آریا بانو

آخرين مطالب

در امتداد تاریکی؛ شکایت از پدر! روانشناسي

  بزرگنمايي:

آریا بانو -
در امتداد تاریکی؛ شکایت از پدر!
k ١٤
٢
خراسان / خوب می دانم تا چه اندازه احترام پدر و مادر سفارش شده است و من هم باید مانند همه فرزندان به گونه ای رفتار کنم که خدای ناکرده پدر و مادرم از من رنجیده خاطر نشوند اما رفتارهای نامتعارف پدرم طوری مرا در شرایط سختی قرار داد که برای رهایی از این وضعیت دست به دامان قانون شدم تا ...
زن 21 ساله ای که به اتهام تهمت های ناروا و کتک کاری در ملأعام از پدرش شکایت کرده بود در حالی که مرجوعه قضایی را در دست داشت درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: زمانی که کودکی خردسال بودم پدرم برای یافتن شغلی مناسب راهی مشهد شد و هر دو هفته یک بار برای دیدار ما و همچنین پرداخت هزینه های زندگی به شهرستان می آمد اما آرام آرام مشغله های کاری را بهانه می کرد و فاصله دیدار ما با پدر طولانی شد به طوری که گاهی انتظار مادرم چند ماه طول می کشید این شرایط خانوادگی در روحیه و تحصیل من تاثیر گذاشت و آن قدر درس هایم ضعیف شد تا این که مجبور شدم در سال آخر مقطع ابتدایی درس و مدرسه را رها کنم و از سوی دیگر پدرم به بهانه این که در مشهد زندگی مجردی دارد و همدمی ندارد تا به وضعیت زندگی او رسیدگی کند با زن جوان دیگری ازدواج کرد.
با وجود این چنان به همسر دومش وابسته بود که بی چون و چرا همه خواسته هایش را برآورده می کرد و مطیع همسرش بود.
چند سال بعد از این ماجرا و در حالی که من وارد سیزدهمین بهار زندگی ام شده بودم مادرم اسباب و اثاثیه منزل را جمع کرد و راهی مشهد شد اما او که دوست نداشت در کنار هوویش زندگی کند منزلی را در حاشیه شهر اجاره کرد تا به پدرم نزدیک باشد اما باز هم در رفت و آمدهای پدرم به منزل ما تغییری حاصل نشد. هنوز چند ماه بیشتر از مهاجرت ما به مشهد نگذشته بود که روزی همسر دوم پدرم مرا دید و برای پسرش خواستگاری کرد پدرم نیز که نمی توانست در برابر خواسته های همسرش مقاومت کند بلافاصله به این ازدواج رضایت داد به همین دلیل و با اصرار پدرم خیلی زود من به عقد «قنبرعلی» درآمدم اما او جوانی بیکار بود و ادعا می کرد در مشهد شغل مناسبی برایش پیدا نمی شود به همین دلیل تصمیم گرفت برای کارکردن به اصفهان برود و اصرار می کرد که من هم باید همراه او به اصفهان مهاجرت کنم ولی این بار پدرم مقابل او ایستاد و اجازه نداد مرا همراه خودش ببرد. او معتقد بود تا هنگامی که جشن عروسی برگزار نشده و زندگی مشترک مان را آغاز نکرده ایم من نباید به شهری دوردست و غریب بروم. او می گفت: دخترم در کنار من و مادرت زندگی می کند تا زمانی که سرو سامان بگیری و بتوانی زندگی ات را در شهری غریب اداره کنی!
با وجود این قنبرعلی هر دو پایش را در یک کفش کرد و در برابر پدرم ایستاد. او می گفت: سعیده همسر من است و هر کجا که من بخواهم باید همان جا زندگی کند.
خلاصه این اختلافات به جایی رسید که قنبرعلی در 15 سالگی مرا طلاق داد و این گونه بدون آن که دخالتی در سرنوشت و آینده ام داشته باشم مهر طلاق مرا از او جدا کرد. خلاصه این موضوع چندین ماه روح و روانم را به هم ریخت و من دوباره به دختری تنها و بی پناه تبدیل شدم.
در حالی که خودم را با این وضعیت زندگی وفق می دادم جوانی به نام «ابراهیم» به خواستگاری ام آمد. او از همشهریان مادرم بود و جوانی باوقار به نظر می رسید من هم که از این وضعیت زندگی خسته شده بودم بدون هیچ گونه تحقیقی بلافاصله پاسخ مثبت دادم و سر سفره عقد نشستم اما تنها سه روز از ازدواج مان می گذشت که فهمیدم همسرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد در عین حال به خاطر این که خودم او را انتخاب کرده بودم نمی توانستم با پدر و مادرم درد دل کنم یا از ماجرای اعتیادش سخن بگویم.
این بود که سکوت کردم تا زندگی ام دوباره متلاشی نشود ولی همسرم رفتارهای خطرناکی داشت به طوری که با استعمال مواد مخدر صنعتی دچار توهم می شد و مرا به شدت مورد ضرب و جرح قرار می داد او حتی هنگام خماری نیز کنترلش را از دست می داد و مرا تا سر حد مرگ کتک می زد این بود که دیگر دوام نیاوردم و با بخشیدن مهریه ام از ابراهیم طلاق گرفتم و نزد مادرم بازگشتم اما نمی توانستم سر بار مادرم بشوم به همین دلیل منزلی برای خودم اجاره کردم تا با کار کردن در بیرون از منزل زندگی مستقلی داشته باشم ولی پدرم معتقد بود چون زنی مطلقه هستم باید حتما نزد مادرم زندگی کنم! او با همین اعتقاد وقتی مرا در خیابان دید در انظار مردم به شدت کتکم زد و تهمت های ناروایی به من نسبت داد تا جایی که ...

