چهرهها/ مبینا نصیری در یک روز تابستانی
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو - آخرین خبر / مبینا نصیری با انتشار این عکس نوشت:
مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به اطراف انداخت و دید زنی سیاه پوست در گوشه ای از رستوران نشسته است.... به سوی پیشخوان رفت کیف پولش را درآورد و خطاب به گارسون فریاااد زد : برای همه کسانی که اینجا نشسته اند غذا می خرم جز آن زن سیاهی که آنجا نشسته است... گارسون پول را گرفته و .
به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز زن آفریقایی... زن سیاهپوست به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر میکنم؛
مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن آفریقایی که در آن گوشه نشسته است.
دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سیاه پوست را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم.
مرد از شدت خشم دیوانه شد.
به سوی گارسون خم شد و از او پرسید:
این زن سیاهپوست دیوانه است؟
من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر میکند و لبخند میزند و از جای خود تکان نمیخورد.
گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است. «شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما میکنند نادانسته به نفع ما باشد»
-
سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۵:۳۷:۵۲
-
۱۹ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/666674/