بزرگنمايي:
آریا بانو - روز سیزده بدر یکی از جشنهای نوروزی ایرانیان است که در روز 13 فروردین و تحت عنوان روز طبیعت نامگذاری شده است. در این روز افراد در کنار خانواده و عزیزانشان به طبیعت رفته و سیزده بدر خود را جشن میگیرند. همچنین بسیاری از افراد تمایل دارند تا با ارسال متنهایی فرا رسیدن این روز را به دوستان و نزدیکان خود تبریک بگویند. در همین راستا، در این مطلب مجموعه شعر سیزده بدر را برای تبریک سیزده بدر آماده کردهایم.
گلچین شعر سیزده بدر
آمیخته شد نگاه من با نوروز
با هر گل این بهار آتش افروز
تا سال دگر دست به دستت باشم
صد سبزه گره زدم به یادت امروز
♦♦♦
باور نکنید هر چه را که من میگویم:
بابا آب داد؛
بابا نان داد!
این تنها دروغی بود در خاطره بهار
از یک پدر در به در
که من تا انتهای افق
به روز سیزده بدر بلد بودم.
♦♦♦
این سبزه چو من عاشق زاری بوده ست
در حسرت وصلت نگاری بوده ست
بر وی گره کور اگر میبینی …
زان روست که دائم به خماری بوده ست!
♦♦♦
باز هم امسال سیزده بدر
من به دنبال گرهی هستم به سبزهای …
در این روز …
سبزهای پر رنگ با گرههایی زیاد از دستان همان دخترک شرقی …
آن دخترکی که لب پای رودخانه احساسم …
رو به سوی من ایستاده بود …
و آرامش وجودم را با حضورش به هم زد و رفت.
♦♦♦
نمیدونم چی شد سیزده بدر شد
گوشم از جیغ و داد و نعره کر شد
به یاد تعطیلات رفته از دست
غم و غصه کنارم همسفر شد
از آجیل شب عید مونده تخمه
تموم پستهها زیر و زبر شد
رو پیچ و تاب سبز سبزه عید
گره از بخت ما هم کورتر شد
عروس من، زندانی عید
از آن قصر بلوریش به در شد
دروغ سیزده هر ساله ما
عجب عیدی به نیکویی به سر شد!
جامههای عید را به تن کنید
سیزده ز سر برون کنید
لحظههای شوم قرن سیزده،
از این سرا برون کنید
سیزده بدر کنید
سیزده، هزار تکه میشود به دست تو
خنده سر کنید
سیزده هزار مرتبه دعا کنید
سال، سال مرگ لشگر غم است
جامه نو کنید
سیزده از این سرا به در کنید …
♦♦♦
سیزده بدر که میرسه
نوبت عاشق شدنه
نوبت
آش رشته و
سبزه به آب سپردنه
قرار نانوشتهای
با بوسههای
تب زده
بادبادکای رنگی و
سبزههای گرده زده
هنوز به گوشم می رسه
صدای تو با
عشق و تب
صدای دخترای شهر
تو خندههای نیمه شب
♦♦♦
منم زخمی دلتنگی در این سیزده بدر
همچو مجنون بی لیلا، هر کو در به در
این غم جانسوز عشقت نازنین
ندانم کی زمان، آید به پایانش دگر
♦♦♦
آمدی نحسی سیزده را به در کنی
آمدی نحسیات را در میان ما خوش یُمن کنی
پس با کفشهایت روی پشت من نیا
پاهایت را با آب و گلابی بشور
نمیخواهم پاهای بودارت
را روی پشتم حس کنم
به کنار نحر آب آمدی
یادت باشد، آب را گل نکنی
اینجا ماهیای برای صید نیست
از چشمههای زلال و پاک
آب جویبار به اینجا رسیده است
در کنارش لحظهای بنشین و به صدای بیکلام
موسیقی آب
گوش کن
گوشهایت را بازکن و چشمهایت را به روی.
♦♦♦
و تو
میروی
بی من
که گره بزنی
سبزه تمام
خاطره هامان را
و دور کنی از خودت
تمام مرا
سیزده فرصت خوبی است
برای دور کردن نحسی
شاید هم حق داری
گره بزن تمام
خاطره هامان را
شاید سال خوبی باشد
برایت بی من …
♦♦♦
آرزوهایت را
به دلم گره بزن
نکند دیر بیایی و
سیزده بدر شود
♦♦♦
همه میروند به باغ، سیزده به در کنند
از بد و آفت و شر، به صحت گذر کنند!
چون که از نگاهشان، نحس و نامبارک است
سیـزده و باید از این عدد حذر کنند!
سیزده مثل من است!
بدشگون و بدبیار …
بیگناه به
چشم بد، سوی او نظر کنند!
من و این عدد فقط جرممان بخت بد است
تا که میرسند به ما فکر بد به سر کنند!
