بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر / هفدهم بهمن ماه سال گذشته بود که فدراسیون فوتبال تنها چند ساعت بعد از جلسه با دراگان اسکوچیچ این مربی کروات را به‌عنوان سرمربی جدید تیم ملی معرفی کرد. حالا در‌حالی که کمتر از 4 ماه از روز معارفه اسکوچیچ گذشته، شایعات در خصوص نیمکت تیم ملی همچنان ادامه دارد! یک روز خبری در‌خصوص مذاکرات پنهانی فدراسیون با کالدرون منتشر می‌شود و یک روز هم نام استراماچونی به میان می‌آید. حتی اختلاف قلعه‌نویی و سپاهان نیز بهانه‌ای می‌شود برای نزدیک شدن پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ برتر به نیمکت تیم ملی. روز گذشته نیز از چهارمین جانشین احتمالی اسکوچیچ رونمایی شد و این‌بار نوبت به ویلی سانیول رسیده بود تا نامش به نیمکت تیم ملی ایران گره بخورد. در ماه‌های اخیر بارها شایعه برکناری دراگان اسکوچیچ از تیم ملی را شنیده‌ایم و هر‌کدام از این شایعات درباره حضور قلعه‌نویی، کالدرون، استراماچونی یا سانیول، تمرکز سرمربی تیم‌ملی را ناخودآگاه به هم می‌زند و به چهره حرفه‌ای او خدشه وارد می‌کند. فدراسیون فوتبال وقتی با یک مربی قرارداد دارد، باید خود را حافظ جایگاه حرفه‌ای مربی‌اش بداند اما همین فدراسیون هر بار به انتشار یک تکذیبیه اکتفا می‌کند تا به ‌نوعی راه برای انتشار دوباره شایعات باز بماند. البته از همان روز معارفه اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی هم مشخص بود که خود مدیران فدراسیون هم مثل منتقدان، اسکوچیچ را حد و اندازه‌های نیمکت تیم ملی نمی‌دانند و اگر فکر می‌کنید این‌طور نیست کافیست یکبار دیگر عکس‌های جلسه معارفه اسکوچیچ را مرور و با عکس‌های جلسه معارفه کی‌روش و ویلموتس مقایسه کنید! در روز معارفه کی‌روش و ویلموتس 2 ردیف اول سالن را مسئولان و مدیران فوتبالی و غیر فوتبالی پر کرده بودند اما اسکوچیچ درحالی نخستین نشست خبری خود را پشت سر گذاشت که نه تنها مراسم امضای قراردادی نداشت، بلکه در این نشست تنها بود و از مسئولان فدراسیون کسی او را همراهی نکرد؛ اتفاقی که می‌توان آن را در دنیای فوتبال بی‌سابقه یا حداقل کم سابقه دانست. اگرچه سخنگوی فدراسیون با تکذیب‌های پیا‌پی سعی می‌کند نشان دهد که این شایعات بی‌اساس هستند اما واقعیت این است که نمی‌‌توانیم اخبار مذاکره با کالدرون، استراماچونی و حالا سانیول را سراسر شایعه بدانیم. فدراسیون با بی‌احترامی در مراسم معارفه و به دنبال آن عدم حمایت‌های لازم به وضوح نشان داده که اعتماد و اعتقادی به پنجمین مربی کروات تاریخ تیم ملی ندارد و در این شرایط انتشار اخباری مبنی بر مذاکره با استرا، کالدرون و سانیول نمی‌‌تواند صرفا شایعه باشد. با نگاهی دقیق‌‌تر به داستان تیم ملی از زمان حضور اسکوچیچ خیلی راحت پی می‌بریم که در واقع تمامی این شایعات دست‌پخت خود فدراسیون و محصول رفتار غیرحرفه‌ای این فدراسیون در قبال تیم ملی و مربی‌اش بوده و هست و همین فدراسیون هم شایعات خودساخته خود را با اعتماد به‌‌نفس کامل تکذیب می‌کند! از سوی دیگر هوادارانی که در این سال‌ها از فدراسیون و مدیرانش حقیقت را نشنیده‌اند، حق دارند که تکذیبیه‌های همین فدراسیون را هم باور نکنند.
شایعات سریالی در‌خصوص نیمکت تیم ملی در‌حالی روز به روز بیشتر و جدی‌تر می‌شود که فدراسیون فوتبال ایران روزهایی را سپری می‌کند که تشکیلاتی سازمان‌یافته با جایگاه‌های مشخص ندارد و احتمال این‌که از سوی برخی ارکان این فدراسیون مذاکراتی با مربیان دیگر انجام شود، چندان دور از ذهن نیست. فدراسیون فوتبال نمی‌‌تواند با انتشار بیانیه تکذیب همه‌چیز را جبران کند، بلکه باید در خود جست‌وجو کند و ببیند‌ تصمیمش برای آینده چیست و البته ببیند این اخبار چرا ساخته می‌شوند. فدراسیون مجبور است در رسانه‌ها تکذیب کند اما خودش می‌داند که در درونش چه می‌گذرد و در این شرایطی که جایگاه سرمربی فعلی تیم ملی متزلزل شده، احتمال از دست دادن جام‌جهانی قطر اصلا دور از ذهن نیست!