پاسخ تهیه کننده «منطقه پرواز ممنوع» به حواشی مالی فیلمش
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو - مهر / تهیهکننده فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» با اشاره به حضور استعدادهای جوان و تازهکار در تیم تولید این فیلم، تأکید دارد که از نظر بودجه تولید، فیلمی ارزان اما آبرومند ساختهاند.
حامد بامروتنژاد و امیر داسارگر پاسخگوی بخشی از مهمترین ابهامات و حواشی پیرامون فیلم خود بودند.
* آقای بامروتنژاد با توجه به شرایطی که درباره تولید محصول برای گروه سنی نوجوان مطرح کردید، بازهم به نظر میرسد برای ورود جدیتر به عرصه تهیهکنندگی سینما، دست به یک ریسک زدهاید...
حامد بامروتنژاد: نکتهای که آقای داسارگر درباره «تولید علم» و تجربه نوع تازهای از فیلمسازی مطرح کرد، حتماً در فرآیند توزیع هم باید اتفاق بیفتد. بالاخره ما فیلمی تولید کردهایم که مخالف عادات سینماروها است. از ابتدا ما «منطقه پرواز ممنوع» را برای مخاطبی ساختیم که سینمای امروز ایران در سبد مصرفی او جایی ندارد. امروز مگر ما چند «نوجوان سینمارو» داریم؟ انتخاب این مخاطب حتماً برای من حکم ریسک را داشته است...
* بهنوعی قرار بوده گروهی را مجاب کنید که با سینما آشتی کنند.
بامروتنژاد: حکایت همان «من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر» است. من میخواستم با مخاطبی حرف بزنم که اساساً اهل شنیدن صدای سینما نبوده است. سختی کار من دقیقاً همین جا بود. این همان تولید علم است؛ ما مخاطبی داشتیم که پیشتر نمونهای از فیلمسازی برای او تجربه نشده بود و در واقع کارمان تبدیل به یک آزمونوخطا شد و بهصورت جمعی همهمان نوع تازهای از فیلمسازی و ارتباط با مخاطب متفاوت را داریم یاد میگیریم.
* یکی دیگر از نکات حاشیهای مطرح شده درباره فیلم این است که «منطقه پرواز ممنوع» لااقل بهاستناد ویترین بصری و خروجیاش روی پرده، فیلم گرانی به نظر میرسد و همزمان میدانیم که فیلم محصول «مدرسه عمار» است و اساساً بنای تولیدش بر حمایتهای مردمی بوده است. بهعنوان تهیهکننده درباره نسبت این ویترین گران و بودجه مردمی فیلم توضیح میدهید؟
بامروتنژاد: اتفاقاً خیلی علاقهمندم همین ویترین را به یک تهیهکننده سینما نشان دهید و از او بخواهید برای همین کیفیت یک برآورد مالی بدهد...
* اول بگویید واقعاً فیلم گران تولید شده است؟
بامروتنژاد: قبل از ارزانی یا گرانی، اجازه بدهید درباره ویژگیهای تولید نکاتی را بگویم. ما سعی کردم فیلمی را بسازیم که در نگاه اول «آبرومند» باشد و در عین حال در تولید، نیازهای قصه را برآورده کند. ما نیاز به طبیعتی داشتیم که در حاشیه آن مباحث محیط زیستی داستان مطرح شود. همزمان فیلم کودک و نوجوان میساختیم و طبیعتاً در یک اتاق چهاردیواری با دیوارهای گچی نمیتوانستیم با نوجوان امروزی ارتباط برقرار کنیم. نیازهای دیگری هم بود که ژانر داستان به ما تحمیل میکرد.
با وجود این موارد باید به این نکته هم اشاره کنم که «منطقه پرواز ممنوع» تنها کارگردانش کار اولی نبود، بلکه در خیلی از رستههای ساختش اعتماد به جوانها شده است. همین فیلم را اگر بخواهید با نیروی کار امروز سینمای ایران بسازید، قطعاً برای این کیفیت باید دستمزدهای بالا هم پرداخت کنید. تصویربردار ما، تدوینگر ما، طراحی و ترکیب صدای فیلم همه کار اولشان در سینما بوده است. همین ویترینی که بهزعم شما گران بهنظر میرسد، ببینید با چه عواملی حاصل شده است. جز معدود مواردی که باید سراغ آدمهای باسابقه و برند میرفتیم، در سایر موارد همه کارها را با جوانها پیش بردیم...
* و این طبیعتاً هزینههای تولید را بسیار تعدیل کرد...
