آریا بانو
طنز/ خانم‌معلم و آقای محرم اسرار
چهارشنبه 8 مرداد 1399 - 19:41:48
آریا بانو - روزنامه شهروند / گروهی از مشتریان آقا هستند که با زن‌و‌بچه‌شان به خرید می‌آیند، اینها در زمان مدرسه‌شان ‌معلمی داشته‌اند که از بس طلبکار داشته، حواس‌شان را از درس‌و‌مشق پرت می‌کرده و این‌گونه پرسش‌های علمی ذهن فعال‌شان تاکنون بی‌پاسخ مانده. حالا کی بهتر از خانم فروشنده جوان و مهربانی که شبیه همان خانم‌معلم است و کِی بهتر از یکی‌،دو ‌ساعتی که زن‌و‌بچه آقا مشغول پرو لباس‌ها هستند؟ از نام علمی و بومی و زیستگاه گیاهی که ٥% الیاف لباس مورد نظرشان از آن تهیه شده تا متراژ سطح زیربنای ساختمان متروک روبه‌روی فروشگاه، از نام انیماتور شخصیت‌ کارتونی محبوب فرزندشان که تازه همین ٢٠١٩ تولید شده و ٢٠ سال با دوره‌ای که فروشنده بینوا کارتون می‌دیده فاصله دارد تا قیمت لباسی که می‌خواهند بخرند به یورو در کشوری اروپایی در دهه قبل میلادی فروشنده باید درباره همه اینها اطلاعات قابلِ عرضه‌ای داشته باشد وگرنه از طرف مدیر فروشگاه به تلاش‌نکردن کافی برای جذب مشتری و کارایی پایین در راستای سودآوری بالا متهم و از کار برکنار می‌شود. برخلاف آقایان که نگاه ذات‌گرایانه دارند و دانش را برای خود دانش و شخص دانشمند دوست ‌دارند، خانم‌ها به علم و معلومات نگاه ابزارانگارانه دارند بنابراین مانع ادامه بحث صمیمانه و پرسش‌و‌پاسخ بی‌پرده شوهرشان با دختر فروشنده می‌شوند و درآن فایده‌ای نمی‌بینند.
بعضی دیگر از مشتریان که خانم هستند، بین آقای فروشنده و بستگان درجه ‌یک خود که در ینگه دنیا سکونت دارند، شباهت زیادی می‌بینند و آنها را محرم اسرار خود قلمداد می‌کنند؛ ازجمله‌ای که شب گذشته همسرشان پشت تلفن و از راه دور و در مأموریت برای اظهار دلتنگی گفته تا کاری که خواهرشوهرش برای به‌هم‌زدن ازدواج‌شان در دوره نامزدی کرده؛ از عادات زشت و حال‌به‌هم‌زنِ بچه‌شان تا تشریح فرآیند زایمان بچه جاری‌اش. فروشنده شانس آورده که کینه مشتری از جاری‌اش عمیق نیست و به تشریح فرآیند زایمان او بسنده کرده. تازه همه را که برای فروشنده بینوا تعریف کرد و چند بار رنگ از رخسار او پراند و از شرم و حیا و خجالت، سرخ و خیس عرقش کرد، با لحنی طلبکارانه می‌گوید «اینا رو واسه چی به شما دارم میگم. شما هم وایسادید همه‌ رو بشنوید». اینجاست که مدیر فروشگاه وارد عمل می‌شود و فروشنده‌اش را بابت اینکه خوب با مشتری اظهار همدردی نکرده شماتت می‌کند. وقتی هم که متوجه می‌شود ماجرا چه بوده از اینکه فروشنده‌اش در جریان مسائل خصوصی مشتری قرار گرفته شاکی می‌شود و او را توبیخ می‌کند.
امیرمسعود فلاح

http://www.banounews.ir/fa/News/366937/طنز--خانم‌معلم-و-آقای-محرم-اسرار
بستن   چاپ