آریا بانو
از شکلات و شمر زمانه تا بیلبورد هالیوودی بوشهر
پنجشنبه 28 تیر 1397 - 12:51:27 PM
آریا بانو - اساسا بیلبورد در کشور ما خیلی موضوع حساسی است، یعنی کوچک‌ترین اشتباه و سهل‌انگاری در طراحی و حتی نصب آن می‌تواند سوژه چند روز کاربران شبکه‌های اجتماعی و مردم کوچه و بازار را فراهم کند، البته نه اینکه فکر کنید این موضوع باعث می‌شود که نهادها و سازمان‌های مختلف که مسئول طراحی و نصب بیلبوردها هستند حواسشان را جمع کنند و کارشان را با دقت انجام بدهند، اتفاقا قضیه از این قرار است که هر چند وقت یک بار سر و کله بیلبوردی پیدا می‌شود که در فلان نقطه نصب و در آن یا به حقوق عده‌ای تعدی یا به عده‌ای دیگر توهین یا حتی منافع ملی تهدید شده است. واکنش اغلب مردم هم به این اتفاق بازنشر تصویر بیلبوردها و خندیدن به آنها است، البته گاهی هم این بیلبوردها دعواهای سیاسی راه انداخته‌اند.
دنریس با چادر
تازه‌ترین بیلبوردی که کاربران شبکه‌های مجازی را سرگرم کرده، در یکی از خیابان‌های بوشهر نصب شده است. در آن زنی مانتویی در کنار زن چادری قرار گرفته و بالای بیلبورد هم از مردم خواسته شده اعلام کنند دوست دارند کدام یک از آنها همکار همسرشان باشد! همانطور که از کاربران ایرانی شبکه‌های مجازی انتظار می‌رفت واکنش‌های اولیه شامل اعتراض و تعجب بود ولی به سرعت کنایه و طنازی همه اعتراض‌ها را شست و برد. جدا از محتوای این بیلبورد که دستمایه کاربران شده بود، عده‌ای از افراد نازک‌بین، به شباهت بین زن چادری بیلبورد و امیلیا کلارک بازیگر هالیوودی پی بردند، بازیگری که در سریال «بازی تاج و تخت» نقش دنریس تارگرین یا همان مادر اژدها را بازی می‌کند. این شباهت به حدی است که برای خیلی‌ها جای شک نمی‌ماند که فتوشاپ کارهای طراح این بیلبورد، نمونه بهتر و کم دردسرتری نسبت به امیلیا کلارک برای نقش زن چادری پیدا نکرده‌اند.
شکلات نباش!
تبلیغ پوشیدگی برای زنان بدون دقت لازم قبلا هم اتفاق افتاده است، آن هم از طریق مقایسه زنان با پسته، شکلات، صندلی و... که همگی صدای مردم را درآورده‌اند.
غیبت زنان و مسعود شجاعی
موسسه اوج که مدت‌هاست ضلع شمال غربی میدان ولیعصر تهران را برای نصب بیلبوردهای چند ده متری‌اش در اختیار دارد تصمیم گرفت تصویری در حمایت از تیم ملی نمایش بدهد، تصویری که ایرانیان را از اقوام مختلف آماده برای تشویق تیم ملی فوتبال نشان می‌داد اما زنان در آن جایی نداشتند. فشار افکار عمومی باعث شد که به سرعت این تصویر جایش را به یک تصویر با حضور زنان بدهد اما این بار هم یک جای کار می لنگید، مسعود شجاعی بازیکن تیم ملی فوتبال جایی که باید، نبود،‌ در واقع اصلا نبود. دوباره افکار عمومی به اوج فشار آورد تا بالاخره پوستری با حضور زنان و مسعود شجاعی به نمایش در آمد.
مادرمان کجاست؟
چند سال پیش هم بیلبوردی برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری بیشتر در تهران نصب شد که مردی را سوار بر دوچرخه با نیم دوجین بچه خیلی شادتر از مردی با یک بچه نشان می‌داد اما خبری از مادر خانواده نبود. این بیلبورد چنان روحیه طنز مردم را بیدار کرد که خودشان دست به کار شدند و مادر خانواده را در گوشه و کنار این تصویر به شکل‌های مختلف جا دادند.
خوشامدگویی با بیلبورد خونی
معمولا این افکار عمومی بوده‌اند که بیلبوردهای دردسرساز را پایین کشیده‌اند اما چند وقت پیش حضور یک بیلبورد در سطح شهر، واکنش سیاسیون را هم به دنبال داشت. گویا قرار بود که همزمان با ورود وزیر خارجه فرانسه به تهران، مستند چند قطره خون که به ماجرای ورود خون‌های آلوده به ایران از یک شرکت فرانسوی پرداخته بود،‌ با حضور قربانیان این حادثه اکران شود اما اکران این مستند خلاف روابط سیاسی ایران تشخیص داده و از آن جلوگیری شد اما پوسترهای این فیلم در چندین نقطه حساس شهر نصب شد تا خدای نکرده پیامی که باید و شاید از نظر وزیر امور خارجه فرانسه دور نماند.
شمر زمانه‌ات را بشناس
احتمالا کمتر تهرانی پیدا می‌شود که بیلبوردهایی با عنوان «شمر زمانه‌ات را بشناس» ندیده باشد. بیلبوردهایی که اوباما را در لباس شمربن ذی‌الجوشن نشان می‌داد و همراه با پوسترهای مشابه دیگر، سیاستمداران ایرانی را به دقت بیشتر در جریان مذاکره با آمریکا و کشورهای اروپایی تشویق می‌کرد اما خیلی‌ها این پوسترها را یک جور چوب لای چرخ برجام تلقی می‌کردند و باب انواع و اقسام شوخی‌ها را با این پوسترها باز کردند.
در مذمت بیکاری و موبایل
به موازات نمایش بیلبوردهای مناسبتی جنجال‌ساز، بیلبوردهایی هم بوده‌اند که بدون هیچ مناسبتی داستان درست کرده‌اند، مثل بیلبوردهایی که چند وقت پیش شهرداری تهران در سطح شهر نصب کرد که هر کدام یک جور پیام اخلاقی می‌دادند. در حالی که قاعدتا این پوسترها نباید به جایی بر می‌خورد اما نوع پرداخت طراحان پوسترها به مقولاتی مانند بیکاری و کسب رزق حلال، تهرانی‌های خلاق را به واکنش‌های همراه با شوخی واداشت، پوستری بود که در آن پسری خوابیده و موبایل به دست که شیطان بالای سرش چشمک می‌زد، نماد بیکاری نشان داده می‌شد.
روزنامه شهروند

http://www.banounews.ir/fa/News/57337/از-شکلات-و-شمر-زمانه-تا-بیلبورد-هالیوودی-بوشهر
بستن   چاپ