آریا بانو - خراسان / درباره «تد لاسو» سریالی کمدی ورزشی با دنیایی از مفاهیم با ارزش درباره زندگی رفاقت، عشق، شجاعت و امید
 خیلی از ما سریال می‌بینیم که سرگرم شویم، خیلی‌ها دوست داریم هم سرگرم شویم هم نگاه‌مان به زندگی تغییر کند، بعضی‌ها هم دوست داریم سریالی ببینیم که در کنار موارد قبلی انرژی روحی خوبی به ما تزریق کند. «تد لاسو» سریالی انگلیسی است که فصل اولش جوایز زیادی را درو کرد و در تمام دنیا و حتی بین سلبریتی‌های جهان فوتبال مثل مورینیو محبوب شد و حالا چند روزی است که فصل دومش هم از راه رسیده. سریالی که به‌ظاهر ورزشی است اما فوتبال در آن ابزاری است برای ستایش امید به زندگی و جلب توجه مخاطب به مفاهیمی چون دوستی ، کارتیمی و صبر در برابر مشکلات. اگر می‌خواهید با این سریال جذاب که محصول+ Apple tv است و مفاهیم جالب آن بیشتر آشنا شوید با ما باشید.
ماجرا از چه قراره؟
مالک باشگاه ریچموند که هواداران پرشور و گاهی عصبی دارد به همسرش خیانت می‌کند. جدایی آن‌ها باعث می‌شود که همسرش مالک باشگاه شود. مالک جدید برای گرفتن انتقام از شوهرش می‌خواهد باشگاهی را که مورد علاقه او بوده نابود کند، برای همین مربی فعلی تیم را اخراج می کند و یک مربی آماتور آمریکایی را که فقط تجربه فوتبال آمریکایی داشته به لیگ برتر انگلستان می‌آورد، جایی که امثال مورینیو، یورگن کلوپ و پپ گواردیولا فعال هستند. این مربی آمریکایی تد لاسو نام دارد، کسی که به شدت صبور، خوش قلب، امیدوار و اهل تعامل با بازیکنان است. در این تیم یک فوق‌ستاره جوان وجود دارد که به صورت قرضی از منچستر سیتی به ریچموند آمده، یک تدارکاتچی که هیچ‌کس دوستش ندارد و کاپیتان تیم هم یک بازیکن مسن است که زمانی با چلسی قهرمان اروپا شده. مالک فعلی باشگاه می‌خواهد تدلاسو که دانش فوتبالی ندارد، تیم را به لیگ پایین بفرستد، برای همین گاهی برایش مخمصه ایجاد می‌کند. خب از ظاهر این خلاصه داستان این طور برمی‌آید که تدلاسو کارش را به سختی و با وجود مخالفت‌ها شروع می‌کند ولی با صبر و ایجاد رفاقت در تیم معجزه می‌کند اما روند داستان ساده نیست. حتی با یک اثر ورزشی هم مواجه نیستید، تد لاسو یک سریال درباره زندگی و موقعیت‌های احساسی و جدی اما با لحنی طنز است. موقعیت مرکزی جالب آن، حضور یک آمریکایی احساسی در یک تیم پرطرفدار انگلیسی است که بستر یک ماتریس جالب از تلاقی روابط آدم‌هایی متفاوت با انگیزه‌های خاص را ایجاد می کند.
چرا فوتبال؟ چرا زندگی؟
در لندن هواداران تیم خیالی ریچموند تد لاسو را گاگول صدا می‌کنند، او در ورزشگاه، رستوران و حتی توسط همسایه‌هایش گاگول خطاب می‌شود. خیلی‌ها شخصیت او را دوست دارند اما رفتارش را در پذیرش مربیگری یک تیم در مطرح‌ترین لیگ فوتبال جهان غیرمسئولانه می‌دانند. اما تدلاسو دلایل خودش را دارد که در سریال آرام آرام به آن‌ها پی می‌بریم.

در ادامه به‌صورت خیلی کوتاه مفاهیم مرتبط با زندگی سریال را مرور می‌کنیم:
انتقام| سریال انتقام را عامل رنج هر دو طرف می‌داند، کسی که به دنبال انتقام است، با زندگی در گذشته فرصت‌های شیرین آینده را از دست می‌دهد.
