بانو نیوز - این روزها در میان انباشتی از مشکلات و مسائل موجود در شهرداری پایتخت و انتصابهایی دوباره پس از انتخاب شهردار جدید، مساله
زنان فراموش شده است. این در حالی است که نهتنها محمدعلی نجفی، شهردار مستعفی تهران، بلکه محمدعلی افشانی شهردار فعلی در برنامههای خود بر ایجاد برابری جنسیتی و فرصتسازی برای حضور
زنان در پستهای کلیدی تاکید کردهاند. اما آنچه قابل تامل است نخست تقلیل مسائل
زنان به حضور در عرصه
مدیریت و بیتوجهی به نیمی از جمعیت
تهران در مقایسه با
مردان است بهگونهای که گویی تمام مسائل
زنان کلیشهزدایی برای
مدیریت آنهاست. برای اثبات این سخن دلایل متعددی وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. در شهرداری دوران محمدباقر قالیباف هر چند کهدرصد انتصاب
زنان به پستهای کلیدی بسیار کم بود، ولیکن جایگاه مشاور امور
زنان شهردار تثبیت شده و هر منطقه شهرداری دارای مشاور امور
زنان بود که نقش آنها رصد وضعیت
زنان هر منطقه، تعامل با آنها و ارائه تحلیل از شرایط موجود بود و البته همین مشاوران بهعنوان عضو شورای برنامهریزی هر منطقه میتوانستند نگرش جنسیتی مبتنی بر جاریبودن نگاه بر تعیین راهکارهای برنامهای برای توجه به مسائل
زنان در متن شهر را وارد حوزههای برنامهریزی کنند. ولیکن آنچه اکنون اتفاق افتاد فضای متفاوتی را ترسیم کرده است. نهتنها مشاور امور
زنان شهردار دیگر پستی ندارد، بلکه در مناطق 22گانه نیز این جایگاه حذف شده، با این وعده که هر یک از شهرداران یکی از معاونان خود را از میان
زنان انتخاب کند، ضمن اینکه آنها دیگر حق رأی در شورای برنامهریزی را ندارند. البته قضاوتمان بر این نیست که این تصمیم نامناسب است، ولی نکته در این است که برای چنین الزامی آیا باید جایگاه مشاوران
زنان شهردار حذف میشد؟ چنین رویکردی حاکی از آن است که نگاه
مدیریت شهری فعلی که البته چنین تصمیمی مربوط به زمان آقای نجفی است مبنی بر تفسیر خودش از ارتقای جایگاه مدیریتی
زنان است، زیرا یک معاون زن در حیطه وظایف مربوطه خود به ایفای مسئولیت میپردازد و البته تقلیل مسائل
زنان به پست مدیرکل
زنان رافع انبوه مشکلات در متن شهر نیست. نمیتوان کتمان کرد که اینک آسیبهای اجتماعی به سمت
زنانه شدن میرود، فقر و
طلاق موجب ایجاد مساله اجتماعی با محوریت
زنان میشود و دختران کار از این قاعده مستثنی نیستند. این پدیدهای است که شهر
تهران را آبستن حوادث متعددی خواهد کرد که نیازمند برنامه عملیاتی بهدور از شعارگرایی و نمایشی است. شاید این نگاه
مدیریت فعلی ناشی از نگرش انتقادبرانگیز اصلاحطلبان در برنامه اداره شهر
تهران به مساله
زنان در شهر است و نمایندگان زن شورای شهر هر چند بهلحاظ کمی افزایش یافتهاند ولی از نظر کیفی هیچیک به بررسی این تغییر نپرداختهاند که آیا صرفا اعطای پست مدیریتی به
زنان مساله نیمی از شهروندان
تهرانی بوده است؟
زنان بهدلیل وظایفی که در امر مراقبت از خانواده، فرزندان و
سالمندان دارند بیشتر از
مردان با محیط مسکونی خود سر و کار دارند و زندگی روزمره آنها شامل فعالیتهای متعددی میشود که با شهر پیوند میخورد، لذا بهنظر میرسد پرداختن به دغدغه مساله
زنان صرفا جهت پاسخ به مطالبات نیمی از شهر نیست، بلکه به منزله برنامهریزی برای پرورش جامعهای اخلاقمدار، خلاق و موثر است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که تنها با اندیشیدن به الزاماتی تک بعدی و یا تمهیداتی که عمدتا کیفیت کالبدی شهر را مدنظر قرار میدهند شاهد حضور روز افزون
زنان در شهر بهعنوان یکی از مولفههای سرمایه اجتماعی و سرزندگی شهری باشیم، لذا آسیبهای اجتماعی و تاثیر
زنان بر آن هر روز ما را با آمارهایی تاسفبرانگیز روبهرو میسازد. آنچه مهم است اینکه جایگاه
زنان در
مدیریت شهری بهگونهای تعریف شود که بتواند بسترساز برنامهریزی متناسب با زندگی روزمره
زنان در شهر باشد که قطعا این نگاه با آخرین بخشنامه معاونت منابع انسانی شهرداری مبنی بر حذف جایگاهی که بهصورت تخصصی به مساله
زنان میپرداخته صورت نمیگیرد. واقعا جای تامل است که اکنون مجموعههای زیر نظر شهرداری
تهران چون سازمان
فرهنگی و هنری شهرداری با انباشت نیروهای انسانی که البته بسیاری از آنها نسبت به جایگاه خود دارای تخصص نیستند مواجه است، ولی وقتی به چابکسازی اندیشیده میشود، اولین جایی که دستخوش تغییر میشود مربوط به
زنان است. تکرار این مباحث از آن جهت است که به دو موضوع توجه شود، نخست آنکه انتظار میرود آقای افشانی با نگاهی متفاوت به مساله
زنان نگاه کند و با اولویت بخشی به این مساله به ترمیم ساختار حوزه
زنان و
خانواده در شهرداری
تهران بپردازد، و دیگر اینکه تدوینکنندگان برنامه سوم با نگرش جنسیتی به تدوین برنامه پرداخته و موضوع
زنان و
خانواده را بهعنوان یکی از مولفههای توسعه پایدار در تمام احکام برنامه قرار دهند.
زهره آشتیانی - فعال حوزه زنان
منبع: آرمان