آریا بانو
به مناسبت زادروز فیلسوف انقلابی/ سایه مارکس بر ادبیات مدرن
جمعه 17 ارديبهشت 1400 - 20:35:45
آریا بانو - اعتماد /تاثیر کارل مارکس بر هنر و ادبیات مدرن را می‌توان ابتدا از طریق تاثیر نظریه او روی نویسندگان و آثاری که آنها تولید کرده‌اند و بعد در روش‌شناسی استفاده منتقدان از نظریه مارکسیسم برای تفسیر آثار بررسی کرد. در بحث تاثیر مارکس بر نویسندگان باید گفت که تحت تاثیر این نظریه یک نویسنده احتمالا علاقه‌مند به بررسی موارد زیر است: 
 اول) تاریخ به عنوان ماتریالیسم تاریخی: نویسنده امیدوار است نشان دهد که چگونه همه روابط انسانی ریشه در جدالی طبقاتی بین ستمگر و مظلوم دارد. این موارد شامل «روابط انسانی» در ابعاد بزرگ و کوچک است: هر دو در سطح جهانی و سیاسی (مانند جنگ، سقوط رم، گسترش مسیحیت و غیره) یا در سطح شخصی (نحوه ارتباط دو شخصیت یا یک خانواده با یکدیگر). مثال‌هایی که در این زمینه می‌توان زد عبارتند از «دل تاریکی» از جوزف کنراد، «همه‌چیز فرو می‌پاشد» اثر چینوآ آچه‌بی ‌و «خانه عروسک» از هنریک ایبسن.
 دوم) نوشتن به معنای کنترل ایدئولوژی: نظریه مارکسیسم نشان می‌دهد که اگر فرادستی وسلطه‌گری از طریق ایدئولوژی اعمال شود، نیروهای تحت سلطه باید عقاید خود را در اختیار درآورند. این صریحا همان استدلالی است که ویرجینیا وولف در «اتاقی از آن خود» ارایه داده است. زنان با نوشتن داستان‌هایی از خود و توصیف جایگاه [فراجنسیتی] خود در مقام انسان، باهوش بودن، برابری و غیره، سعی در شکستن چرخه ظلم دارند. این تئوری همچنین نویسندگان نژادهای مختلف را در ایالات متحده و در سراسر جهان مورد تاثیر قرارداده است تا با روایت داستان‌های خود، تصویر فرهنگی جدیدی را تعریف کنند.
تاثیر مارکس بر خوانندگان و منتقدان جنبه دیگری از قضیه است. تحت تاثیر نظریه مارکسیسم، یک خواننده یا منتقد احتمالا علاقه‌مند به بررسی موارد زیر است: 
اول) کار به مثابه ایدئولوژی: به زبان ساده، مارکسیسم استدلال می‌کند که هر اثر هنری به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه به عنوان ایدئولوژی عمل می‌کند. برخی از بازنمودهای ابدی «حقیقت» را تعریف نمی‌کند، همان‌طور که نشان‌دهنده ایدئولوژی‌هایی است که برای سرکوب یا تلاش برای عصیان در برابر آن ظلم خدمت می‌کنند. وقتی این تفکر با آرای نیچه ترکیب شود، این طرز تفکر درباره هنر تاثیر عمیقی در نظریه‌ای انتقادی موسوم به «پست مدرن» خواهد داشت. به عنوان مثال، تحت این الگو، خوانش مارکسیستی از رمانتیسم ویلیام وُردزوُرث به عنوان ابزاری عمل می‌کند که نشان می‌دهد نخبگان انگلیسی از طبقه متوسط به بالا سعی در حفظ سلطه بر طبقه دهقانان روستایی و کشاورزی داشته‌اند و این توجه ما را به موضوع کنترل طبقه دهقان به دست اشرافیت مدرن یا طبقه متوسط شهری در اموری چون دامداری و غیره جلب می‌کند. 
 مستند Hip-hop: Beyond Beats and Rhymes نیز از این رویکرد برخوردار است اما در این مورد بررسی چگونگی ترغیب فرهنگ‌های اقلیت برای تکثیر تصاویر یا نمایش‌هایی از خود که به‌طور حتم کسانی را که امیدوارند به آنها ستم کنند، توانمند می‌کند.
دوم) به عنوان روایت روابط تاریخی: مثال این بخش رمانی از جین آستن می‌تواند باشد که متاثر از مارکسیسم می‌خواهد با تمرکز بر نقش زنان تحت ستم، روابط عاشقانه و ازدواج آنها را واکاوی کند و تاثیر آن را در تمنای آزادی و مبارزه برای آن به روایت بکشد. در خوانش فمینیستی- مارکسیستی از آستین، زنان رمان تحت ستم دیده می‌شوند. با این حال رویکردهای دیگری ممکن است در خوانش اثر آستن وجود داشته باشد که به نتایجی غیرمارکسیستی منجر شود. چون اساسا هیچ نمایشی از طبقه کارگر در این رمان یا سایر رمان‌های قرن 18 وجود ندارد. بنابراین همان‌طور‌که ویرجینیا وولف اشاره کرده است، اسناد تاریخی رسمی، زنان را از تاریخ حذف می‌کنند، شاید بتوان گفت که آستین نیز کنیزها، خادمان و دهقانان را حذف کرده است.

http://www.banounews.ir/fa/News/583492/به-مناسبت-زادروز-فیلسوف-انقلابی--سایه-مارکس-بر-ادبیات-مدرن
بستن   چاپ