آریا بانو - هنر زندگی/ روسپی گری و تن فروشی پدیده‌ای شایع در تمامی جوامع است که تاریخچه‌ای بسیار طولانی دارد و در طول ادوار و جوامع مختلف به اشکال متفاوت وجود داشته است. نگرش‌های مختلفی به روسپی گری وجود دارد که هر کدام از آن‌ها مسئله را به گونه‌ای متفاوت مورد بررسی قرار می‌دهند و توجیهاتی در مورد گرایش زنان و مردان به آن را مطرح می‌کنند؛ بیشتر این نگرش‌ها بر این که روسپی گری نوعی کژکاری جنسی است اتفاق نظر دارند. البته که تن فروشی مانند تمامی پدیده‌های انسانی دیگر، بسیار پیچیده و چند بعدی بوده و در بافت گسترده‌ای قابل بررسی است.
روسپی گری و تن فروشی
روسپی گری مشارکت در یک فعالیت جنسی در ازای به دست آوردن پول است. کسی که خدمات جنسی ارائه می‌دهد و در برابر آن پول دریافت می‌کند، روسپی نامیده می‌شود. این رفتار شروعی برای مشکلات جنسی زنان است.
تن فروشی انواع و شکل‌های مختلفی دارد که در کشورهای مختلف و حتی ایالت‌ها و شهر‌های مختلف قوانین متفاوتی برای آن وجود دارد. در برخی از کشورها روسپی گری تحت سازوکار قانونی صورت می‌گیرد و برخی از کشورها به شکل کلی آن را ممنوع و قدغن اعلام کرده‌اند. اما در هر صورت حتی در کشورهایی که غیر قانونی است، این پدیده همچنان حضور دارد.
شکل معمول روسپی گری یا کارگری جنسی، ارائه خدمات توسط یک زن به یک مرد مشتری می‌باشد. برخی از آن‌ها به شکل سازمان بندی شده در مراکز مشخصی خدمات خود را ارائه می‌دهند در حالی که برخی دیگر در خیابان‌ها مشتریان خود را پیدا می‌کنند. با پیشرفت تکنولوژی و وجود شبکه‌های مجازی فرایند جذب مشتری از طریق صفحات مجازی صورت می‌گیرد.
نگرش‌های مختلف اجتماعی به روسپی گری
حدود 42 میلیون روسپی در سراسر جهان وجود دارد. برخی جوامع و افراد عقیده دارند پدیده روسپی گری نوعی بهره برداری و سو استفاده از زنان و کودکان است. در واقع این افراد عقیده دارند که روسپی گری کمک می‌کند در چرخه داد و ستدهای جنسی، گروه قربانیان جنسی تشکیل شود و افزایش یابد.
برخی دیگر حامیان رویکرد سوئدی به پدیده تن فروشی هستند. این رویکرد عمل فروش جنسی را غیر قانونی نمی‌داند بلکه برعکس خریدن آن است که غیر قانونی محسوب می‌شود؛ در واقع این مشتریان روسپی گری هستند که مجرم هستند نه خود روسپیان.
در بسیاری از کشور‌ها خرید و فروش غیر قانونی است و مورد برخورد قرار می‌گیرد و در بسیاری دیگر از جوامع این روسپیان هستند که بدنام بوده و مورد برخورد‌های قانونی قرار می‌گیرند نه مشتریان آن‌ها.
در بسیاری از جوامع هم روسپی گری قانونی بوده و حتی بر کارشان مالیات تعلق می‌گیرد. یعنی افراد در مراکزی تحت نظارت مشغول به فعالیت هستند.
علل گرایش زنان به روسپی گری و تن فروشی
اینکه چرا زنان به این شغل رو می‌آورند می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، در اینجا ما آن‌ها را از دو منظر اجتماعی-اقتصادی و روانشناسی بررسی می‌کنیم:
از منظر اجتماعی-اقتصادی
نگرش‌های مختلفی نسبت به علت شناسی روسپی گری زنان وجود دارد. از منظر جامعه شناسی شرایط سخت اجتماعی از قبیل فقر باعث گرایش زنان به این عمل می‌شود. در واقع در این نگاه علت اصلی فقر و شرایط اقتصادی است. نوعی مسئولیت زدایی در این نگاه حاکم می‌باشد؛ چرا که اگر زن مجبور نمی‌شد، تن به این کار نمی‌داد.
