بزرگنمايي:
آریا بانو-
بیشتر ما دوست داریم با در پیش گرفتن عادت های جدید تغییرات خوبی در زندگی خود ایجاد کنیم اما مشکل اینجا است که نهادینه کردن یک عادت جدید به این سادگی نیست.
در ادامه در 6 گام به شما یاد خواهیم داد که چطور عادت های خوبی در خود ایجاد و عادت ها بد را ترک کنید.
1- عامل انگیزاننده ی خود را شناسایی کنید
عادت ها معمولاً کارهایی هستند که ما بدون فکر آن ها را انجام می دهیم. چیزی که بسیار اهمیت دارد آن است که بفهمیم در پشت یک عمل چه عامل انگیزاننده یا دلیلی وجود دارد.
عوامل انگیزاننده، آغازگر یک عکس العمل زنجیره ای هستند که به شکل گیری یک عادت می انجامد.
این عامل انگیزاننده می تواند هر چیزی باشد، از یک ساعت زنگ دار که شما را وامی دارد هر روز ساعت هفت صبح از خواب بیدار شوید تا خستگی ای که سبب می شود در شبکه های اجتماعی گشت بزنید.
عوامل انگیزاننده می توانند باعث به وجود آمدن عادت های خوب یا بدی شوند، بنابراین شناسایی آن ها می تواند کمک کند بهتر متوجه شوید عادت های بدتان چه زمانی رخ می دهند یا آنکه چه چیزی به شما کمک خواهد کرد تا عادت های خوب تان را به خاطر بسپارید.
2- آن عادت را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید تا راحت تر بتوانید از عهده ی آن برآیید
بعد از آنکه متوجه شدید عوامل انگیزاننده ی عادت های روزانه تان چه هستند، باید متوجه شوید عادت هایتان چه شکل و دستاوردی دارند.
عادت ها شکلی تقریباً زنجیره وار دارند. این زنجیره از عامل انگیزاننده آغاز می شود (سوار شدن به خودرو) که یک نیاز را می رساند (دلم نمی خواهد بمیرم). این امر به یک عادت یا واکنش می انجامد (بستن کمربند ایمنی) و بعد از آن منتهی می شود به پاداش کار (احساس می کنم امن و امان هستم).
3- تکرار
مسأله ی تکرار نقشی کلیدی در ایجاد هر عادتی دارد. بعضی از عادت ها باید بسیار تکرار شوند تا تبدیل به عادت شوند (66 بار طی 21 روز) اما کارشناسان می گویند تکرار آن کار مهم است نه تعداد دفعات انجام آن.
وقتی کاری را به اندازه ی کافی تکرار کنید، گذرگاه های عصبی جدیدی در مغز خود می سازید که باعث می شود عادت مورد نظر بی زحمت و به طور خودکار انجام شود.
شاید حالا پیاده روی صبحگاهی برایتان یک عادت نباشد، اما به خاطر داشته باشید که اگر به اندازه ی کافی آن را تکرار کنید، برایتان به راحتی آب خوردن می شود و این مسأله در مسیری که به سوی ایجاد عادات بهتر آغاز کرده اید، مشوق شما خواهد بود.
4- در صورت امکان عادت ها را ساده تر کنید
عادت ها وقتی انجام و به خاطر سپردن آن ها ساده باشد، راحت ترند.
انتخاب یک باشگاه در همان خیابان محل زندگی تان ممکن است شرکت در جلسات صبحگاهی ورزش را راحت تر کند تا اینکه مجبور باشید 30 دقیقه با ماشین تا باشگاه در راه باشید. اگر در خانه تنقلات ناسالم نگه ندارید، ممکن است داشتن یک رژیم غذایی سالم برایتان راحت تر باشد تا اینکه یخچال تان همیشه پر از تنقلات باشد.
شاید تفاوت آن اندک به نظر برسد اما ممکن است بی اعتنایی به عوامل انگیزاننده ی عادت هایی که سعی در ترک آن ها دارید و توجه به عوامل انگیزاننده ی عادت هایی که سعی در پیش گرفتن آن ها دارید را راحت تر کند.
5- اگر فوراً نتیجه نگرفتید صبور باشید
می گویند «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی» و دیگر درست تر از این نمی توان مسأله ی ایجاد عادت را توضیح دهد. بسیاری از عادت ها یک شبه به نتایج مورد نظرشان دست نمی یابند، اما این بدان معنا نیست که ارزش صبر کردن ندارند.
وزنه زدن های متعدد در هفته برای عضله سازی، استفاده ی روزانه از نخ دندان برای داشتن دندان های سالم تر و تمرین یک زبان خارجی برای گفتگوی بهتر با دوست خارجی خود، چیزهایی نیستند که بتوانید فوراً از آن ها نتیجه بگیرید.
با این حال چشم تان به پاداش کار باشد و به خاطر داشته باشید که اصلاً چرا روی یک عادت جدید کار می کنید. این ها انگیزه ی زیادی به شما می دهند.
6- چطور عادت جدیدتان را به جزئی از شخصیت خود تبدیل کنید
یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که افراد هنگام شروع کردن یک عادت جدید مرتکب می شوند این است که عادت خود را به جزئی از شخصیت شان بدل نمی کنند.
شاید احمقانه به نظر برسد اما تجسم کردن کسی که دوست دارید به آن بدل شوید کمک می کند آن عادت برایتان از یک کار سخت و طاقت فرسا تبدیل به کاری شود که راحت و بدون فکر آن را انجام دهید.
اگر می خواهید وگان شوید، این موضوع را بلند و با افتخار اعلام کنید. اگر سعی دارید اسکیت سواری یاد بگیرید، اسکیت بازی که سعی دارید به آن بدل شوید را تجسم کنید. وقتی عادتی را به بخشی از شخصیت خود بدل کنید، آن عادت به ذات و طبیعت شما تبدیل می شود نه کاری اتفاقی که فقط یک هفته آن را انجام می دهید.
وقتی شخصیت خود را در راستای عادت هایی تغییر دهید که سعی دارید در پیش بگیرید، خودتان را برای زندگی در واقعیت کاملاً جدیدی آماده می کنید. این اتفاق با از میان بردن این درگیری درونی رخ می دهد: من کار X را انجام می دهم اما درواقع دارم به آن وانمود می کنم به همین خاطر احتمالاً ادامه پیدا نمی کند چون این چیزی نیست که واقعاً هستم.