آریا بانو
دلم می خواهد مستقل شوم اما پدرم اجازه نمی دهد!
چهارشنبه 11 فروردين 1400 - 14:59:28
آریا بانو - خراسان / 18 سال دارم و دلم می‌خواهد کمی مستقل باشم؛ اما متاسفانه هر چه بزرگ‌تر می‌شوم پدرم بیشتر روی من حساس می‌شود، خسته شده‌ام، الان هم با اطلاعاتی که به‌دست آورده‌ام، فهمیده‌ام که افسرده‌ام.
پاسخ
سلام. متاسفانه اطلاعاتی که درباره خودتان داده‌اید، بسیار کم است. من نمی‌دانم جنسیت شما پسر است یا دختر. چون تعریف رفتارهای مستقلانه در این دوران برای دو جنس متفاوت است. اصلا تعریفتان از رفتار مستقل چیست؟ درباره این که پدرتان دقیقا به کدام یک از کارهای شما حساس شده است هم توضیح زیادی ندادید. تعریفتان از حساس بودن پدرتان چیست؟ دقیقا به کدام یک از رفتارهای پدرتان، حساسیت بیش از حد می‌گویید؟
دوست عزیز! به شما حق می‌دهم که در 18 سالگی به دنبال استقلال باشید، چون این دوران، دوران نوجوانی شما به حساب می‌آید و یکی از کارهایی که نوجوانان در این سنین به دنبال آن هستند، استقلال‌یابی و دنبال هویت مستقل‌گشتن است. به طور معمول در این دوره سنی، نوجوانان پیام‌های متناقضی از والدین دریافت می‌کنند یعنی گاهی پیامی که والدین به فرزندانشان می‌دهند این است که «تو دیگر بزرگ شده‌ای و بچه نیستی» و گاهی به‌خصوص زمان‌هایی که دنبال استقلال هستند، پیامی که می‌دهند این است که هنوز بچه‌ای... همه این توصیفات را مطرح کردم تا به شما این حس را منتقل کنم که شرایط‌تان را به عنوان یک نوجوان 18 ساله درک می‌کنم. ولی حواستان باشد که خودتان را جای پدرتان بگذارید و نگرانی‌هایی را تجسم کنیدکه یک پدر ممکن است درباره فرزندش (چه پسر و چه دختر) در این سنین داشته‌باشد. دقیقا نمی‌دانم بین شما و پدرتان چه گذشته است، ولی به طور معمول زمانی که اختلاف بین دو نفر پیش می‌آید باید به رفتار دو طرف نگاه کرد. اگر شما یک سری تغییرات بزرگ در زمان کوتاه داشته‌اید، شاید این تغییرات آنقدر سریع بوده که باید به پدر حق داد که از این تغییرات نگران باشد. شاید لازم باشد سعی کنید تغییرات را به تدریج و طی زمان طولانی‌تری انجام دهید. پشت هر رفتار سختگیرانه والدین، به طور معمول یک سری نگرانی وجود دارد. به جای عصبانی‌شدن در مقابل رفتارهای سختگیرانه پدر، سعی کنید در زمان‌های آرامش با او درباره نگرانی‌هایش صحبت کنید و نظرش را بشنوید و نظرتان را متقابلا بگویید. گاهی با صحبتی دونفره، خیلی از مسائل حل و سوء‌تفاهم‌ها رفع و رجوع می‌شود. به پدرتان فرصت دهید تا تغییر نقش شما را از کودکی به نوجوانی بپذیرد. این امر، مستلزم آن است که تغییرات شما هم تدریجی باشد و حتی گاهی خودتان از وی درباره تغییرات‌تان مشورت بخواهید. طی صحبت‌ها با هم یک سری قراردادهای دوجانبه بگذارید؛ مثلا در مقابل تغییر فلان رفتار افراطی پدر، شما هم فلان رفتارتان را که مورد حساسیت پدر است، کم می‌کنید.
دوست عزیز! دوباره عرض می‌کنم که اطلاعاتم درباره شما کم است و کمک زیادی نمی‌توانم بکنم، ولی یادتان باشد که برای این که انتظار داشته‌ باشید رفتارهای سختگیرانه پدرتان کم شود، ابتدا باید تغییراتی در خود ایجاد کنید تا اعتماد پدرتان را جلب کنید و از نگرانی‌های وی بکاهید.
درباره این که مطرح کرده‌اید با داشتن اطلاعاتی متوجه شده‌اید که افسرده هستید، سوالم این است که این اطلاعات را از کجا به‌دست آورده‌اید؛ به طور معمول بهترین منبع درک وضعیت روانی، مراجعه به روان‌پزشک یا روان‌شناس بوده و دیگر منابع معتبر نیست؛ بنابراین سعی کنید به یک روان‌شناس یا روان‌پزشک مراجعه کنید و درباره وضعیت روانی خود، آگاه شوید. ضمن این که افسردگی یک حالت روانی است که بیشتر افراد در طول عمر خود آن را طی زمان‌هایی تجربه می‌کنند و این مسئله در دوران نوجوانی بیشتر به چشم می‌خورد، بنابراین جای نگرانی وجود ندارد و اصرار من به مراجعه به یک متخصص، به این دلیل است که در صورت افسرده بودن، اگر درمان مناسبی صورت نگیرد، ممکن است این دوران افسردگی طولانی‌تر شده و در طی زمان به دفعات بیشتری، سراغ شما بیاید؛ بنابراین مراجعه به متخصص را جزو برنامه‌هایتان قرار دهید. برای شما دوست عزیز آرزوی بهترین‌ها را دارم.

http://www.banounews.ir/fa/News/554585/دلم-می-خواهد-مستقل-شوم-اما-پدرم-اجازه-نمی-دهد!
بستن   چاپ