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/181512/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

صدماتی که وسواس داشتن به روح و روان خانم‌ها می‌زند

اغلب اختلالات روان قبل از 14 سالگی آغاز می شوند

افسردگی نتیجه فرار از زندگی رنگی

چرا نمی‌توانم از تو بگذرم؟

افسردگی فصلی چگونه روی ما تاثیر می گذارد؟

این علائم نشان می دهند، در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید

بهترین روش‌های رفع استرس و اضطراب

غلبه بر افسردگی، چگونه یک مدیر را قوی‌تر کرد؟

چگونه خشم خود را در خیابان کنترل کنیم؟

دروغ گویی موجب بیماری های جسمی هم می شود

نشخوار ذهنی تلفنی مطلقا ممنوع

چرا ایرانیان از رنگ های شاد استفاده نمی کنند؟

چگونه عادت‌های بد را ترک کنیم؟

چگونه رفتارمان پُر از اعتماد به نفس باشد؟

دلیل همیشه دیرکردن افراد چیست؟

اگر افسردگی و اضطراب دارید این خوراکی‌ها را نخورید

بیماری های روانی که قدرت فوق العاده ای به مغز شما می بخشند

اضطراب و دلهره پاییزی واقعی و قابل درمان است!!

با 10 راهکار عالی برای مقابله با احساسات منفی آشنا شوید

این موارد را هرگز در شبکه های اجتماعی به اشتراک نگذارید!!

رفتارهایی که از پدر و مادر به ارث می بریم

چرا بعد از یک روز پراسترس نمی توانیم شب راحت بخوابیم؟

درمان افسردگی با قارچ‌های جادویی

آیا زنان خودخواه‌تر از مردان هستند؟

سنگ صبور بودن هم اندازه دارد!

ویژگی هایی که باعث می شوند افراد مجذوبمان شوند

اختلال خود زشت پنداری! مهربان‌تر به آینه زل بزن

مراقب درون‌گراها باشید

راه های نجات از وابستگی ناسالم را بشناسیم

لطفا زندگی تان را پس بگیرید

هنردرمانی؛ درمان اختلالات روانی و آسیب های اجتماعی

آیا خسیس بودن می تواند نشانه بیماری ذهنی باشد؟

وسواس و صدماتی که به روان خانم ها می زند!

10 راهبرد برای افزایش بهره‌وری مغز

انجام این کارها بعد از شکست عشقی، ممنوع!

با خجالتی بودنمان چه کنیم؟

آیا افراد باهوش، مضطرب‌تر از بقیه هستند؟

اگر خبر بد دارید، یک راست بروید سر اصل مطلب!

کی باید مشاوره برویم؟

مواد غذایی که به شما کمک می کند با افسردگی فصلی مقابله کنید

عذرخواهی کردن زیاد، خوب است یا بد؟

چگونه احساس تنهایی به سلامتی آسیب می‌زند؟

اضطراب را بدون دارو دور کنید!

10 راه برای کمک به کسی که قصد خودکشی دارد

بی‌حوصلگیِ روزهای تعطیل از کجا می‌آید؟

چطور جلوی احساس حسادت خواهر و برادرها را به یکدیگر بگیریم؟

پست‌هایتان در شبکه‌های اجتماعی راجع به شما چه می‌گویند؟

باز یافتن آرامش بعد از دعوا با این روش در 10 دقیقه!!

زلزله با سلامت روان ما چه می‌کند؟

از ایده‌های بزرگ‌تان نترسید