آریا بانو - تفاوت افسردگی در دختران و پسران
محققان به این نتیجه رسیدند که خطر افسردگی، زنان را بیش از مردان تهدید می کند و احتمال ابتلای آنان به این اختلال خلقی دو برابر مردان است. از آنجایی که زنان اولین کسانی هستند که به عنوان مادر پاسخگوی احتیاجات حیاتی کودک هستند، سلامت روحی آنان اثر مستقیمی بر سلامت روحی و روانی فرزندانشان و در نتیجه سلامت روان جامعه خواهد گذاشت.
علت اینکه دختران بیشتر از پسران در معرض افسردگی قرار دارند
- دختران نسبت به ناراحتی دیگران حساسیت بیشتری دارند.
- آنها اهمیت بیشتری به وضعیت ارتباطات و دوستی‌های خود می‌دهند.
- آنها دوستی‌های مشروط را دنبال می‌کنند.
- دختران، هم در یک گروه بزرگتر و هم در دوستی‌های نزدیک، در معرض فاکتورهای استرس‌زای گوناگونی قرار دارند.
- آنها در عکس العمل به این عامل های استرس‌زا، نشخوارهای ذهنی بیشتری دارند.
آنها در تماس با استرس، کمتر به شوخ‌طبعی متوسل می‌شوند.
علاوه براین، تعدادی از این تفاوتهای جنسیتی با بزرگ شدن بچه‌ها، افزایش پیدا می‌کند. فرایندهای ارتباطی زنانه می‌تواند در ایجاد روابط صمیمی مفید باشد و مانع از رفتارهای ضد اجتماعی شود. ولی در عین حال، آسیب‌پذیری در برابر مشکلات روانی را بیشتر می‌کند. از سوی دیگر، ارتباطات مردانه امکان دارد مانع از به وجودآمدن روابط صمیمی شود و در نتیجه به مشکلات رفتاری بیانجامد. ولی، رشد روابط گروهی را تقویت خواهد کرد و فرد را در مقابل صدمه ‌های روانی ایمن نگه می دارد.

درمورد علل استرس در زنان بیشتر بدانید
استرس در همه افراد وجود دارد تنها سطوح آن گوناگون است. بعضی از افراد با کوچکترین اتفاقی خیلی زود استرس می گیرند و بعضی هم در موقع پیدایش مشکلات بر استرس خود چیره می شوند. به طور معمول زنان نسبت به مردان استرس بیشتری دارند و این مسئله مربوط به فیزیولوژی بدنی و هورمون های آنهاست.
پاسخ متفاوت زنان و مردان به استرس
کنترل استرس به جنسیت آدم ها بستگی دارد و در زن و مرد کاملا متفاوت است. این نظر متخصصان علم روان شناسی است. آنها مدارک و شواهدی برای این موضوع عنوان می کنند که دانستن آنها خالی از لطف نیست.
خانمی که به تازگی ازدواج کرده و معلم کلاس اول است و هر روز مجبور است کلاسی پراز بچه های 6 تا 7 ساله را کنترل کند، توصیف جالبی از استرس دارد.
او می گوید: وقتی خسته و کوفته به منزل می رسم و با کوهی از کارها در خانه روبه رو می شوم، دلم می خواهد گریه کنم و سر به بیابان بگذارم. بعد شروع می کنم به حرف زدن و حرف زدن! آنقدر حرف می زنم و غرغر می کنم تا بالاخره بعد از نیم ساعت حس راحتی به من دست می دهد.
بله من تنها با حرف زدن بهتر می شوم. در عوض آقایی که پدر یک دختر 5 ساله است و همسرش هم مجددا باردار شده وقتی با کلی کار و گرفتاری با دخترش سروکله می زند، در آخر می گوید: من اصلا در مورد این همه گرفتاری حرفی نمی زنم. بهتر است بگذاریم زمان بگذرد و همه چیز خودش به وضع عادی برگردد.

استرس و زنان سیاستمدار
یک نظریه جالب به نام جنگ و گریز وجود دارد که می گوید آدم ها وقتی دچار استرس می شوند یا می ایستند و مبارزه می کنند و یا بارخود را جمع کرده و فرار می کنند.
در یک مطالعه روان شناختی معلوم شده خانم ها از این دو شیوه استفاده نمی کنند و به جای آن راه دوستی و صلح را انتخاب می کنند، یعنی تلاش می کنند آدم های دورو اطراف را نگه دارند و به وسیله رابطه با دیگران مشکل را برطرف کنند.
در سازش، فرد تلاش می کند با مطابقت دادن خودش با محیط، امنیت به وجود آورده و استرس را کمتر کند و در دوستی، فرد شبکه اجتماعی را به وجود آورده و آن را محافظت می کند تا در چنین شرایطی از او پشتیبانی کند. در مطالعه ای که ذکر شد دلیل انتخاب این راه حل در زنان وجود هورمون های جنسی زنانه واکسی توسین ذکر شده است. در حالی که مردها از همان نظریه اول استفاده می کنند.

دلایل شیوع بیشتر افسردگی در زنان
تفاوت هورمونی
مهمترین علت افزایش افسردگی در زنان تغییرات هورمونی است . این تغییرات هورمونی در خانم ها با دوره ماهیانه افزایش یافته و در دوره قاعدگی و یک هفته پیش از قاعدگی حالت های افسردگی و تحریک پذیری که به آن اختلال خلقی می گویند ، بیشتر می شود .
این اختلالات خلقی و تغییرات هورمونی در خانم ها به صورت ماهانه به وجود می آید به همین علت آنها برای ابتلا به تغییرات خلقی و افسردگی آماده تر می شوند.
وظایف های چندگانه
علت دیگری که افسردگی در خانم ها بیش از آقایان است ، این است که خانم ها در زندگی چند نقش مثل وظیفه مادری، همسری دارد و بعضی وقتها این مادر و همسر مسئولیت اجتماعی هم دارد . این نقش ها هویت مستقل دارد و در جامعه انتظارات جداگانه از آنها دارند و فشار دوبرابر برای خانم ها وارد می کند بنابراین ، افسردگی در این خانم ها بیش از آقایان است .
گذشتن از آرزوها به خاطر دیگران
بعضی وقتها هم خانم ها به خاطر دیگران، خانواده، همسر و فرزند و... مجبورند خواسته ها و آرزوهایشان را نادیده بگیرند و رها کنند و به همین علت بیشتر به طرف اختلال افسردگی پیش روند.
دلایل دیگر
از دلایل شیوع احتمالی بیشتر در زنان، می توان به تفاوت ساختار شخصیتی، نبود ارزش گذاری برای مسئولیت های دشوار مثل خانه داری، استرس های دوران بارداری و شیردهی، نابرابری در دسترسی به امکانات اجتماعی، فرصت های شغلی کمتر یا اشتغال در شغل های با منزلت اجتماعی کمتر یا استقلال مالی کمتر و جزیی نگری اشاره کرد.
انتظارات بیشتر اجتماع از زنان برای مراقبت از رفتار و گفتار طبق نزاکت اجتماعی، یا تبلیغات برای تغییرات ظاهر با جراحی یا رژیم های غذایی خاص و گاه آسیب زا، یا تحرک کمتر ورزشی و فعالیتی نسبت به مردان، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، مراجعه بیشتر نسبت به مردان به سیستم های بهداشت روان و مشاوره برای حل مشکل (احتمال بالا رفتن کاذب شیوع اختلالات روان در آنها)، از دیگر عوامل افزایش اختلالات روانی در میان زنان است.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته