آریا بانو
از زندگی آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی چه می‌دانید؟
چهارشنبه 11 فروردين 1400 - 18:34:59
آریا بانو - باشگاه خبرنگاران / در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که شخصیت‌های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره‌ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی عارف نامی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اختصاص دارد.
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (1279-1361ق)، عالم و عارف امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری، مشهور به داشتن کرامت و استجابت دعا.
اطلاعات فردی
نام کامل: شیخ حسن‌علی نخودکی اصفهانی
تاریخ تولد 1279ق
زادگاه اصفهان
محل زندگی اصفهان، شهرضا، نجف، مشهد.
تاریخ وفات 17 شعبان 1361ق/ 8 شهریور 1321ش
محل دفن مشهد
اطلاعات علمی
استادان جهانگیرخان قشقایی، میرزا حبیب الله رشتی، سید محمد فشارکی اصفهانی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، محمدحسن مامقانی
شاگردان محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی، سید علی رضوی، و در عرفان
سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی در حدیث
وی از محضر جهانگیرخان قشقایی، آخوند ملا محمد کاشی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی بهره برد و پس از آن، تهذیب نفس و ریاضت‌های شرعی را با نظر شخصیت هایی، چون سید جعفر حسینی قزوینی و سید مرتضی کشمیری در پیش گرفت.
او در کنار فلسفه، فقه، اصول، تفسیر و ریاضی، بر علوم غریبه هم تسلط داشت. وی صوفی مسلک بود و اعتقاد داشت صورت کامل تصوف در اسلام به ظهور رسیده است.
زندگینامه شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
ولادت و نسب
شیخ حسن‌علی مقدادی در 15 ذی‌القعده 1279قمری/1242شمسی در اصفهان به دنیا آمد. شهرت وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستا‌های اطراف مشهد بود. پدر او، علی اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی بود. وی همچنین مرید محمدصادق تخت پولادی، از مشایخ سلسله چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.
تربیت عرفانی
پدر شیخ حسنعلی به منظور تربیت عرفانی، وی را نیز نزد مرشدش برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد. حسنعلی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تخت ‎پولادی به ریاضت شرعی مشغول شد. در 1290ق محمد صادق تخت‎پولادی درگذشت و حسنعلی 3 سال دیگر نیز به ریاضت پرداخت، چنان‎که شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و هر روز، روزه می‌گرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر سید جعفر حسینی قزوینی، که گویا از مجذوبان سالک بود، به شهرضا رفت.
وفات
شیخ نخودکی در 17 شعبان 1361ق (8 شهریور، 1321ش) درگذشت. پیکر وی با حضور بسیاری از اهالی مشهد تشییع و در صحن عتیق حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد. وی در زمان حیات خود هنگامی که در یکی از حجره‌های صحن عتیق رضوی مشغول عبادت بود، کرامت و لطف ویژه امام رضا (ع) به زائران خود را شهود کرده و وصیت کرد در همان مکانی که امام را شهود کرده بود زیر پای زائران دفن شود.
برخی برای وی کرامت دیگری نقل کرده اند که وصیت کرده بود قبرش ده متر پایین‌تر از صحن باشد و سال‌ها بعد که در صحن گودبرداری انجام شد به قبر ایشان آسیبی نرسید و راز وصیت ایشان روشن شد. در منابع معتبر، منبعی برای این ادعا نقل نشده است.
در ابتدا سنگ قبر ایشان در کف صحن معلوم بود، پس از مدتی کتیبه‌ای در بالای مزارش نصب شد و اکنون علامتی قبر وی را مشخص نمی‌کند.
فعالیت‌های علمی
شیخ نخودکی تا سال 1311ق در کنار تهذیب نفس، به آموختن علوم دینی و ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی، در حوزه علمیه اصفهان، حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف پرداخت.
او در نجف به دیدار عالم و زاهد مشهور، سید مرتضی کشمیری، رفت و مدت‎ها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی‌های وی بهره برد. شیخ نخودکی از 1311 تا 1314ق در مشهد اقامت گزید و به ریاضت‌های شرعی پرداخت و از درس استادانی همچون محمدعلی خراسانی (مشهور به حاجی فاضل)، سید علی حائری یزدی، حاج آقا حسین قمی و عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.
وی در 1319 به شیراز سفر کرد و در آنجا به فراگرفتن طب و آموختن کتاب قانون نزد میرزا جعفر طبیب پرداخت. نخودکی در رمضان همان سال به بوشهر و از آنجا، از طریق دریا، به مکه رفت. وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد و سرانجام در 1329 به مشهد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
اساتید
از اساتید مشهور شیخ نخودکی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
جهانگیرخان قشقایی
ملا محمد کاشی
سید سینا
میرزا حبیب الله رشتی
سید محمد فشارکی اصفهانی
سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
محمدحسن مامقانی
ملا اسماعیل قره‌باغی
تدریس
نخودکی در مشهد بیشتر اوقات خویش را به عبادت، ریاضت، اعتکاف و زیارت قبور عرفا، مانند ابوعلی فارمدی، شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به پیر پالان‌دوز) و شیخ محمد مؤمن گذراند.