در چنین نگاهی مسئولیت روسپی گری بر عهده مسئولین و کسانی است که شرایط اقتصادی جامعه را تعیین می‌کنند و همین طور مردانی که به خاطر تمول مالی به این داستان دامن می‌زنند و متقاضی می‌شوند.
در یک تبیین، طبق یک قانون اقتصادی، تا زمانی که تقاضا نباشد عرضه هم وجود ندارد. این قانون اقتصادی ممکن است علت زیربنایی مجرم دانستن مردان مشتری و نه زنان روسپی در برخی از کشورها باشد. در واقع تا زمانی که مردان مشتری این حرفه هستند و بابت آن هر مقدار پولی می‌پردازند، زنان هم آن را عرضه می‌کنند. البته این کار می‌تواند نهایتا مضراتی برای زنان و سلامت جامعه داشته باشد. یعنی آن‌ها برای جذب مشتری خدمات خود را با قیمت پایین‌تر عرضه می‌کنند.
تن فروشی از منظر روانشناسی
از نگرش روانشناختی، افراد با ساختار شخصیت خاص گرایش به روسپی گری پیدا می‌کنند. یعنی درست است که شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب فرد را در مضیقه قرار می‌دهد ولی هرکسی که در این تنگنای مالی قرار می‌گیرد، به روسپی گری روی نمی‌آورد. فردی که در طول زندگی، مراحل رشد روانی جنسی خود را به صورت طبیعی طی کرده باشد، در شرایط بد اقتصادی هم به هیچ وجه حاضر به تن فروشی نمی‌شود. در این نگاه مسئولیت از گردن جامعه برداشته می‌شود و خود فرد مسئول است.
شاید بهترین نگرش به روسپی گری ترکیب نگاه‌های فوق باشد. یعنی افراد در طول جریان رشد و در زندگی خانوادگی خود ساختار شخصیت خاصی را پرورش می‌دهند که باعث می‌شود در این مورد آسیب پذیر شوند. نهایتا شرایط سخت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و البته نوع تربیت خانوادگی، فرد را به سمت این پدیده سوق می‌دهد.
البته نکته مهم این است که اگر افراد در شرایط مناسب پرورش پیدا کنند و از همان ابتدا جامعه به بهداشت و سلامت روان اعضای خود توجه نشان دهد و از طرف دیگر روی آوردن به روسپی گری را تسهیل نکند، از پرورش این امر جلوگیری به عمل می‌آید و میزان آن کم می‌شود.
برخی دیگر از علل گرایش به تن فروشی
عدم وجود روابط محبت‌آمیز با والدین و به خصوص پدر و کمبودهای عاطفی در محیط خانواده
تنبلی، هوش پایین، ضعف در سطوح عقلانی و پایین بودن سطح فکری و دانش‌های عمومی
داشتن روحیه عصیان‌گری و یا انتقام جویی از والدین و همسر؛ وجود اختلال شخصیت ضد اجتماعی و تنفر نسبت به جامعه
عقده‌ی تن فروشی و نوسان خلق؛ سرد مزاجی جنسی و رفتاری
داشتن تجربه‌ی تجاوز جنسی در کودکی و به وجود آمدن ناسازگاری‌های مرتبط با آن
محرومیت برای ارضای نیاز جنسی و فوران شدید میل جنسی
انتقام و کینه توزی نسبت به خود و گذشته
بلوغ زودرس
علل گرایش مردان به زنان روسپی
همان طور که گفته شد روسپی گری نوعی انحراف جنسی قلمداد می‌شود و آسیب‌های شخصیتی خاص در طول رشد زمینه ساز آن می‌باشد. همین مسئله در مورد مشتریان مرد تن فروشی هم صادق می‌باشد. یعنی درست است که برخی علل فرد را به سمت زنان روسپی سوق می‌دهد ولی هر کسی که این دلایل را داشته باشد، حاضر به رابطه جنسی با روسپیان نمی‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انحرافات جنسی کلیک کنید.
