آریا بانو - صبح میرزا محمدخان آمد اینجا به اتفاق او و انتظامالملک رفتیم میرزا محمدعلیخان را هم برداشته در بین راه
اجتماع مردم را برای تجلیل ژاندارک تماشا و بر سفاهت مردم مذاکرات کردیم و به بوا دو بولنی رفته در باگاتل گردش خوبی کردیم و از صفای سبزه و گل تمتع کامل بردیم و رفتیم در رستوران کاسکاد ناهار خرودیم و گردش کردیم و با تراموه به سنکلو رفتیم.
محلی را که خیابانمانند و خیلی طولانی بود در طرفین مثل مغازه انواع و اقسام حقهبازیها و اسباب تفنن و پول درآوردن درست کرده بودند. تماشا کردیم، نشانه زدیم و یک نفر دو نسخه شبح سیاه از من به یک فرانک ساخت و رفتیم در محل قصر و پارک تفرج کردیم. خیلی باصفا بود. چای در همان بالا خوردیم. از آن محل تمام شهر پاریس نمایان است. منظر غریبی دارد. شام هم در رستورانی در سنکلو خوردیم و با تراموه مراجعت کردیم.
ساعت یازده
منزل رسیدیم و تا بعد از نصف شب صحبت کردیم و روی هم رفته روز خوشی گذراندیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ص 390.
http://www.banounews.ir/fa/News/598321/اجتماع-مردم-را-برای-تجلیل-ژاندارک-تماشا-و-بر-سفاهت-مردم-مذاکرات-کردیم