آریا بانو - خراسان / اوایل پاییز بود. پیرمردی را دیدم که در حیاط کوچک خانهاش زیر نور نارنجی آفتاب نشسته بود و با لبخند کمرنگی به فنجان چای در دستش نگاه میکرد. از او پرسیدم: «اگر میتوانستی به گذشته برگردی، چه حرفی به خودت میزدی؟» چند ثانیه سکوت کرد، بعد گفت: «میگفتم زندگی آنقدر سریع میگذرد که حتی فرصت نداری بفهمی چقدر اشتباه کردهای». به گزارش یک پزشک، خلاصهای از صداهای صادقانه و انسانی افرادی را گرد آوردهایم که روزی جوانیشان را پشت سر گذاشتند و حالا با نگاهی روشنتر و آرامتر به زندگی نگاه میکنند.
آدمها همیشگی نیستند|یکی از مهمترین درسها این است که همه آدمها قرار نیست برای همیشه در زندگی ما بمانند. بعضی روابط فقط برای یک مقطع هستند و ارزششان به اثری است که میگذارند، نه مدتزمان حضورشان. همچنین ظاهر زندگی دیگران، بهویژه در شبکههای اجتماعی، اغلب با واقعیت درونیشان تفاوت دارد و مقایسه مداوم، آرامش را از ما میگیرد.
تغییر عقیده نشانه ضعف نیست|سالمندان میگویند تغییر عقیده نشانه ضعف نیست، بلکه شجاعت و رشد فکری است. همینطور کمک خواستن را مهارتی بالغ میدانند، نه نشانه ناتوانی. از نگاه آنها، هیچ فردی جز خود فرد نباید برای زندگیاش تصمیم بگیرد و تلاش برای جلب رضایت دیگران، معمولا به دور شدن از خود واقعی منجر میشود.
همیشه فرصت هست ...|از دیگر توصیهها، لذت بردن از زندگی حتی بدون بهترینبودن، خندیدن به خطاهای کوچک، پذیرفتن نادانی بهعنوان آغاز خرد، ابراز زودتر و راحتتر عشق، تمرکز نکردن بر مسائل کماهمیت، احترام به بدن خود و وقتگذاشتن برای آدمهای قابل اعتماد است. در پایان تأکید میشود که حتی اگر بعضی چیزها را دیر بفهمیم، باز هم برای مهربانتر و آگاهانهتر زندگیکردن، همیشه فرصت هست.