بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / مادری 67 ساله‌ام با 4 داماد و 2 عروس. من و شوهرم برای بچه‌ها و عروس و دامادهایمان هیچ کم‌وکسری نگذاشتیم. بچه‌هایم قدرشناسند و هوای والدین پیرشان را دارند؛ اما یکی از عروس هایم خیلی نمک‌نشناس است، در ظاهر احترام می‌گذارد ولی به گوشم می‌رسد که چه کارهایی می‌کند و چه حرف‌هایی می‌زند. فقط به فکر خودش است و در هرجا شرایط به نفعش باشد، خودشیرینی می‌کند. سال‌هاست تحمل کرده‌ایم ولی یکی، دو سال است که با برخی کارها و رفتارهایش دل ما را شکسته‌است. دیگر حتی دوست ندارم ببینمش. دیدنش برایم عذاب است. با چنین آدمی چه باید کرد؟
پاسخ
مادر محترم، ‌‌‌به نظر می‌رسد احساس قدرنشناسی و بی‌احترامی می‌کنید به‌طورمعمول در سن میانسالی، افراد نیازمند توجه و احترام بیشتری هستند که البته خدا را شکر از رفتار فرزندان خود در این زمینه احساس رضایت دارید. به نظر می‌آید مشکلاتی که در سوال شما مطرح شده این موارد است: رفتار دوگانه عروستان در حضور و غیاب شما، بی‌احترامی و ضعف مهارت ارتباطی ایشان، احساس خشم شدید شما و بی‌علاقگی به ادامه ارتباط با او؛ پیشنهاد می‌شود برای حل این مسئله به نکاتی که در ادامه مطرح می‌شود، دقت کنید.
خبرچین ها را نهی کنید
با اینکه عروستان در حضور شما رفتار غیرمحترمانه ای ندارد؛ اما دیگران به اطلاع شما می‌رسانند که در نبود شما فلانی چنین‌وچنان کرد، بهتر نیست از افرادی که این اخبار را به گوش شما می‌رسانند، بخواهید این رفتار را ترک‌کنند؟ به همان نسبتی که رفتار دو پهلوی ایشان نادرست و مذموم است، نقل‌وانتقال این‌گونه اخبار و اطلاعات هم اشتباه است و به‌شدت به روابط ما با دیگران آسیب می‌زند. شاید برخی معتقد باشند این کار باعث می‌شود ما حقیقت آدم‌ها و باطن آن‌ها را بشناسیم و چه اشکالی دارد، در حالی که اگر قرار بر چنین چیزی بود، در روابط انسانی هیچ رابطه‌ای پایدار نمی‌ماند و همه نسبت به یکدیگر بدبین و دلسرد می‌شدند که البته اکنون نیز نتیجه‌ای جز بر هم زدن رابطه شما و عروستان و احساس تنفر از ایشان برای شما نداشته‌است.
با عروستان گفت‌وگو کنید
ر فتار دو گانه این خانم نشان‌دهنده ضعف مهارت ایشان در برخورد با افراد است. گاهی ترس از دست دادن تایید دیگران باعث می‌شود افراد در حضور دیگران نقش بازی کنند و برخلاف میل باطنی، رفتارهای مردم‌پسند نشان دهند؛ بنابراین گاهی با افزایش چند مهارت و ایجاد محیط امن برای گفت‌وگو این مسئله قابل حل است.
از پسرتان کمک بگیرید
متاسفانه اشاره‌ای به روش‌های برخورد با این مشکل ارتباطی در این مدت نکرده‌اید و تنها مطرح کرده‌ایدکه در این سال‌ها تحمل کرده‌ایم که به نظر راه درستی نبوده و نه تنها مشکل حل نشده بلکه به احساس کینه‌وتنفر منجر شده‌است. توصیه می‌شود در ابتدا از فرزندتان که آگاهی و اطلاع بیشتری از همسرش دارد، کمک بگیرید که از چه روشی می‌توان این رفتارها را در ایشان محدود کرد؟ آیا ایشان هم گله‌وشکایتی از شما دارد؟ البته در صورتی می‌توان از ایشان کمک گرفت که صلاحیت و شایستگی این مسئله را داشته باشد نه اینکه خدای نکرده به رابطه زناشویی هم لطمه بزند.
با عروستان مهربان‌تر باشید
احساس دلسردی شما به عروستان نشانه خشم کهنه و بیان نشده‌است؛ بنابراین زمانی که کمی آرام‌تر شدید، درباره اتفاقات اخیر، احساس خود را بیان و از علت چنین رفتارهایی سوال کنید. سعی کنید بحث گذشته را به میان نیاورید تا مشکل پیچیده تر نشود. از او برای ادامه رابطه درخواست تغییر رفتار کنید. صبر و تحمل بزرگ‌ترها قابل ستایش است؛ بنابراین مدتی با ملاطفت و مهربانی با ایشان برخورد کنید. برای کاهش احساس منفی خود به ایشان از تمرکز و مرور رفتارهای نادرست او پرهیز کنید. در نهایت درصورتی که هیچ گونه تغییری در رفتار ایشان مشاهده نشد، می‌توانید روابط خود را با ایشان محدود کنید.