بزرگنمايي:
آریا بانو - برترین ها / گاندو از حیث مسائل فنی ایرادهای پرشماری دارد و آشکارا یک سریال درجه دو است، اما خب بخت با سازندگان سریال همراه بوده که انقدر حواشی سیاسی زیاد است که کیفیت نازل آن خیلی به چشم نیامده. سریال گاندو یکی از سریالهای بحثبرانگیز امسال است که فصل دوم آن در این شبها درحال پخش است. این سریال ژانری اجتماعی، اکشن و امنیتی دارد، سریالی به کارگردانی جواد افشار و نویسندگی آرش قادری. گاندو2 جزو سریالهای پرحاشیه محسوب میشود. کار البته از حیث مسائل فنی ایرادهای پرشماری دارد و آشکارا یک سریال درجه دو است، اما خب بخت با سازندگان سریال همراه بوده که انقدر حواشی سیاسی زیاد است که کیفیت نازل آن خیلی به چشم نیامده. البته غیر از حواشی سیاسی مساله «وحید رهبانی» و «داریوش فرهنگ» و رویکرد هنری آنها هم به زعم عدهای قابل توجه بوده.
سانسور، جزء جداییناپذیر گاندو
«سانسور» در فصل اول سریال گاندو هم بحثبرانگیز شده بود، در این فصل از سریال شاهد سانسور بخشهایی از این سریال بودیم. خبرگزاری اصولگرای فارس که آشکارا موضعی مخالف دولت روحانی دارد، دراینباره نوشت: «قسمت پنجم این سریال با تاخیر زیادی روی آنتن رفت. این در حالی است که قرار بود در این قسمت سریال به بحث جاسوسی در تیم مذاکرهکننده هستهای پرداخته شود.
طبق شنیدهها، یکی از اعضای ردهبالای دولت در تماس با صداوسیما، مانع پخش آن شده و درخواست داشته کلمه «تیم مذاکرهکننده» در سریال نیاید. در نهایت این سریال با تاخیر حدود 45 دقیقهای روانه آنتن شد و این در حالی است که بخشهایی که کلمه «تیم مذاکرهکننده» استفاده شده بود، تغییر یافته و لغت تیم از دیالوگها حذف شده بود.»
حواشی که پایان ندارد
یکی دیگر از حواشی فصل دوم «گاندو» ماجرای دستگیری روحالله زم مدیر سایت و کانال آمدنیوز بوده؛ ویدئوی زیر را ببینید.
این سریال مدعی شده که در جریان مذاکرات از تیم مذاکره کننده هستهای جاسوسی شده است. اشارات گاندو 2 از وزیر خارجه و معاونانش هم عبور کرده و حتی به
رییس جمهور هم رسیده است.
مقامات دولتی این روزها به شدت از رویکرد صداوسیما و سریال گاندو انتقاد میکنند.
حسامالدین آشنا مشاور
رییس جمهور در توئیتی نوشت: «هزار سریال بسازید و مسخره کنید، همه باد هوا میشود. ولی خط لولهای که صادرات نفت
ایران را از تنگه هرمز و خلیج فارس بینیاز میکند برای این کشور باقى میماند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد
اسلامی نیز در توئیتی تند و تیز نوشت: «کارنامه کشور در رسانه رسمی در قالب خبر، گزارش، مصاحبه،
فیلم مستند، سریالهای سریالی! چنین است: مسوولان چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند!»
او در ادامه این مطلب تاکید کرد: «آیا با این سطح از تبلیغات منفی در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟»
محمد مهاجری روزنامه نگار هم در یادداشتی نوشت: «جناب وزیر! چرا این مطلب را توئیت میکنید؟ فرضا هزاران نفر مانند من بخوانند و احساس تلخ «بی صاحب بودن صداوسیما» بر جانشان بنشیند. چه مشکلی حل میشود؟ شما که از شاگردان رهبرمعظم انقلابید و طبق نقل، مورد علاقه معظمله هستید، این موضوع را مستدل و مستند، حضورا به استحضار ایشان برسانید.»
او افزود: «اگر قرار است چارهای بشود از ناحیه آن عزیز است و گرنه این صداوسیمایی که ما میبینیم
عروس هزارداماد است و هر فرد و جناح و قبیله ای، گوشهای از آن را به تصرف در آورده و حکمرانی میکند و برادر بزرگوارمان آقای علی عسکری هم نقش ناظر کیفی را دارد! و طفلک بیش از این کاری نمیتواند بکند. تا تدبیری از بالا صورت نگیرد،
آش همین است و کاسه همین.»