مردان عموما ممکن است دلایل زیادی برای این کار بیان کنند: نداشتن رضایت زناشویی، ازدواج نکردن و فشار‌های جنسی، سخت بودن ازدواج و در دسترس نبودن شریک عاطفی، دوری از همسر، تنوع طلبی.
البته نکته‌ حائز اهمیت این است که هر فردی که به روسپیان مراجعه می‌کند لزوما دچار انحراف نیست. یعنی ممکن است فردی از روی اضطرار این کار را بکند و در حالت عادی رابطه جنسی با یک شریک ثابت را ترجیح بدهد ولی عموما افرادی که به روسپیان مراجعه می‌کنند چنین نیستند؛ یعنی چنین رابطه‌ای را به همان شکلی که هست دوست دارند.
همان طور که گفته شد شرایط اجتماعی هم تسهیل گر مراجعه مردان به روسپیان می‌شوند؛ در دسترس بودن چنین زنانی، نبودن قوانین برخورد با چنین روابطی، بعضا قیمت کم برخی از آن‌ها، تمکن مالی مرد برای پرداخت هزینه‌ها، فشار جنسی به خاطر وجود برخی تابو‌های اجتماعی و... .
تابو های فرهنگی و تفاوت‌های جنسیتی
اساسا در بیشتر فرهنگ‌ها و جوامع تن فروشی یک تابو محسوب می‌شود. اکثر افراد نسبت به آن بدبین هستند و آن را سرزنش می‌کنند. البته تفاوت‌های جنسیتی هم در این میان به چشم می‌خورد. مثلا زنی که روسپی است بدنام‌تر از مردی است که به روسپی مراجعه می‌کند. البته همانطور که گفته شد در برخی کشور‌ها این مسئله در حال تغییر است و مردان مجرم محسوب می‌شوند ولی به لحاظ فرهنگی خطاهای جنسی برای مردان قابل قبول‌تر است تا برای زنان. در بسیاری از موارد تن فروشی زمینه را برای ابتلا به انواع اختلالات جنسی فراهم می‌کند. پیشنهاد می‌کنیم مقاله اختلالات جنسی را مطالعه کنید.

تاثیرات روسپی گری و تن فروشی در جامعه
اولین و واضح‌ترین مسئله‌ای که می‌توان در مورد آن صحبت کرد، بحث بیماری‌های مقاربتی است. زنان روسپی چندین مشتری در طی یک شبانه روز دارند و هرگونه بیماری مقاربتی را به سرعت می‌توانند منتقل کنند و در عین حال خود نیز در معرض عفونت‌ها و بیماری‌های مقاربتی و تولید مثل مثل هرپس، سوزاک، سفلیس و ایدز می‌باشند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بیماری های مقاربتی کلیک کنید.
گذشته از انتقال بیماری‌ها در جامعه، این امر می‌تواند باعث آسیب دیدن بنیان خانواده بشود. مردانی که به روسپیان مراجعه می‌کنند در حالی که خود شریک عاطفی یا همسر دارند، آسیب‌های جبران ناپذیری به شریک خود می‌زنند و در واقع مرتکب خیانت می‌شوند که خود می‌تواند بحثی جداگانه باشد. ابتلا به اختلالات شخصیت، انواع افسردگی، اضطراب و استرس و انزوای اجتماعی از دیگر پیامدهای روانی تن فروشی برای زنان و مردان است.
از طرف دیگر کیفیت رابطه جنسی با روسپیان ممکن است بر انتظارات مرد از خودش در حین رابطه جنسی و همین طور از همسرش تاثیر بگذارد و سرخوردگی‌ها و ناکامی‌هایی را به وجود بیاورد. بسیاری مردان در مواجهه‌های جنسی با روسپیان اختلالات کژکاری جنسی نشان می‌دهند یا بر روی خودپنداره‌شان تاثیرات مخربی می‌گذارد. مشاوره جنسی می‌تواند به افراد برای حل بهتر تعارضات و اختلالات جنسی یاری برساند.