بزرگنمايي:
آریا بانو - بعضی روزها، احساس میکنید میتوانستید جهان را فتح کنید و کاری کنید که دیگران قادر به انجام آن نیستند. در مقابل نیز، همه افراد لحظاتی را تجربه میکنند که اندکی اعتماد به نفس خود را از دست میدهند؛ این واقعیت زندگی است. اما روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید اعتماد به نفس خود را دوباره به دست آورید و به تقویت اعتماد به نفس کمک کنید. قرار نیست هفتهها یا ماهها طول بکشد تا پاسخ این سوال ” چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ” را بیابید؛ امروز میتوانید این کار را انجام دهید.
دفعه بعد که خواستید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و دوباره احساس خوبی در مورد خودتان داشته باشید، این 14 روش را امتحان کنید. از نحوه حرکت بدنتان تا آنچه که میپوشید ، سادهترین راهها را در این مطلب برای شما تشریح کردهایم تا اعتماد به نفس خود را در چند ثانیه تقویت کنید!
چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم
1) فکر کردن به زمانی که برای اولین بار کاری جدید انجام داده اید
یادگیری چیز جدید اغلب با احساس عصبی بودن، عدم اعتماد به نفس و سطح بالای استرس همراه است. همه اینها هم بخشهای لازم در فرآیند و مهارت یادگیری است. اما دفعه بعد احساس اعتماد به نفس میکنید، چراکه یادآوری این موضوع به شما این اطمینان را میدهد که این قضیه کاملاً طبیعی است؛ چون شما در حال یادگیری هستید!
2) انجام دادن کارهایی که به بعد موکول کرده اید
مانند نوشتن یا تماس با یک دوست، تمیز کردن خانه، تمیز کردن باغ، تعمیر ماشین، ساماندهی صورتحسابها، تهیه یک غذای خوشمزه و
سالم – هر چیزی که شما را درگیر و ملزم به تصمیم گیری میکند- را دنبال کنید!
3) انجام دادن کاری که در آن توانمند هستید
برای مثال در شنا، دویدن، رقصیدن، آشپزی، باغبانی، کوهنوردی، نقاشی، نوشتن و … . در صورت امکان، باید موضوعی باشد که توجه شما را به خود جلب کند و نیاز به تمرکز کافی داشته باشد، تا شما را در حالتی قرار دهد که در آن هر چیز دیگری را فراموش کنید. پس از آن احساس شایستگی، برجستگی و توانایی بیشتری خواهید کرد و این غرق شدگی همانند یک پادزهر عالی برای کمبود اعتماد به نفس شما عمل خواهد کرد! اگر دچار عدم اعتماد به نفس شدید، حداقل یک بار در هفته چنین کاری را جدی بگیرید. به نظر میرسد افرادی که این حالت را تجربه میکنند خوشحالتر و سالمتر هستند.
4) اجتناب از فکر کردن در مورد خود
شاید که این حرفها عجیب به نظر برسد، اما اعتماد به نفس پایین، اغلب همراه با تمرکز بیش از حد روی خود است. انجام کاری که شما را در خود غرق کرده و توجه شما را به خود جلب میکند، میتواند به سرعت احساس بهتری در شما به وجود آورد.
5) آرام شدن به طور جدی
اگر احساس کمبود، اضطراب میکنید و یا علائم کمبود اعتماد به نفس را در خود میبینید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که از فکر کردن زیادی بپرهیزید و درست و حسابی استراحت کنید. بعضی از افراد این کار را با
ورزش کردن انجام میدهند، برخی دیگر با مشغول کردن خود در کاری که ذهنشان را درگیر میکند. در واقع توانایی درست استراحت کردن در هنگام دلخواه، یک مهارت فوق العاده در زندگی است. تمرین هیپنوتیزم، مراقبه، یا یک تکنیک آرامش بخش جسمی مانند تای چی میتواند فوقالعاده مفید باشد.
وقتی به طور صحیح آرامش داشته باشید، مغز شما کمتر احساساتی میشود و حافظه شما برای رویدادهای خوب بهتر کار میکند. این کار یک راه حل عالی برای نجات دادن خودتان است!
6) به یاد آوردن هر آنچه که به دست آورده اید
این مورد در ابتدا میتواند دشوار باشد، اما پس از مدتی، شما یک لیست ذهنی مفید و مثبت از خاطرات خوب، برای تقویت اعتماد به نفستان در اختیار دارید. اگر به این فکر میکنید که ” من هرگز به چیزی نرسیدهام”، منظور ما صعود به قله اورست نیست! مواردی مانند قبولی در آزمون رانندگی خود را (علیرغم عصبی بودن)، قبولی در امتحانات (علی رغم اینکه تردید دارید)، بازی ورزشی تیمی، تناسب اندام (حتی اگر بعداً آن را از دست دادهاید)، صرفهجویی در هزینهها، تلاش برای کمک به شخصی (حتی اگر کاری از پیش نبردهاید) را میگوییم.
7) یادآوری اینکه که می توانستید اشتباه کنید!
