آریا بانو
زنان خردمند در ادبیات عامه ما فراوانند
يکشنبه 14 دي 1399 - 12:57:14
آریا بانو - جام جم / در مقابل دخترکان نگون‌بختی که چشم انتظار نشسته‌اند تا پسر پادشاه سوار بر اسب سفید از راه برسد، باید باشند زنان و دخترانی که برای صیانت از زندگی، همسران، وطن، فرزندان، هویت و رویاهایشان جنگیده‌اند. برای یافتن این زنان و دختران قرار نیست راه دوری برویم؛ بسیاری از آنها همین‌جا هستند، در سرزمین خودمان؛ بین داستان‌ها و واقعیت‌ها. اسماعیل امینی، نویسنده، شاعر و طنزپرداز که در زمینه ادبیات پژوهش‌های متنوعی داشته این روزها در دانشگاه علامه طباطبایی، ادبیات عامه تدریس می‌کند و بیشتر از همیشه با داستان‌ها و قصه‌هایی از اقوام مختلف ایران سر و کار دارد. او در گفت‌وگویی کوتاه توضیح داده که آیا داستان‌های فولکلور ایرانی، زنانی را معرفی کرده که بتوان از آنها انیمیشن‌های زیبا و تاثیرگذار ساخت؛ زنان و دخترانی که تا امروز فرصت درخشیدن روی پرده سینما یا نمایشگر تلویزیون را نیافته‌اند.
در ادبیات عامه و داستان‌های فارسی، شخصیت‌ها و قهرمان‌هایی داریم که برای ساخت انیمیشن مناسب باشند؟
معلوم است که داریم. فرق ما این است که از این داشته‌ها استفاده نکرده‌ایم اما دیزنی از داستان‌های ملل دیگر و از نداشته‌های خودشان در‌واقع از هیچ، انیمیشن ساخته و کار تبلیغاتی کرده ‌است. قابلیت ساخت فیلم و انیمیشن در قصه‌های عامیانه همه ملت‌ها وجود دارد، به‌خصوص در ایران که از تنوع فرهنگی فوق‌العاده‌ای برخورداریم. درست است که ما یک ملت هستیم اما اقوام مختلفی داریم که هر‌کدام فرهنگ‌های مختلفی را شامل می‌شوند و داستان‌های متنوع خودشان را دارند. ظرفیت‌های ادبیات عامیانه ما بسیار بالاست؛ ترک‌ها، لرها، ترکمن‌ها، بلوچ‌ها، گیلک‌ها، کردها، طبری‌ها و دیگر اقوام هر‌کدام به صورت مستقل داستان‌هایی دارند که می‌توان از آنها اقتباس کرد برای ساخت فیلم و انیمیشن. البته روی برخی از این داستان‌ها کار شده و بعد از مشروطه توجه اهل ادبیات، پژوهشگران و روشنفکران به اهمیت عامیانه جلب شد و بخشی از مطالعات‌شان را به این مورد اختصاص داده‌اند.
یعنی شخصیت‌های بزرگی مانند مرحوم انجوی‌شیرازی، صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده و احمد شاملو درباره ادبیات عامیانه ایران مطالعه و تحقیق کردند که بشود روزی آنها را تبدیل کرد به محصولات هنری در قالب انیمیشن، فیلم سینمایی، ترانه و موسیقی. بنابراین قدم‌هایی در این زمینه برداشته شده اما از این اقدامات اولیه برداشت‌های زیادی نشده است. مثلا مجموعه ضرب‌المثل‌های فارسی در قالب انیمیشن ساخته شده و موارد دیگری اما این تولیدات گسترده و مستمر نبوده است.
فکر می‌کنید می‌توانیم در زمینه تولید انیمیشن با شرکت‌هایی به قدمت دیزنی رقابت کنیم؟
در زمینه محتوا مشکلی نداریم اما در برخی زمینه‌ها از کمپانی‌هایی مانند دیزنی خیلی دور هستیم، چون اصلا امکانات و سرمایه‌های دیزنی را در اختیار نداریم. این همه کشور در دنیا‌ست که انیمیشن تولید می‌کند اما گستردگی آثارشان با دیزنی قابل مقایسه نیست، به عنوان نمونه لهستان، مجارستان و برخی کشورهای اروپای شرقی در زمینه انیمیشن‌سازی بسیار توانمند هستند اما به لحاظ قدرت تبلیغاتی و عرضه و توزیع به پای کمپانی‌های آمریکایی نمی‌رسند. این کشورها انیمیشن‌های هنری، تجربی و عمیق و متفکرانه می‌سازند نه انیمیشن‌های تجاری. آمریکا به نظام تسلط جهانی در حوزه‌های مختلف بدل شده و از سال‌های دور برایش برنامه‌ریزی داشته است. طبیعی است که ما نمی‌توانیم در این‌باره مقایسه‌ای داشته باشیم اما اگر مسأله داشته‌های فرهنگی ما باشد، باید بگویم بدون تردید این قابلیت را داریم که از داستان‌های بومی خودمان، انیمیشن بسازیم.
