چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۴
خانواده

بـازگشت از بیـراهـه

بـازگشت از بیـراهـه
آریا بانو - خراسان /وقتی قیچی طلاق ، رشته زندگی مشترک پدر و مادرم را برید، گویی رشته مهر و محبت نیز در زندگی ما قطع شد. از آن روز به بعد احساس یک خلأ عاطفی بزرگ عذابم می ...
  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان /وقتی قیچی طلاق ، رشته زندگی مشترک پدر و مادرم را برید، گویی رشته مهر و محبت نیز در زندگی ما قطع شد. از آن روز به بعد احساس یک خلأ عاطفی بزرگ عذابم می داد.
برادر کوچک‎ترم دامن مادر را محکم گرفت و به زندگی نزد مادر عشق ورزید اما من به ناچار در کنار پدر ماندم و روزگار سرد و بی روحی را می گذراندم تا این که ...
بازار
دختر16ساله ای که اشک های ندامت پهنای صورتش را پوشانده بود، به کارشناس اجتماعی کلانتری آزادگان گفت: پدرم گاهی با رفتارهای خشونت آمیز به روح و روان خسته ام آسیب می زد اما من همچنان سکوت می کردم و بغض و عقده های کمبود محبت را در گلو می فشردم.
از سوی دیگر تابستان و تعطیلات مدرسه از راه رسیده بود و من بیشتر از گذشته درخانه احساس تنهایی می کردم تا این که جمعی از دوستان تازه وارد، به زندگی ام روحی دیگر دمیدند. 
حالا در جست و جوی محبت به کوچه و خیابان قدم گذاشته بودم و با قهقهه های خیابانی، بی‎خیالی و آزادی های اسارت بار را جست‎وجو می‎کردم. تصور می کردم در میان دوستانم پذیرفته شده ام. برقی درخشان در نگاهم موج می زد اما در پشت این ظاهر شاد، قدم به بیراهه گذاشته بودم. حالا دیگر شب ها دیر به خانه می رفتم و به عشق های هوس آلود خیابانی پاسخ مثبت می دادم!
در همین حال هر روز بیشتر از خانواده ام دور می شدم ولی باز هم از دوستانم دست نمی کشیدم. نمی دانستم در پرتگاه سقوط قرار گرفته ام چرا که در تاریکی های گناه گم شده بودم.
بالاخره در یکی از همین روزها که با پسری جوان در پارک قدم می زدم، او سیگاری آلوده به مواد مخدر را تعارفم کرد. هنوز اولین پک را نزده بودم که ناگهان پلیس از راه رسید و او را به اتهام توزیع مواد مخدر در پارک دستگیر کرد ،به همین خاطر من هم به کلانتری هدایت شدم اما این جا بود که وقتی مشاور و مددکار اجتماعی مرا از پرونده باندهای تبهکار خیابانی آگاه کرد که چگونه به دنبال عشقی هوس آلود همه هستی و آینده خود را از دست داده بودند، تازه به خودم آمدم و این نقطه عطفی در زندگی ام شد.
او پای درددل هایم نشست و ریشه رنج هایم را شناخت، طوری که از بیراهه بازگشتم و دریچه تازه ای از زندگی به رویم گشوده شد اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:به دستور رئیس کلانتری آزادگان کرمان بررسی های روان‎شناختی بیشتر با دعوت از پدر و مادر این دختر نوجوان در دایره مددکاری اجتماعی ادامه یافت تا شایدآن ها به زندگی مشترک خود بازگردند.
بر اساس ماجرای واقعی با همکاری پلیس کرمان 


نظرات شما