وای از این خیال بد که به ناروا برند
هرچه و هرکه بود، ریشهاش تبر کنند …
♦♦♦
اگر سیزده بدر هر سال تو آرزوی من بودی،
امسال خودم آرزوی خودمم!
تو منو آرزو کن …!
♦♦♦
عید است و زمین تازه مسلمان شده است
از برکت عشق، دلم گلستان شده است
گر سیزده عید گره زنی
سبزی را
بخت تو بلند و درد درمان شده است
و من همچنان موجها را
به هم گره میزنم…
شاید حصاری شوند
برای رسیدن به
آرزوهای دور دستم
آرزوهای محالم
آرزویم به بلندی دیوار چین …
نه …
آرزویم به وسعت خزر و خلیج فارسم …
نه …
آرزویم تنها به آن
وارونههای ذهن من
♦♦♦
یه بهاری یادمه
یه روز سیزده بدر
تو میون سبزهها
من و
مادر و پدر
کودکی بودم کوچیک
با لباسی شیک و پیک
اون روزا یادش به خیر
روزای قشنگی بود
یه صفای ناتموم
میونش یه رنگی بود
اما این سیزده بدر
منم و خود خودم
اون همه مهر و صفا
گم شده چه بیوفا …
♦♦♦
کمی سیزده
کمی نحسی
به دور دار این حال بد مستی
حالم خراب است
رفتی و پشت سر گذاشتی
سیزدههای نحسی
هر بار که طی میکنم سیزدهها
به یاد میآوردم تو را
هر بار به یاد میآورم من زخمی را
نمیدانم رفتن نحس است یا سیزدهها
هر چه باشد قسمت نبود …
برو دیگر فرصتی نمانده
رفتن سرشتی با تو بود
برو قسمت نبود.
من دیگر سیزدهها را بدر کردم
نحسی اینجا جایی ندارد …
♦♦♦
سیزده بدر روز آشتی با طبیعت است
چقدر دلم برای صدای آبها …
بوی چمنها،
عطر سحر آمیز پونههای
لب جویها …
و گلهای کوچکی که تازه روییدهاند
و از پشت سنگها سرک میکشند
تا عاشقانهترین نگاه را به دنیایی تقدیم کنند،
تنگ شده …
♦♦♦
برایت یک بغل گندم،
دلی خشنود از مردم؛
برایت یک بغل مریم،
که مست از میشوی هر دم؛
برایت قدرت آرش
که دشمن را زنی آتش …
برایت سفرهای ساده، حلال و پاک و آماده
برایت یک غزل احساس،
دوبیتیهای
عطر یاس …
برایت هر چه خوبی هست،
صمیمانه دعا کردم …
♦♦♦
بعد از تو سالهاست زندگی نحس است
چگونه سیزده را به در بکنم؟!
من سالهاست سبزهای گره نزدم
شرم بر من؛
بعد از تو آرزویی اگر بکنم …
♦♦♦
سبزه رو از سفره بگیر
ماهی را با خودت بیار
وقتشه بیرون بزنیم
سیزدهمین روز بهار …
♦♦♦
عاقبت از ته این کوچه سفر خواهم رفت
به هوای سر کوی تو به سر خواهم رفت
قید عالم بزنم مایه ز جان بگذارم
در خط
چشم تو تا مرز خطر خواهم رفت
تا مگر نرم کنم سنگ دلت مجنون وار
دامن دشت و دمن کوه و کمر خواهم رفت
یار انگار سر مهر ندارد، زین شهر
با دلی خسته و پر شور و شرر خواهم رفت
بشکف ای
دوست مرا بدرقهای شبنم باش
تا ببینی که چه با دیدهی تر خواهم رفت
دل سودا زده زین راه به جایی نرسید
چارهای نیست، پی راه دگر خواهم رفت
تا به کی اشک من و
دامن …
گرههایم هفت تا نشده …
شعر سیزده به در شهریار
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی
مادر و من با همه پیری پسرم
+++
تو جگر گوشه هم از
شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
+++
خون دل میخورم و
چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحب دل و صاحبنظرم
+++
من که با
عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس
عشق و جوانیست به پیرانه سرم
+++
درت گوهر خود تا به رز و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
+++
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
+++
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
+++
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
+++
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود میگذرم
+++
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
+++
از شکار دگران
چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
+++
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم
جمعبندی
در این مطلب مجموعهای از اشعار سیزده بدر را به منظور استفاده از آنها در جشن روز طبیعت و ارسال به دوستان و نزدیکانتان ارائه کردیم. اگر شما نیز شعر جذاب دیگر در مورد سیزده بدر مد نظر دارید، آن را با ما و دیگر کاربران انگیزه در میان بگذارید. همچنین برای دسترسی به اشعار و متون دیگر میتوانید به مطالبی مانند اشعار بهاری و سایر مطالب مشابه مراجعه کنید.