آریا بانو - جام جم /نمیدانم چرا بهجای درستکردن پایهها علاقهمندیم به تغییر نما بسنده کنیم. مثلا مخاطب از کیفیت متن سریال ناراضی است و سازندگان از این میگویند که اگر سریال صدقسمتی بسازیم، اوضاع رضایتبخش خواهد شد! توجیهشان این است که زمانی سریالهای طنز 90شبی داشتهایم و حالا هم باید داشته باشیم.
به خاطر همین نگاه روبنایی است که هیچگاه نمیتوانیم رشدی بنیادی در سریالسازی داشته باشیم. رشد هر بنا در محکمکردن زیربنا و فونداسیون است و با تغییر ظاهر هیچ کاری از پیش نمیبریم. البته برخی با خلط مباحث و شبیهکردن ادعاهای خود با بازسازی خانهها و بناهای قدیمی از لزوم حفاظت از میراث
فرهنگی میگویند ولی واقعا این دو چه ربطی به هم دارد؟
در بازسازی نماها فراتر از ترمیم ظاهر به محکمکردن و مقاومسازی بنا توجه میکنند، چون بدون مقاومسازی، ظاهرسازی فایدهای ندارد ولی در سریالسازی بدون توجه به زیربنای قوی سریالهای خاطرهساز که متن باشد فقط از ظواهر و مثلا بالابردن تعداد قسمتها میگویند!
سریالسازی شوخیبردار نیست و تلویزیونی داریم که سابقه تولید سریالهایی همانند کوچکجنگلی، سربداران، دلیران تنگستان، هزاردستان، امامعلی(ع) و مختارنامه را دارد که زیربنایشان آنقدر محکم بوده که در گذر نزدیک به نیمقرن هنوز برای مخاطب جذابند.
تولید سریالهای روتین لازم است ولی اینکه همه هم و غم تولیدکنندگان بر تولید چنین سریالهایی باشد واقعا بیفایده است. ما در صنعت تولید سریالسازی جلوتر از خیلی کشورها هستیم و باید از این ظرفیت در جهت حرکت رو به جلو و برای پیمودن مسیرهای تازه استفاده کنیم.
واهمه سعی و خطا را نداشته باشیم ولی سعی و خطا را به افرادی بسپاریم که میخواهند دستاوردهای تازه را تست بزنند و نه امور اولیه را. وقتی کارگردان مطرح و امتحانپسداده را که یک یا دو کار فاخر دارد به کار گماریم معلوم است که نتیجه کار با ریسک پایینی، مقبول خواهد افتاد و ارزش کاری بزرگان هم حفظ خواهد شد.