اگر نسبت به خود احساس بدی دارید، به یاد داشته باشید که احساستان روی افکار، حافظه و رفتار شما تأثیر میگذارد. بنابراین وقتی احساس بدی میکنید، فقط خاطرات بد را یادآوری کرده و تمایل خواهید داشت که نسبت به خود بدبین باشید. اینجاست که به طور جدی آرام شدن معنا مییابد. پس به نیمه پر لیوان هم نگاه کنید.
8) به چالش کشیدن تفکر منفی
افراد دارای اعتماد به نفس پایین، غالباً دارای گفتار منفی نیز هستند. ممکن است آنها دائما به خودشان چیزهایی بگویند؛ “من احمق هستم، بنابراین نباید سعی کنم” یا “من هرگز در یک میلیون سال دیگر هم همسر خوب نخواهم داشت”. در واقع بعضی اوقات، حرفهایی که افراد در چنین شرایطی به خود میگویند، شبیه به حرفهایی است که ممکن است والدین بسیار منتقد یا متعصب به آنها گفته باشند؛ به نوعی آنها این حرفها را در ذهن خود ثبت کردهاند.
برای به چالش کشیدن تفکر منفی، ابتدا باید از آن آگاه باشید. از خود بپرسید (و شاید بنویسید) وقتی در مورد خودتان با افراد دیگر صحبت میکنید چه کلماتی را به کار میبرید. نظر شما در مورد خودتان چیست؟ این کلمات چگونه از نظر عاطفی بر شما تأثیر میگذارند؟
حال در نظر بگیرید که چه شواهدی برای پشتیبانی از ذهنیتی که در مورد خودتان دارید وجود دارد و چه شواهدی وجود دارد که از آنها پشتیبانی نمیکند؟ چه چیزی میتواند یک ذهنیت جایگزین یا واقعیتر باشد؟ و شاید یک ذهنیت متعادلتر باشد؟
9) تغییر دادن چیزهای ممکن و قبول کردن چیزهای ناممکن!
همه ما چیزهایی در وجودمان داریم که آنها را
دوست نداریم، چیزهایی که میخواهیم به گونهای دیگر باشند. بعضی اوقات میتوان در مورد این جنبههای وجودیمان کاری انجام داد. به عنوان مثال، اگر احساس میکنید همیشه دیر به قرارهایتان میرسید، خب مسئله سختی نیست! اگر 10 دقیقه زودتر ساعتتان را تنظیم کنید، به شما کمک میکند کمی زودتر خانه را ترک کنید و به قرار برسید.
اما همیشه امکان تغییر وجود ندارد. به عنوان مثال، رنگ پوست، تمایلات جنسی و گذشته شما کاملاً تنظیم شده است. به جای اینکه آرزو داشته باشید چیزهایی را در مورد خود تغییر دهید که امکان تغییر آنها وجود ندارد، به این فکر کنید که چگونه میتوانید نحوه نگاه کردن به آن چیزها را تغییر دهید.
10) افتخار کردن به خود
اغلب ما را تشویق میکنند تا نسبت به خودمان متواضع یا فروتن باشیم. در حالی که گاهی اوقات احساسات ما به سمتی میرود که با خود میگوییم “من نباید در مورد خودم احساس خوبی داشته باشم!” در واقع همه ما حق داریم احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم، همانطور که در مورد نزدیکانمان چیزهای خوبی را متوجه میشویم و بابت آن قدردانی میکنیم.
میتوانید دو مورد از چیزهایی را نام ببرید که باعث میشود احساس خوبی در مورد خودتان داشته باشید؟ آیا میتوانید زمانی را به خاطر بیاورید که کاری را برای شخص دیگری انجام دادهاید و نسبت به آن احساس خوبی دارید؟ سعی کنید یک پاراگراف در مورد این تجربه خود بنویسید، آن را نقاشی کنید یا برای این احساس خود طرحی ترسیم کنید، یا ملودی راجع به آن احساس بنویسید.
سه مورد از چیزهایی را لیست کنید که در هفته گذشته به آنها دست یافتید یا “لیست کارهایی که انجام دادید” را تیک بزنید. لازم نیست کارهای بزرگی باشند؛ برای مثال پاک کردن برخی ایمیلهای به درد نخور، اتمام کار در مدرسه و تلاش برای تهیه یک دستورالعمل جدید در خانه مانند به موقع از رختخواب بلند شدن یا رفتن به کتابخانه نمونههایی از این دستاوردهاست.
