آریا بانو - بیتوته / سن مناسب برای ازدواج بسیار مهم است که تا به حال در مورد آن بسیار صحبت شده است. از نظر قانون، اعداد مختلفی برای قانونی بودن ازدواج گفته می شود. سن شرط لازم است ولی کافی برای ازدواج نیست. بلوغ در ازدواج چیزی بیشتر از یک عدد دارد و تنها با گذشتن عمر به دست نمی آید.
برای ازدواج، چگونه باید به بلوغ رسید؟
بلوغ یک روند کاملاً طبیعی است که در زندگی همه افراد پیش می آید و بسته به جنس خاصی نیست. بلوغ مرحله ای است که انسان در آن دچار تغییر و دگرگونی هایی می شود و جسم و فیزیک بدنی او عوض می شود. این بلوغ اغلب با بلوغ جسمی و جنسی تعریف می شود اما ابعاد دیگری هم دارد که باید به آنها دقت کامل داشت.
افراد باید دقت کنند که برای داشتن یک ازدواج موفق تنها وجود غریزه جنسی و عشق کافی نیست، بلکه رشد عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اقتصادی و .. هم لازم است تا افراد بتوانند نسبت به ازدواج و مسئولیت جدید خود پایبند شوند، مسئولیتی که نخست زوجین و آنگاه بچه ها را هم شامل شود. برای آشنایی با مواردی که گفتیم، به تعریف انواع بلوغ در ازدواج می پردازیم.
برای داشتن یک ازدواج موفق نیاز است شخص انواع بلوغ را دارا باشد:
بلوغ جنسی
دختران و پسران هر یک به فاصله چند سال در حدود 10 تا 15 سالگی به بلوغ می رسند. ترشح هورمون های جنسی سبب تغییرات فیزیولوژیک در شخص می شود. کسی که به بلوغ جنسی کافی رسیده باشد، درک درستی از نیاز جنسی، کنترل این غریضه و شیوه های برقراری ارتباط جنسی دارد.
بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی وقتی اتفاق می‌افتد که فرد بتواند یک رابطه دوستانه همراه با صمیمت را در روند ارتباط با طرف مقابل برقرار کند. این نیاز به داشتن توانایی در ارتباط مفید و همدلی دارد که این اتفاق با یادگیری و رشد در یک بستر صحیح تربیتی به دست می‌آید.
بلوغ اقتصادی
به طور کلی بلوغ اقتصادی وقتی اتفاق می افتد که شخص از نظر اقتصادی و برطرف کردن مخارج و اداره امور زندگی خودکفا شود و یعنی اینکه بتواند از لحاظ اقتصادی روی پای خود بایستد و به خود متکی شود. در این شرایط می توان گفت شخص بلوغ اقتصادی موردنیاز برای ازدواج را دارد.
بلوغ فکری
شخص نقاط ضعف و قوت خود را می شناسد و به شناخت مناسبی از شخصیت خود رسیده است. فردی که به بلوغ فکری رسیده است برنامه معلوی در زندگی خود دارد و برای رسیدن به آن کوشش می کند. وی در برابر تصمیمات خود مسئولیت پذیری و تعهد دارد و بدون وابستگی به دیگران تصمیم می گیرد. قدرت سازش پذیری با محیط و شرایط از دیگر خصوصیت های کسانی است که به بلوغ در ازدواج رسیده اند. 
بلوغ روانی
منظور از بلوغ روانی این است که، زندگی شخص با عوض شدن عادت های قبل از بلوغ، روبرو می شود. این تغییر در عادت ها عبارتند از:
– تغییر در روابط
– تغییر در کارها
– ترک بعضی از عادت ها مثل کنار گذاشتن بعضی ناهنجاری‌ها
به علاوه اینکه به طور خلاصه می توان گفت هنگامی یک شخص به بلوغ روانی موردنیاز می رسد که از نظر روانی دلبستگی خاصی به خانواده یا شخصی ( منظور اتکاء از لحاظ روحی و روانی به پدر و مادر یا شخص دیگر می باشد ) ندارد.
بلوغ معنوی
وقتی که شخص در چارچوب نظام خلقت بایدها و نبایدهای هویت دینی خود را یافته باشد به بلوغ معنوی رسیده است، البته با روش فکری و بررسی خود.
بلوغ اجتماعی
دوره ای از رشد فردی است که در آن فرد توانایی به وجود آوردن روابط فردی، کاری و عاطفی مناسب و مدیریت این روابط است. فرد می تواند تعادل مناسبی میان کار، تحصیل، زندگی فردی و اجتماعی خود برقرار کند و حضور مفید و فعالی در اجتماع دارد.

چرا رسیدن به بلوغ در ازدواج مهم است؟
نبود هر یک از انواع بلوغ در ازدواج با پیامدهایی همراه است. ازدواج در سن پایین و نداشتن بلوغ فکری و دیگر انواع آن سبب می شود که شخص با آگاهی انتخاب نکند. چنین فردی به رشد شخصیتی و فکری کافی نرسیده است، سیستم ارزشی و عقاید او به طور کامل شکل نگرفته و هنوز دارای ثبات فکری و اخلاقی نیست.
بنابراین، همیشه این ریسک وجود دارد که با رسیدن به بلوغ کافی، معیارها و طرز فکر شخص تغییر کند.
این وقتی است که فرد چشم هایش باز می شود و به این نتیجه می رسد با کسی ازدواج کرده است که هیچ نقطه مشترکی با وی ندارد و دیگر علاقه ای به زندگی با وی ندارد.
نتایج بررسی ها نشان می دهند که در صورتی که زوج به همه مراحل بلوغ در ازدواج رسیده باشند، ریسک طلاق در آنان به شدت کم می شود.
این بلوغ ها به زوج این توانایی را می دهند که همسر آینده خود را به خوبی بشناسند و بتوانند انتخاب صحیحی داشته باشند.