شعر خوانی زیبایی از حسین پناهی
مقالات
بزرگنمايي:
آریا بانو -
آخرین خبر / به یاد می آورم در شبی از شب های سرد مراویا
در کلبه وحشی خود
کنار اجاق، سگ آبستنی را پناه دادم
که پشمش کفاف پوشش همه ی زمستان مرا می داد!
تا سپیده دمید مسحور چشمانش بودم
آن سان که پیامبران بی کتاب، مسحور ملکوت می شوند!
در
چشم چپش مردی سوار بر اسب، مرده بود
و در
چشم راستش زنی
چشم بر کلون در، به خواب رفته بود!
آن روزها من در حسرتی مجهول سهم گندم خود را به بلدرچین های گرسنه می بخشیدم!
می خواندم، وقتی جغدها می خوانندند
و به یاد دارم که به جای کشتن مار ها
از پاهایم مراقبت می کردم!
برگرفته از time_dialog
-
دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۵:۴۰:۵۰
-
۱۸ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/585047/