می‌توانید در این‌باره به چند داستان یا مصداق در ادبیات عامیانه ما اشاره کنید؟
داستان‌های زیادی داریم اما نمی‌دانم کدام‌شان برای ساخت فیلم سینمایی مناسب است و کدام برای انیمیشن یا کدام یکی برای ساخت فیلم و سریال یا نمایش عروسکی. من متخصص این حوزه‌ها نیستم. کسانی که در رشته ادبیات نمایشی تحصیل می‌کنند، می‌توانند تشخیص بدهند اما می‌دانم که در قصه‌های عامیانه الگوهای خیلی خوبی برای معرفی به دختران‌مان داریم؛ زنان خردمند، دختران باهوش که شاید دختر پادشاه باشند یا حتی دختر رعیت اما در پشت‌پرده هدایت امور را برعهده دارند و تصمیم‌های بزرگ می‌گیرند. دختران شاعری که در خانه بودند و پدران‌شان شعرهای آنها را عرضه می‌کردند یا بسیاری داستان‌های دیگر.
این داستان‌ها می‌توانند به دختران و زنان امروز الگو بدهند؟
بیشتر این داستان‌ها زندگی زنان و دخترانی را روایت می‌کند که اتفاقا متناسب با فرهنگ و ارزش‌های جامعه ما است. برخلاف داستان‌های عامیانه غرب که مثلا در آنها اغواگری ضدارزش به حساب نمی‌آید و به همان شکل در آثار سینمایی یا انیمیشن به نمایش در‌می‌آیند، داستان‌های عامیانه شخصیت‌هایی را معرفی می‌کنند که ارزش‌ها و هنجارهای متناس با جامعه خودمان را ارائه می‌دهند.
شاید در ادبیات ما هم نمونه‌های اغواگر باشد اما استثنا‌ست؛ ما بیشتر زنان خردمند را شاهد هستیم مثل شیرین که هم خردمند است و هم متانت دارد و به قول قدیمی‌ها بی‌حفاظ نیست. در داستان عشق تهمینه به رستم نیز شاهد یک زن بی‌حفاظ نیستیم. در فرهنگ ما همیشه بی‌حفاظی عیب بوده و تقریبا همه داستان‌های بومی ما به این ارزش‌ها پایبند هستند.
ارزش‌هایی مانند خردمندی، وفاداری، هوشمندی، شجاعت و نجابت از مواردی است که در داستان‌های ما بسیار دیده می‌شود و درست نقطه مقابل چیزی است که در انیمیشن‌های دیزنی شاهدیم. نکته قابل توجه این است که فرهنگ جهانی هم به آن گرایش دارد.
بعید است والدینی باشند که نخواهند فرزندان‌شان انیمیشن‌های ایمن و پاک تماشا کنند و ارزش‌هایی که نام برده‌اید را یاد نگیرند!
بعد از هیجان‌زدگی دوره رنسانس که نتیجه رهایی از سلطه و سختگیری‌های بیش از اندازه کلیسا و قرون وسطی بوده، تبلیغ بی‌حفاظی و بی‌پروایی و اغواگری در غرب رایج شده بود و آن را معادل آزادی فرض می‌کردند اما بعد از یک دوره و مواجهه با تبعات این آزادی‌های بی‌حد و ‌مرز و تجربه فروپاشی‌های متعدد به این نتیجه رسیده‌اند که با هر فرهنگ و مذهبی، ناگزیر هستند که به قول شما ایمن باشند چه در مناسبات خانوادگی، چه در رفتارهای اجتماعی. دنیا به این نتیجه رسیده که بی‌پروایی در مناسبات اخلاقی به‌شدت مردود است و حتی وقتی برخی شخصیت‌های معروف و مشهور با چنین رسوایی‌هایی مواجه می‌شوند، واکنش‌های اجتماعی بسیار تند و سنگین است.

http://www.banounews.ir/fa/News/488263/زنان-خردمند-در-ادبیات-عامه-ما-فراوانند
بستن   چاپ