آریا بانو - خراسان / منصور ضابطیان هستم، هفتم آذر 1349 در
تهران به دنیا آمدم. پس از تحصیل در رشته
سینما فعالیت هنری خود را در زمینههای نویسندگی، روزنامهنگاری، اجرا، تهیهکنندگی و کارگردانی آغاز کردم و تا امروز در همین عرصهها مشغول هستم.
چطور نویسنده شدم؟
من از دوران کودکی، حتی قبل از مدرسه رفتن به نوشتن علاقه داشتم. در آن زمان با کاغذ و مقوا کتابچههای کوچکی درست میکردم که داخلش عکسبرگردان میچسباندم، نقاشی میکشیدم و برایشان داستانهای کودکانه مینوشتم. بعدها زمانی که وارد حرفه روزنامهنگاری شدم، بخشهایی از گفتوگوهایم را در کتابهای «اگر یک سوسمار بودم» و «اگر یک زرافه داشتیم» به چاپ رساندم اما اولین کتاب حرفهایام «مارکوپلو» مجموعهای از اولین سفرنامههایم بود که در سال 1389 به چاپ رسید.
برای نویسندگی چه ویژگیها و تواناییهایی لازم است؟
بیش از هرچیز باید توانایی نوشتن داشته باشید، یعنی یک نویسنده باید بتواند قلم به دست بگیرد و کلمات را پشت سر هم قطار کند. بعد از آن ویژگیهایی مثل هوش، ذوق، خلاقیت، قدرت تخیل، دقت نظر و نوآوری چاشنیهای کار یک نویسنده است.
شما چطور میتوانید همکار من شوید؟
نوشتن فرایندی است که بخشی از آن به علاقه درونی افراد برمیگردد، پس بیش از هر چیز باید به این کار علاقه داشته باشید. بخش دیگر نویسندگی به صورت اکتسابی است و ازطریق آموزش به دست میآید. گرچه بسیاری از نویسندههای موفق ما ادبیات نخواندهاند اما تحصیل در رشتههای مرتبط با نویسندگی میتواند به شما کمک زیادی کند. همچنین شرکت در کلاسهای آموزش نویسندگی، خواندن، نوشتن مداوم و به طور کلی هر کار دیگری که بتواند این مسیر را برایتان هموار کند، بیتاثیر نیست. پیشنهاد میکنم از نوشتن، دورریختن و قضاوت شدن نوشتههایتان نترسید. کتابهای مختلفی بخوانید و آن قدر بنویسید تا سبک، لحن و نگاه مورد علاقه خود را در نویسندگی پیدا کنید. از این طریق میتوانید با مخاطبان ارتباط برقرار کنید و کارتان دیده شود. بعضیها از شروع کردن میترسند، تا شروع نکنید هیچ اتفاقی نمیافتد.
شیرینیها و سختیهای این حرفه چیست؟
برای یک نویسنده هیچ چیزی ارزشمندتر از این نیست که افکار و رویاهایش را به زبان واژهها درآورد، آنها را چاپ کند و به دست مخاطبانش برساند. معمولا نوشتن، خلق کردن و موثر بودن از آن دسته فعالیتهایی است که حال آدم را خوب میکند. البته نویسندگی مانند هر کار دیگری سختیهای خودش را دارد. بعضی افراد تنها خروجی چاپ شده یک کتاب را میبینند و هیچوقت به سختیهایی که در زمان نوشتن، تألیف، گرفتن مجوز و چاپ کتاب برای نویسنده پیش میآید، فکر نمیکنند. نوشتن شاید در ظاهر فرایند سادهای باشد اما به طور همزمان احساس، افکار و انرژی آدم را درگیر میکند و اگر درباره این موضوع از نویسندهها بپرسید، میگویند که بعد از کار احساس ضعف و خستگی میکنند درست مثل این که ساعتها دویده باشند.
چه آیندهای پیشروی یک نویسنده است؟
نویسندگی شاخههای مختلفی دارد و موفقیت در هر کدام از این زمینهها میتواند آیندهتان را تضمین کند. برای مثال شما میتوانید نویسنده یک کتاب کمتیراژ باشید یا نویسنده یک فیلمنامه پرفروش یا حتی نویسنده یک رمان که بارها به چاپ رسیده است. بنابراین شکلهای مختلف نوشتن، آوردههای
مالی متفاوتی دارد و با ارفاق میتوانیم نویسندگی را به
چشم یک حرفه درآمدزا نگاه کنیم. البته این را هم بگویم که ممکن است امنیت شغلی لازم را نداشته باشد.
به نظر من همه چیز به تمرین و تلاش برمیگردد و اگر افراد گرایش مورد علاقه خود را در نویسندگی پیدا کنند و در آن موفق باشند، قطعا نتایج مادی و از آن مهمتر معنوی خوبی پیشرو خواهند داشت.
نویسنده : نسترن رضوی| روزنامهنگار
http://www.banounews.ir/fa/News/557884/نوشتن-مثل-دویدن-است!؛-آشنایی-با-زیروبم-حرفه-نویسندگی-از-زبان-منصور-ضابطیان