آریا بانو
خنده در خلسه؛ نگاهی به سریال «زخم کاری»
يکشنبه 30 خرداد 1400 - 04:42:49
آریا بانو - صبح سینما / تا کنون سه قسمت از سریال«زخم کاری»منتشر شده؛سریالی که یکی از معدود آثار قابل بررسی و گفت و گو در نمایش خانگی طی دوسال گذشته است.فیلمساز در قسمت اول وفاداری پر رنگی به رمان اصلی دارد و متمرکز روی بازی های بازیگران است و می توان گفت بیش از پیش محبوبیت بازیگر اصلی و سکانس پایانی باعث می شود مخاطب ارتباط لازم با قسمت افتتاحیه را برقرار کند؛اما قسمت دوم خون دارتر پیش می رود و داستان با ریتم بهتری جلو می رود.شاید داستان موازی مرد جوان معتاد و فرزندش در ارتباط مخاطب با ماجرای اصلی تاثیر می گذارد؛ ماجرایی که در واقع کاشتی است برای پیوستن به پیرنگ اصلی؛ سیاوش طهمورث نقش های خاکستری و منفی کم بازی نکرده است.شخصیت هایی که گاه شاکله اغراق گونه ای به خود گرفته اند اما بازی او در زخم کاری کنترل شده؛ ریزآبادی مشخصاتی دارد که شاید کارنامه طهورث باعث شود؛هر فیلمسازی او را به عنوان یکی از گزینه ها برای ایفای این نقش انتخاب کند.در عین حال بازی گردان و کارگردان سعی کرده اند خیلی به بازی های سابق او نزدیک نشوند و فراز و فرودی را برای این شخصیت در نظر گیرند.حجم اتفاقات و تنوع لوکیشن باعث شده قسمت دوم چند پله بالاتر از قسمت دوم قرار بگیرد و پایان بندی قسمت دوم نیز موید آن است.بازی بازیگران پیشکسوت و تئاتری در نقطه درست پیش می رود؛اما بازی بازیگران نوجوان و کودک بی حس و اکت جلوه می کند؛گویی صرفا ادا کردن دیالوگ های فیلمنامه است.خصوصا بازیگر پسر که حتی در راه رفتن و دویدن هم مقابل دوربین طبیعی نیست.
قسمت سوم بعد از یک اتفاق مهم در سریال قسمت حساسی است؛ گاهی اوقات در سریال های پیشین نمایش خانگی دیده شده که فیلمساز پس از خلق یک فضای غافل گیر کننده یا مهم؛ در روایتش کمی دستش خالی می شود و آن چنان نمی تواند ریتم را حفظ کند؛ این اتفاق در زخم کاری به صورت بینابینی رخ می دهد.جواد عزتی در قسمت دوم توانست بازی طراحی شده و متمرکزی داشته باشد اما در قسمت سوم(که شاید به فیلمنامه برگردد)رویارویی اش با شخصیت و موقعیت برای مخاطب قابل درک نیست.
مثلا جایی که نجفی او را به فرودگاه می رساند و سوالی از او می پرسد؛ مالک در موقعیت حساسی قرار می گیرد و ترس وجود او را فرا گرفته است؛ چه اتفاقی می افتد که به سرعت آن را فراموش می کند؟ترفند برخورد سمیرا با مالک اگر در قسمت اول غافل گیر کننده و جذب کننده است در قسمت سوم دافعه برانگیز است و اگر ادامه پیدا کند به یک عنصر روتین و آزار دهنده تبدیل می شود؛گویی تمام قدرت آن زن در برخورد فیزیکی با همسرش خلاصه می شود نه تفکر و سیاست های زنانه؛ما پیش از این در قسمت دوم رویارویی حاج عمو با سمیرا را نیز دیده بودیم؛ اگر قرار بر افسون گیری است این شخصیت باشد؛ باید مسیر دیگری را طی شود.تکلیف سمیرا با مخاطب هنوز مشخص نیست او می خواد مالکی قدرت مند شود تا به وسیله او خودش به حس قدرت برسد؟علاقه مند به همسرش است؟ یا تنها به خودش فکر می کند؟ اگر اولی باشد باید اتفاقا مسیر مالک را هموارکند و همراه او باشد و نه سد راه او و اگر دومی است، بازیگر، متن و کارگردانی تا کنون در نمایش آن کمی ناکام مانده است.هانیه توسلی هنوز شمایل یک معشوقه غیر قابل پیش بینی و دراماتیزه را به خود نگرفته؛ گویی او نیز به واسطه سابقه ایفای چنین نقش هایی همانند سیاوش طهمورث به این پروژه دعوت شده است.با این تفاوت که در آثار قبلی توسلی؛ شهوت و افسون جلوتر از عشق حرکت کرده و به نظر می رسد اینجا باید یک عشق خاک خورده کارساز شود.سکانس اسب سواری به واسطه بازی بازیگرانش دلپذیر نیست؛ گویی فیلمساز تنها به سن و سال بازیگران توجه ویژه ای داشته و نه توانایی ایفای نقش هایی که در روایت، کلیدی هستند.بازیگر دختر بچه نیز که پیش از این در "شیشلیک" او را دیده بودیم؛خوب نیست و خامی دیالوگ گویی او در نظرمخاطب پنهان نمی شود.می توان بازی او را با بازی پخته و حساب شده نیوشا علیپور در قسمت اول همین سریال مقایسه کرد یا حتی اگر به بازی رایان سرلک،کاوه سریال زیرخاکی نگاه کنیم در می یابیم که بازی بازیگر خردسال نیز می تواند شمایلی مطلوب به خود گیرد.
دو صحنه در قسمت سوم در کارگردانی بیشتر به چشم می آید؛ دکوپاژ،نوع قاب بندی و قرار گیری دوربین را در صحنه رویارویی مالک و منصوره بیاد آورید یا سکانس پایانی را.خنده ای که عزتی در اوج بی اعتنایی به آنچه پیش آمده و خواهد آمد روی لبانش می آورد و سیگاری را روشن می کند.هنوز برای هرگونه قضاوتی زود است؛این که این سریال در تاریخ شبکه نمایش خانگی چگونه به یاد خواهد ماند نیازمند آن است که ببینیم تا پایان راه چه مسیری را طی می کند.
رامین مارالی
به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید

http://www.banounews.ir/fa/News/609358/خنده-در-خلسه؛-نگاهی-به-سریال-«زخم-کاری»
بستن   چاپ