آریا بانو
اوج آسمانی آن شاعر که نام دیگرش شیراز است
چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 - 04:49:02
آریا بانو - ایرنا / منصور اوجی شامگاه شنبه هجدهم اردیبهشت 1400 در زادگاهش شیراز در سن 84 سالگی به آسمان اوج گرفت. 
دلنوشته ای را عبدالرحمان مجاهد نقی از شاعران و پژوهندگان ادبیات و تاریخ و یکی از دوستان و شاگردانش نوشته و در اختیار ایرنا گذاشته است که می خوانید:
پشت این پنجره در تاریکی
مثل این است که از شاخه گلی می‌چینند
گوش کن می شنوی؟
****
آری استاد می شنویم که صدای چیده شدن و برچیده شدن شاعران رساتر است، که خاموشی شاعر سکوت و سکون جهان را افزون می‌کند؛
مرگ، در این جهان گشت و گذار
جز گذر از گذاشت چیزی نیست
ای تو، ای کلمه، ای کلام،کتاب
می گذاریمتان و می گذریم
همچنان که زندگانی را
***
و اینک که از گذشته ها و گذاشته ها گذر کردی، چیزی از تو باقی بنماند، الا همان که گفته ای: کلمه، کلام، کتاب.
پشت تپه ها دری است 
رفته اند، گشته اند، برنگشته اند
پشت آن سیاه سایه ها که گرگ هار...
***
هماره در کشاکش با آن پرسش بزرگ بودی، پرسشی که فلسفه را آفرید و شعر را آفرید، پرسشی به نام مرگ.آنک از آن در که پشت تپه هاست گذر کرده ای ...
می بینمت که با همان نگاه، چونان کاشفان پرپرسش،خیره می نگری بر سرزمینی که یافته ای
سرزمین مرگ!
ما همیشه مرگ را 
درک کرده/ می کنیم
از طریق مرگ دیگری
نیز تو
از طریق ما
از کنار گور ما چوبگذری .
***
جهان شاعر، جهان تناقض هاست، و تو مرگ اندیشی بودی که زندگی را باتمام جان ستایش می کرد.
این چشم ها که نبینند
این خنده ها که نپایند
این دست ها که نگیرند
این پای ها که نپویند
و آن سیب ها، که نبویی و آن گونه هاکه نبوسی
می میری/مرده ای تو برای خاک.
بس شعرها که نگویی!
بس قصه ها، که بگویند
****
مرگ،یک دلهره بود،اما دلهره شاعران دیگر است؛
ترسم از مرگ این نیست که مرا می برد از خاطره ها
ترسم این است که می گیرد از من
آسمان را
و درختان وگل باغچه را
آ ب را، آینه را
و نمک را، و تورا
ترسم از مرگ این است ...
همه دلهره ام.
****
و حال، نه همزمان با زندگتان، که همزمان با مردگان می خوانی:
در دریاری که از آن می آیند
مرگ، خوابی است بلند
خواب،مرگی کوتاه
در دیار دنیا.
بر مرگ شاعران مویه نکنیم،که شاعران نمی میرند،که شعر 
بر زمین و در زمان جاری است:
واین گور من نیست
در این گوشه دور
پراکنده ام در تمامی ذرات آن خاک پرعطر نارنج
درآن زندگانی که بودم 
مرا نام شیراز بوده است
مرا کنیه منصور.
شعر را زیستی، شعور را زیستی،شیراز را، ایران را زیستی.
بدرود استاد.
شعرها از دفتر شعر شادروان منصور اوجی با عنوان « در وقت حضور مرگ» گرفته شده است.

http://www.banounews.ir/fa/News/585762/اوج-آسمانی-آن-شاعر-که-نام-دیگرش-شیراز-است
بستن   چاپ