11) الهام گرفتن
به بعضی از کلمات و جملات مثبت که از یک
فیلم یا یک آهنگ شنیدهاید فکر کنید، آنها را بنویسید و هر روز جایی را برای آنها قرار دهید؛ مانند قراردادن آنها در آینه حمام، در خانه یا یک قاب کوچک روی پاتختی. کسی را که تأثیر مثبتی در شما داشته باشد در ذهن داشته باشید (این فرد ممکن است کسی باشد که شما در واقعیت آن را میشناسید یا شخصی که شما از آن به گونهای دیگر شناخت دارید، از جمله شخصیتهای یک کتاب!). فکرکنید که چه ویژگیهایی را در مورد آنها تحسین میکنید و آنچه را که میتوانید از آنها بیاموزید. آیا میتوانید زمانهایی که رفتاری مشابه آنها انجام دادهاید را تصور کنید، یا میتوانید موقعیتی را تصور کنید که ممکن است
دوست داشته باشید رفتاری مشابه نشان دهید؟
12) اهمیت دادن به تناسب اندام
تناسب اندام باعث میشود هر بار که به آینه نگاه میکنید احساس عالی داشته باشید. همچنین
ورزش کردن هم باعث میشود مغز شما اندورفینهایی آزاد کند که نشاط فراوانی به همراه داشته باشد. راههای زیادی برای بهبود تناسب اندام شما وجود دارد. در اینجا تنها به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
دویدن شنا کردن دوچرخه سواری و چرخیدن تمرینات ورزشی با کتل بل (یک وزنه شبیه یک توپ با دستگیره) یوگا اگر پول کافی دارید، بهترین توصیه ما استخدام یک مربی شخصی است. آنها به شما کمک میکنند تا برنامهای را تهیه کنید که متناسب با تواناییهای فعلی و سبک زندگی شما باشد.
13) خوب
لباس پوشیدن
راه رفتن با بهترین
لباس و حمل زیباترین
کیف دستی باعث میشود احساس یک میلیونر را داشته باشید. حتی هنگامی که در محل کار هستید، یا روز خود را سپری میکنید، احساس غرور و افتخار در مورد ظاهر خود دارید. وقتی احساس خوبی به شما دست میدهد، بهترین زمان برای انجام اهداف شماست.
14) تعیین کردن اهداف خود
اگر میخواهید احساس خوبی برای دستیابی به اهدافتان داشته باشید، نه اینکه از زندگی دور شوید، سعی کنید اهداف خود را تعیین کنید. تنظیم کردن اهداف و تلاش زیاد برای رسیدن به آنها، احساس قدرت و تمرکز به شما میدهد که در نهایت به آرامش و اعتماد به نفس منجر میشود. اهداف فقط برای زندگی حرفهای شما نیستند، شما میتوانید برای همه زمینههای زندگی خود اهدافی تعیین کنید، از جمله موارد زیر:
اهداف خویشاوندی
روابط خویشاوندی برای ایجاد احساس شادی فوقالعاده مهم هستند. اگر از روابط غافل شوید، همه چیز فرو میریزد. یک مثال خوب از یک هدف رابطه خویشاوندی میتواند این باشد که “من قصد دارم حداقل هر روز، 1
ساعت را با فرزندانم بگذرانم.”
اهداف تناسب اندام
این اهداف تقریباً یک الزام برای دستیابی به سطح مناسب آمادگی جسمانی هستند. برخی از مثالهای خوب اهداف تناسب اندام عبارتند از: “من میخواهم 5 کیلو تا شهریور کم کنم”، یا “من میخواهم تا پایان سال، 80 کیلوگرم فشار وزنه را تحمل کنم”.
اهداف
مالی پول شما را خوشحال نمیکند. با این حال، نداشتن پول کافی میتواند منبع استرس و فشار فوقالعادهای باشد. برای مثال بگوئید “من میخواهم 50،000 دلار درآمد کسب کنم.”
اهداف شغلی
در حالی که فروتن بودن و محتاط بودن بسیار مهم است، داشتن آرزوهای شغلی مشکلی ندارد. “من میخواهم تا 35 سالگی رئیس بخش بشوم” نمونه خوبی از یک هدف شغلی است. شاید حتی هدف خود را آموزش در یک حرفه جدید قرار دادن، بتواند شما را از یک کار بی فایده در حرفهای که اصلاً مناسب شما نیست، رها کند.
جمعبندی
هنگامی که تعدادی از این موارد را امتحان کردهاید، آنها را به عنوان بخشی دائمی از زندگی خود در نظر بگیرید. برای اکثر افراد، اعتماد به نفس فقط یک اتفاق خوشایند نیست، بلکه نتیجه سبکی است که آنها فکر میکنند و کارهایی که روزانه انجام میدهند.
فراموش نکنید که برای تقویت اعتماد به نفس:
نگرش یا همه یا هیچ چیز را در پیش نگیرید. به طور ناگهانی یک کار خیرخواهانه انجام دهید. نکتهای را مطرح کنید که در آن از خود انتقاد نکنید. به خودتان بگویید “دوستت دارم”. روی پیروزیهای کوچک تمرکز کنید. یک پروژه را در لیست کارهای خود قرار دهید. لیستی از اهداف خود و نحوه دستیابی به آنها تهیه کنید. مقداری یوگا انجام دهید. به برخی موسیقیهای خوب
گوش دهید. ناگهانی سلفی بگیرید. راه منحصر بفرد شما برای تقویت اعتماد به نفس تان چیست؟ در موقیعیتهای مختلف از چه روشهایی استفاده میکنید؟ اگر از شما بپرسند چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم چه پاسخی خواهید داد؟ در پایین همین صفحه نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
در پایان پیشنهاد میکنیم با راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در گفتگو نیز در انگیزه آشنا شوید.