محمد مهاجری در یادداشتی دیگر درباره گاندو نوشت: حدود 50 سال پیش در کتاب فارسی کلاس سوم ابتدایی، درسی داشتیم با تیتر "از کجا دانست؟ "موضوع درس داستان مردی بود که در جاده، الاغش را گم کرده بود و به هرکس میرسید سراغش را میگرفت. از جمله به پسرکی برخورد و پرسید: تو الاغم را ندیدی؟
پسرک گفت:همان الاغ که
چشم چپش کور بود؟ و گندم حمل میکرد و پای راستش میلنگید؟ مرد، شادمان از اینکه در یک قدمی پیدا کردن الاغش قرار گرفته بود، با ذوق زدگی گفت: بله الاغ من همین است که گفتی؟ الان کجاست؟
پسرک جواب داد:، اما من الاغ تو را ندیده ام!
مرد، پسرک را کشان کشان به محکمه قاضی برد و او را متهم به دزدیدن چهارپایش کرد. قاضی از پسرک پرسید اگر الاغ را ندیدهای پس چگونه مشخصاتش را میدانی؟
پسرک پاسخ داد: از آنجا که علفهای سمت راست جاده خورده شده و علفهای سمت چپ دست نخورده بود فهمیدم
چشم چپش کور بوده. از آنجا که جای پای راستش کم عمقتر بود فهمیدم پای راستش لنگ بوده و از آنجا که مقداری گندم در مسیر ریخته بود فهمیدم بارش گندم بوده!
یکی دو قسمت از سریال گاندو را که دیدم به نظرم رسید اگر فیلمنامه را به همان پسرک الاغ یاب واگذار میکردند، حتما بهتر در میآمد!
وقتی «گاندو» به جنگ دیپلماسی میرود!
غلامرضا بنیاسدی، روزنامهنگار در یادداشتی به بهانهی حاشیهسازیهای سریال گاندو نوشت:
دیپلماسی، عقلانیت است. اقتدار است. هوشمندی و استفاده درست از کلمات و لحظات است. حتی زبان بدن هم به کمک زبان در دهان میآید و میمیک چهره و پرش پلکها و خطهایی که در صورت شکل میگیرند هم رسانه و رسانای پیامی میشوند که «بخردمردان دیپلمات» تولید میکنند. دیپلماسی که بر اساس حکمت و عزت و مصلحت مهندسی میشود. دیپلماسی یک علم است و در عین حال یک مهارت برجسته نیز هست. اوج سربلندی یک ملت در نظمی دیپلماتیک رقم میخورد توسط فرزندان فرهیخته آن ملک و ملت.
دیپلماسی با آن چه در قسمت چهارم سریال گاندو نشان داده شد، اصلا خویشاوندی ندارد. یا سریالسازان نمیفهمند دیپلماسی چیست و چه گستره و اثرگذاری دارد و یا دانسته دارند این ظرفیت بی بدیل را به سخره میگیرند. آنچه گاندوسازان و تخریبپردازان نشان دادند در ماجرای مثلا بررسی توقیف کشتی
ایرانی و انگلیسی، شاید دیپلماسی به قرائت خودشان بود، از آن نوعی که هماندیشانشان در زمان در اختیارداشتن سکان دیپلماسی چنان عمل میکردند و الّا در دولت روحانی اگر به همهی بخشهایش نقد داشته باشیم، کم انتقادتریناش حوزهی دیپلماسی خواهد بود.
ما در همین عرصه بارها و بارها، آمریکا را زمینگیر کردیم. در همین عرصه، اجماع جهانی را شکستیم. در همین عرصه کار را به جایی رساندیم که آمریکا بماند و دومنیکن و دیگر هیچ. در همین عرصه بسیار کار کردیم، اما گاندوسازان چه ساختند را داریم میبینیم که نه تنها از انصاف به دور است که از آبادی هم صد فرسنگ فاصله دارد.
بخواهند یا نخواهند مردم میفهمند. ترس دوستان هم از همین است لذا میخواهند غبار در فضا بیفکنند تا مثلا اگر ظریف به میدان انتخابات آمد از امروز زخم بردارد، اما مردم زبان «گاندو2» را میفهمند همانطور که «گاندو1» نتوانست دولت را و ظریف را ببلعد. به این فهم، به بلوغ رسیده احترام بگذارید.