آریا بانو -
ورزش 3 / آنها حالا یک تیم هستند. یک تیم به معنای واقعی کلمه. یکدل، متحد، پرخروش و هیجانی و در عین حال متخصص در
مدیریت بازی.
فرهاد مجیدی کاری کرده کارستان. استقلال را «تیم» کرده است. با
مدیریت خوبش هم در امور فنی و هم در امور حاشیهای، کاری کرده که به جای یک تیم دو تیم در اختیار دارد. جسارتش را به تیمش داده و اعتماد به نفسش را به روح و خون تکتک بازیکنانش تزریق کرده. ببینید چقدر خوب از جوانی همچون متین کریم زاده بازی میگیرد یا از سبحان خاقانی و بابک مرادی. نه اینکه اگر آنها در دو بازی اخیر گل نمیزدند جسارت و هنرشان به
چشم نمیآمد اما آنچه مهم است همین جسارت و اعتماد به نفسی است که حتی به بازیکن باتجربهای چون وریا غفوری نیز القا شده و او را در بهترین وضعیت فنی فصل اخیر قرار داده است.
با این روندی که مجیدی در پیش گرفته و هنرمندانه به بازسازی تیمش پرداخته، بعید نیست که داریوش شجاعیان هم همانی شود که هوادار استقلال انتظارش را دارد. یا آرمان رمضانی در قامت یک مدعی آقای گلی در فصل بعد ظاهر شود. بعید نیست که استقلال فصل بعد سرشار از سورپرایزهای ویژه باشد. جوانهایی که ستاره میشوند و بازیکنانی اغلب ناکام در چند سال اخیر که جنگندهتر از هر زمانی برای قهرمانی خواهند جنگید.
فرهاد مجیدی خوب میداند که صرف نظر از هر نتیجهای در جام حذفی اگر همین تیم را با همین بازیکنانش به فصل بعد و لیگ برتر بیست و یکم ببرد بی شک مدعی فتح لیگ خواهد بود. برای همین هم اصرار بر ماندن تک تک بازیکنانش دارد. هنر او همین است که میتواند با همین بازیکنان تیم دلخواهش را بسازد همانطور که الان ساخته و کسی نمیتواند منکر تاثیرگذاری او در ساختن تیمی پرشور در حمله و سیاستمدار در دفاع باشد. او توانسته تیمی سرسخت بسازد. تیمی تشنهی موفقیت با بازیکنانی که بیصبرانه جام میخواهند و نشان دادهاند میتوانند بی توجه به هیاهوی بیرون زمین، هنر خود را درون زمین نشان دهند.
اگر بهترین دوران استقلال در ده سال اخیر را از نظر فنی و نوع بازی، دورتن حضور استراماچونی بدانیم باید گفت که این استقلال مجیدی در لیگ بیستم از آن هم بهتر است. مگر استراماچونی چه کرده بود که فرهاد نکرده؟ استراماچونی هم هنرش در گرفتن بهترین بازی از بازیکنانی بود که خود جذب نکرده بود و خیلی زود توانست با شناخت پتانسیل آنها، بهترین بازی را از آنها بگیرد. بازیکنانی که اگر به حال خود رها میشدند معمولیتر از هر بازیکن گمنامی در لیگ میشدند. حالا فرهاد هم نه به خاطر بردهای اخیرش که به دلیل آنچه باعث شده تا استقلال تبدیل به تیمی تشنه موفقیت شود قابل ستایش است. در کنار آن روح تیمی، استقلال خوب هم بازی میکند، خوب توپ را به چرخش در میآورد و خوب از تمام پتانسیلش برای گلزنی استفاده میکند. تیمی که از یک شیوه برای گلزنی استفاده نمیکند و روزبهروز تکیهاش به چند بازیکن کلیدی در خلق موقعیت کمتر شده است.
حالا آنچه هواداران استقلال آرزو میکنند ماندن این تیم در کنار هم و شروع مقتدرانه در آغاز یک فصل دیگر است. استقلالی که اغلب اواخر فصل موتورش تازه گرم میشود و وقتی روشن میشود حسرت امتیازهای از دست رفته ابتدای فصل را میخورد. این بار اگر همین استقلال پا به فصل بعد بگذارد شک نکنید که مدعیتر از هر زمانی در ده سال اخیر فصل را شروع خواهد کرد.
حتی اگر مهدی قائدی را از دست بدهد باز این تنوع تاکتیکی، این «تیمسازی» فرهاد و این هنر آزاد کردن و شناسایی پتانسیل بازیکنانی که فرهاد دارد باعث میشود که جای خالی او به خوبی پر شود. فرهاد این را نشان داده که علاوه بر مسائل فنی بر مسائل روحی و روانی و در همراه کردن همه بازیکنان با خود و ایجاد یک رختکن یک دل و یک صدا دستی بر آتش دارد. نگاه کردن به آن پاداشهای
مالی پس از هر بازی هم به عنوان محرک اصلی در تهییج بازیکنان هم فقط باعث نادیده گرفتن هنر مربیگری و تیمداری مردی میشود که حالا میتوان گفت که بالاتر و فراتر از نام و محبوبیتش، موجبات مقبولیتش را در بین هواداران استقلال فراهم کرده و او حالا نان تواناییاش در مربیگری و مدیریتش در تیمداری را میخورد.
چه بسا اگر آن دو باخت نابهنگام مقابل ذوبآهن و پرسپولیس نبود حالا او هفته آخر را برای قهرمانی در لیگ میجنگید اما هم او، هم هواداران استقلال و هم منتقدان و هم رقیبانش خوب میدانند که او به شرط ماندن خود و تیمش، از همان ابتدای لیگ بعد در قامت یک مدعی ظاهر میشود. شرط اما همانی است که هواداران استقلال در چند فصل اخیر آرزویش را داشتهاند. یک دوران گذار آرام و با ثبات بین دو فصل. که اگر این شرط این بار مهیا شود یک استقلال مدعیتر از هر استقلالی در ده سال اخیر پا به بیست و یکمین دوره لیگ برتر خواهد گذاشت و پر امید تر از هر زمانی پا به لیگ قهرمانان آسیا.