وی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و ریاضیات، کتاب‌هایی، چون شرح لمعه، معالم الدین و خلاصه الحساب را تدریس می‌کرد.
علوم غریبه
گفته شده است نخودکی به علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت. پاره‌ای از اوقات او نیز صرف پاسخگویی به سؤالات طالبان سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی می‌شد که از شهر‌های دور و نزدیک به او مراجعه می‌کردند.
شاگردان و مریدان
برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارتند از: فرزندش علی مقدادی اصفهانی، عبدالنبی خراسانی، ذبیح‌الله امیر شهیدی، محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی (مشهور به طبیب‌زاده)، سید علی رضوی، و ابوالحسن حافظیان. [22]سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز از شاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازۀ نقل حدیث گرفتند.
آثار
آثار شیخ نخودکی را فرزند وی، مقدادی اصفهانی در کتابی به نام نشان از بی نشان‌ها، در دو مجلد، به چاپ رسانده، که مشتمل است بر تعلیقه‌ای بر کتاب تذکره المتقین اثر شیخ محمد بهاری همدانی، نامه‌هایی به برخی از مریدان، تقریر برخی از مجالس وی و رساله‌هایی با موضوع‌های بیشتر عرفانی و اخلاقی همچون توحید، ولایت و محبت اهل بیت (ع)، عشق و محبت، زهد و پارسایی، حقوق مسلمانان بر یکدیگر، دعا و شرایط استجابت آن، و اخلاص.
شیخ نخودکی کتاب‌های ارشاد البیان و اسرارنامۀ عطار نیشابوری را تصحیح و در 1355ق و 1356ق در تهران به چاپ رساند. او همچنین کتاب ترجمه الصلاه، اثر ملا محسن فیض کاشانی، را به همراه تأویلاتی از خویش دربارۀ نماز، چاپ کرد. او گاهی شعر نیز می‌سرود.
گرایش به صوفیه
از شیخ نخودکی کرامت‌های بسیاری نقل شده است.برخی وی را قطب یا شیخ سلسله چشتیه معرفی کرده و لقب طریقتی وی را بنده‌علی دانسته اند، اما وی کسی را به این سلسله دعوت نکرد.
او به درویشان خاکسار نیز علاقه‌مند بود و بیشتر شب‌های جمعه به تکیۀ گنبد سبز، که محل اجتماع خاکساران بود، می‌رفت و با آنان معاشرت می‌کرد.
از آیت الله محمدتقی بهجت نقل شده است که ظاهراً شیخ حسنعلی از حاج آقا حسین بروجردی تقلید می‌کرده است و پسر حسنعلی نیز گفته است: پدرم مکرر وجوه شرعی به من می‌داد و من می‌بردم و به آقای بروجردی می‌دادم.
تعلیمات
اساس دستور‌های سلوکی نخودکی به شاگردانش عبارت بود از:
اهتمام فراوان به رعایت شرع
حلال بودن غذا
به‎جا آوردن نماز‌های واجب در اول وقت
سعی در تحصیل حضور قلب
وی همچنین به بیداری در سحرها، مراقبه در طول روز و محاسبه نفس در شب بسیار توصیه می‌کرد. بنا بر بعضی از نامه‌های شیخ نخودکی به شاگردانش، او اعتقاد داشته است که در زمان وی، عارف کامل و استادی که توانایی دستگیری از سالکان را داشته باشد، وجود ندارد. وی ضمناً مکرر اظهار می‌داشته است که کامل نیست و نمی‌تواند مرشد باشد و بنابراین، از سر ناچاری، برای کسانی که طالب بودند و اصرار داشتند، دستور‌هایی را از شخص کاملی که موفق به درک او شده بود به طالبان می‌داد و مداومت بر آن‌ها را تا رسیدن به محضر یکی از عارفان کامل توصیه می‌کرد.
وی همچنین تصوف را طریق وصول الی الله (راه رسیدن به خدا) می‌دانست و از این‌رو اعتقاد داشت که تصوف مخصوص اسلام نیست و در همۀ ادیان وجود دارد و طریقۀ همۀ انبیا و اولیا بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است.
او همچنین ظاهر تصوف را شریعت اسلام و باطن و حقیقت آن را اتصال با ولایت، یعنی ایمان به ولایت امام علی (ع) و جانشینان وی می‌دانست. بنابراین، از نظر وی قطب کسی است که رشتۀ اجازۀ وی به علی و فرزندان معصوم (ع) وی اتصال داشته باشد تا بتواند راهنمایی دیگران را بر عهده بگیرد و آنکه به ولایت متصل نیست، اگرچه ظاهر اعمالش با شرع نبوی مطابقت داشته باشد، از اسلام و تصوف بهره‌ای ندارد.

http://www.banounews.ir/fa/News/554739/از-زندگی-آشیخ-حسنعلی-نخودکی-اصفهانی-چه-می‌دانید؟
بستن   چاپ