بزرگنمايي:
آریا بانو - خراسان / حمله به یک دختر در وسط خیابان برای دزدیدنش و سپس درخواست ازدواج از او، سبک درستی برای شروع زندگیمشترک است؟
در یک خیابان خلوت، مردی جوان با نقابی که کاملا صورتش را پوشانده از یک ون سیاه پیاده میشود و به سمت دختر میدود. او را به سمت خودرو میکشد و ناگهان در عقب آن باز میشود و افرادی با بادکنک و گل از خودرو پیاده میشوند، دختر شوکه میشود، پسر نقابش را بر می دارد و حلقه را از جیبش در میآورد و ... . اتفاقاتی که خواندید مربوط به یک فیلم هالیوودی نیست بلکه درباره ویدئویی است که به تازگی در شبکههای اجتماعی با عنوان «خواستگاری عجیب» دستبهدست میشود. هر چند صحت این ویدئو چندان معلوم نیست اما سوال این است که آیا از منظر روانشناسی، چنین کاری توصیه میشود؟ خواستگاری خیابانی آنهم به این شکل، سبک درستی محسوب میشود یا دردسرساز خواهد شد؟ در مینی پرونده امروز زندگیسلام به این سوال پاسخ خواهیم داد.
در این خواستگاری، شأن
دختر حفظ میشود؟
برای پاسخ دادن به این سوالها، چند پرسش مطرح میکنم که هر جوانی میتواند به آنها فکر کند تا پاسخی برایشان بیابد: خواستگاری
سنتی یا غیررسمی و خیابانی، کدام فرجام بهتری دارد؟ آیا در خواستگاری
سنتی جایگاه و شأن
دختر حفظ میشود یا در خواستگاری غیررسمی و خیابانی؟ آن چه در این ویدئو دیده میشود، یک نوع خواستگاری خیابانی به صورت تهاجمی با به هم ریختن امنیت اجتماعی و القای حس ناامنی به طرف مقابل است که احتمالا اسم آن را هم سورپرایز کردن طرف مقابل گذاشتهاند یا با این هدف چنین برنامهای را اجرا کردهاند.
گرفتن مهمترین تصمیمزندگی بعد از شوکه شدن شدید!
این
دختر در زمانی که خواستگارش در
لباس مرد آدمربا او را به سمت ون سیاه میکشاند، مدام فریاد میزند و طبیعی هم هست که به شدت ترسیده باشد. اطرافیان، دوستان و
خواستگار این
دختر با این رفتار، شوکی به
دختر خانم وارد میآورند و سپس از وی میخواهند در این حالت شوک، تصمیم نهایی درباره مهم ترین انتخاب زندگیاش را بگیرد. واضح است که این هیجانی بودن موقعیت آن هم از نوع منفی، نتیجه مثبت و معقولی در پی نخواهد داشت.
خواستگاری آدابی دارد
از آن جایی که یکی از اصول مهم در خواستگاری، حفظ حیا و ارج گذاشتن به شخصیت
دختر است با خواستگاریهای خیابانی این امر مهم نادیده گرفته میشود. دختران عاقل و با فرهنگ هنگام مواجه شدن با تقاضای
خواستگار به طور مستقیم، احساسی عمل نمی کنند و فرد را به
خانواده خود ارجاع می دهند. در خواستگاری
سنتی یا از طریق خانوادهها، بعد از شناخت مختصر دو طرف از یکدیگر در حد ضروری و قبل از درگیر شدن
دختر و
پسر با عواطف برای گرفتن تصمیم نهایی، بقیه جریان توسط خانوادهها پیگیری می شود و در قالب جلسات خواستگاری پیش میرود. در جلسات، تناسب ظاهری و خانوادگی دوطرف بررسی می شود و خواستگاری با گفتوگوی
دختر و
پسر ادامه پیدا میکند. آن چه مسلم است در این نوع خواستگاری، نه تنها تصمیم عاقلانهتری گرفته خواهد شد که احترام و شأن
دختر خانم هم بهتر حفظ میشود. به خاطر داشته باشیم که
ازدواج نه تنها پیوند دو فرد بلکه وصلت دو
خانواده با هم است بنابراین بدون حضور خانوادهها نمیتوان انتظار آینده موفقی برای یک
ازدواج داشت.
چنین خواستگاریهایی دردسرساز است
وقتی یک
پسر از
دختر آن هم جلوی دوستانش و با تدارک دیدن چنین برنامهای خواستگاری میکند، باید دو طرف در آن لحظه، حساب همه جای کار را بکنند چون اگر بعدا منصرف شوند یا خانوادهها با این ماجرا مخالفت کنند یا ...، قطعا این مسئله برایشان دردسرساز خواهد شد. آن چه مسلم است بحث شناخت در
ازدواج برای پایداری آن لازم و ضروری است اما مسئله بر سر راههای شناخت در
ازدواج است. برخی به بهانه های کاری و سهیم شدن در پروژه دانشگاهی یا هم مسیر شدن با فرد مدنظر قصد شناخت طرف را دارند و در این بین درگیری عاطفی هم پیش میآید. رد و بدل کردن شماره تلفن و وارد دنیای چت شدن، ورود به حریم خصوصی یکدیگر و درگیر جاذبههای کاذب شدن، نتیجه چنین ارتباطی میشود که نه تنها شناختی در پی ندارد بلکه تنها دلبستگی و درگیری عاطفی به وجود میآورد. به طور کلی خواستگاریهای غیررسمی زمانی اتفاق می افتد که جوانی از جوان دیگر در پی یک دیدار سطحی و به خاطر دلباختگی ذهنی، درخواست
ازدواج می کند که طبیعتا توصیه نمیشود.
صدیقه معدنی | کارشناسارشد روانشناسی بالینی