بامروتنژاد: بله تعدیل کرد و به ما اجازه میداد مثلاً برای داشتن یک لوکیشن خوب، بیشتر هزینه کنیم. ارزانی و گرانی فیلم را باید با تولیدات مشابه آن سنجید. ما در این فیلم سه نوجوان داریم که بازیگر هم نیستند. داستانش در نزدیک به 50 لوکیشن روایت میشود. فیلمی که سیجی و جلوههای ویژه رایانهای دارد. هزینه تولید این فیلم را حتماً نباید با یک فیلم آپارتمانی با چهار بازیگر که نهایتاً 30 روزه هم تصویربرداری میشود، مقایسه کرد. مضاف بر اینکه ما در ایامی سراغ ساخت این فیلم رفتیم که در پیک گرانیها بودیم و حتی رب گوجه فرنگی روز به روز گرانتر میشد. در مجموع این شرایط ما تولید آبرومند داشتیم اما فیلم گران نساختیم.
* درباره شائبه بودجه مردمی فیلم بهواسطه انتصاب به مدرسه عمار هم توضیح میدهید.
بامروتنژاد: مردمی بودن «عمار» چند وجه دارد. یکی از مهمترین این وجوه هم این شعار است که «فیلمها به دیدن شما میآیند». قصد عمار از ابتدا این بود که دامنه مخاطبان سینمای ایران را وسعت ببخشد و افرادی که در حالت عادی مخاطب سینمای ایران نیستند را جذب خود کند. پس «مردمی بودن» تعابیر مختلفی میتواند داشته باشد. حتماً چنین فیلمی نمیتوانست با بودجه برآمده از حمایت مردم ساخته شود اما حتماً در فرآیند فروش تلاش میکنیم این وجه مردمی بودن را اجرایی کنیم.
* برای پیدا کردن و جذب این مخاطبان قهر کرده با سینما، چه نقشه راهی برای عرضه داشته و دارید؟
بامروتنژاد: وقتی صحبت از مخاطب هدف تازه میکنیم، طبیعتاً باید بپذیریم که سازوکار موجود در شبکه توزیع سینما هم به کار نمیآید. معتقدم هر کسبوکاری مخاطبانی دارد و براساس مهندسی معکوس، با توجه به مخاطب مدنظر، به یک فرآیند عرضه میرسد. مثلاً از طریق مهندسی معکوس سلیقه مخاطبان، سینمای ایران به سازوکار بلیتفروشی از طریق سامانه «سینماتیکت» رسیده است.
اما الزامی نیست که گروه دیگر مخاطبان هم الزاماً با همین سازوکار سراغ سینما بیایند. اینها البته به این معنا نیست که ما برای عرضه فیلم نگاهی به گروه فعلی مخاطبان سینمای ایران نداشتهایم که فکر میکنم برای این گروه هم بیش از استانداردهای مرسوم کار کردهایم، اما در کنار این گروه به فکر مخاطبان فراموششده بودهایم. شما تصور کن، بهترین محصول را برای مخاطبان نوجوان تولید کردهای، سؤال جدیتر این است که چگونه میخواهی این محصول را به دست مخاطبانش برسانی؟
* و برای پاسخ به این سؤال شما در حال آزمونوخطا هستید؟
بامروتنژاد: بله. این جزو سختیهای کار ما است. داریم به مسیرهای مختلف فکر میکنیم و میسنجیم تا به مخاطب مطلوب و هدف خود برسیم.
* آقای داسارگر در ابتدای گفتگو اشاره کردید که به سینما آمدهاید تا حرفهایی از جنس فیلمی که ساختهاید را بزنید. حالا که «منطقه پرواز ممنوع» در حال اکران است آیا نگاهتان به فیلمسازی تغییر نکرده است؟ در بلندمدت امکان دارد وسوسه شوید و بهعنوان یک کارگردان بخواهید لااقل ژانرهای متنوع دیگری را هم تجربه کنید؟
داسارگر: معنی جملهای که ابتدا گفتم، این نبود که من امروز شمشیری در دست گرفتهام و میخواهم پیش بروم! بالاخره ما در همین سینما داریم کار میکنیم. شخصاً هم معتقدم در بدنه فعال سینمای ایران مشکل جدی وجود ندارد، بهخصوص در عوامل پشت دوربین که غالباً آدمها همدل هستند.
بچههای سینما جزو زحمتکشترینها هستند. واقعیت این است از این منظری که شما میگویید من هیچ نقشه مشخصی برای ادامه راهم ندارم کمااینکه برای ساخت فیلم اولم برنامهریزی قبلی نداشتم. باید منتظر بمانم و ببینم خدا چه میخواهد. اساساً اگر به سلیقه من بود، ژانر موردعلاقهام سینمای کودک و نوجوان نبود!
* اما دغدغه سینما و فیلمسازی دارید...
داسارگر: حتماً. البته اینکه آیا واقعاً دغدغه سینما دارم یا نه را فریمها و قابهای فیلمم باید نشان دهد نه اینکه خودم بخواهم ادعا کنم. خوشحالم برخی از اساتیدی که فیلم را دیدهاند، لااقل آن را توی سرم نزدند!
-
جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۲:۲۲
-
۳۶ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/232193/