غرور| داستان سریال عواقب غرور را با خرده داستانی ساده اما به شکلی عمیق طرح می‌کند. وقتی فکر کنی بهترین هستی، حتی اگر درست فکر کنی ، نمی‌توانی بخشی از یک تیم و هویت آن باشی.
رفاقت و کار تیمی| تیم مثل یک خانواده است با رویای مشترک با غم‌های مشترک و با امیدی که به همه انرژی می‌دهد.
نبود اعتماد به‌نفس| نیتِن تدارکاتچی تیم نبوغ جالبی در تاکتیک‌های تیمی دارد اما خودباوری لازم را برای بیان حرف‌هایش ندارد. بخشی از این نبود اعتماد به‌نفس به دلیل رفتار گروهی است که او را مدام نادیده گرفته، اما تدلاسو او را ارتقا می‌دهد، آن‌هم در حدی که خودش باور نمی‌کند.
احترام به فرهنگ‌ها| این موضوع در جای جای سریال دیده می‌شود. به‌طور مثال تدلاسو غذای تند آشپز هندی را در حالی که دهانش سوخته می‌خورد تا او جلوی خانواده‌اش سرشکسته نشود یا وقتی که او بی‌احترامی‌های مکرر مردم لندن را به عنوان بخشی از چیزی می پذیرد که هستند و نیت بدی در آن نیست.
حوصله برای تغییر دیگران| تدلاسو دوست دارد با همه رفاقت کند. اما یک شهر علیه او هستند. او مثل یک قهرمان هالیوودی با برنده شدن محبوب نمی‌شود بلکه با حوصله و با رفتارش نگاه جامعه را تغییر می‌دهد. سریال به‌خوبی نشان می‌دهد حوصله، صبر و رفتار درست برای دیگران آموزنده است و رفتار آن‌ها را تغییر می‌دهد. درس بزرگ دیگر سریال این است که همیشه تلاش، امید و همدلی نتیجه مطلوب را ندارد.
نتیجه اصلی از جنس عدد نیست| تدلاسو فوق‌ستاره تیم را بعد از زدن دو گل بیرون می‌کشد چون جیمی تارت با استعداد، علاقه‌ای به کار تیمی ندارد. اما برای تدلاسو نتیجه فعالیتش به‌عنوان مربی تیم فقط از جنس عدد گل‌های زده و خورده شده نیست، پس گاهی تصمیم‌های سخت می‌گیرد.
فوتبال مثل زندگی است| یکی از بازیکنان تیم ریچموند مدام می‌گوید فوتبال یعنی زندگی، شاید برای همین است که سریال چندان خود مسابقات را نشان نمی‌دهد و روی جنبه‌های خارج از زمین فوتبال زوم می‌کند تا یکی شدن فوتبال و زندگی را به‌خوبی به مخاطب ثابت کند. فوتبال مثل زندگی است چون امید، خشم، تلاش، ناکامی، کار تیمی و... می‌خواهد. غافلگیری‌های زندگی مثل فوتبال ناگهانی بوده و مرز بین دوستی و دشمنی در فوتبال مثل زندگی خیلی باریک است.
امید به معجزه| تدلاسو گاهی به‌طرز اعصاب خردکنی امیدوار است. امید به معجزه در لحظات سخت، تلخ یا حساس خوب است. او زندگی را مثل یک امتحان می‌داند نه رقابت. در رقابت اگر دیگران همه نمره مردودی بگیرند با نمره 10 هم می‌شود اول شد ولی در امتحان باید 20 باشی حتی اگر دیگران 10 گرفتند. اما امید و همه شعارهای قشنگ فیلم درست در لحظات حساس مقابل واقعیت عریان زندگی رنگ می‌بازند و از این نظر سریال تا لحظات آخر فصل اول درس‌های جدی دارد. با این اوصاف می‌توانید با دید بهتری سراغ تماشای این سریال که در تلویزیون‌های خانگی با دوبله فارسی ارائه شده، بروید و از آن لذت ببرید و درس زندگی بگیرید.
نویسنده : سید سورنا ساداتی | روزنامه‌نگار موفقیت