهن

کلاستروفوبیا یا بیماری تنگناهراسی چیست؟علایم و درمان آن

هدف گذاری هم قوانین خاص خودش را دارد

اسکیزوفرنی، شناخت انواع و علائم اسکیزوفرنی و روش های درمان

به کدام یک مراجعه کنیم؟ روانشناس، روانپزشک یا مشاور؟

چطور با کودک درباره فقدان پدر حرف بزنیم؟

چگونه خودتان را بدبخت کنید!

5 روش طبیعی برای درمان اضطراب

چطور در جمع مثل آب خوردن حرف بزنیم؟

علایق و روحیات جنسی - شخصیتی مرد متولد خرداد ماه

افسردگی دوران بلوغ :علائم و درمان آن

7 غذایی که شما را دچار اضطراب می کند

همکارتان اگر این نشانه ها را دارد، از شما متنفر است!!!

10 اقدام برای خلاق‌بودن

پدیده ای پیچیده به نام «سادومازوخیسم»

این گونه همه چیز را به خاطر بسپارید

اهمیت دادن به ظاهر تا کجا نشانه بیماری نیست؟

افسردگی، سقوط به دنیای زیرین و پذیرش مرگ است

با ترس‌های‌تان مواجه شوید؛ راه دیگری در زندگی ندارید!

در چه شرایطی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟

استرس و نگرانی؛ بیچاره اعضای بدن تان!

آیا فحش های رکیک باعث تعادل مغزی می شوند؟

اگر انگیزه ای ندارید، بخوانید

ریشه همه اختلاف‌نظرها

این نشانه های می گوید شما افسردگی پنهان دارید!!

خلق و خوی فرزندم تغییر کرده است!

چگونه از شر فکر کردن به او خلاص شوم؟

هنر تعریف کردن و تعریف شنیدن

شکست های عشقی را چطور درمان کنید؟

چرا دروغ نگوییم؟

چرا موفق‌ ترین افراد بیشتر مورد تنفر قرار می‌گیرند؟

آیا می‌توانیم شخصیتمان را تغییر دهیم؟

چگونه با ترس مقابله کنیم؟

با حواس پرتی ام چه کنم!؟

از استرس سبقت بگیرید

تحصیلات، درک و فهم و استعداد را سرکوب می‌کند؟

چطور با نوجوانمان که سیگاری شده، رفتار کنیم؟

کی به سن بلوغ می رسم؟

حالت تدافعی نقش قاتل یک رابطه را ایفا می‌کند! چطور از آن بیرون بیاییم؟

چرا باید به دلمان اعتماد کنیم؟

قانون جاذبه

بالاخره ثابت شد کچل‎ها باهوش‎ترند!

5 روش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران در همان هفته اول کار جدید

روش های غلبه بر ترس

چگونه یک کارمند موفق باشیم؟

راهکارهایی برای همنشینی کمتر با تلگرام

فن بیان‌تان را اینطوری تقویت کنید

مشخص کن چه می‌خواهی، و مهم‌تر از آن چه نمی‌خواهی

روز اول مدرسه

چطور در محل کار دچار خواب آلودگی نشویم؟