قند پارسی/ این را هم به عمید نیشابور بده
چهارشنبه 25 تير 1399 - 15:32:34
|
|
آریا بانو - آخرین خبر / دیوانه ای به نیشابور می رفت. دشتی پر از گاو دید ، پرسید: « این ها از کیست؟» گفتند: «از عمیدنیشابور است.» از آن جا گذشت . صحرایی پر از اسب دید. گفت: « این اسب ها از کسیت؟» گفتند: «از عمید »باز به جایی رسید با رمه ها و گوسفندهای بسیار. پرسید: «این همه رمه از کیست؟» گفتند: «ازعمید.» چون به شهر آمد، غلامان بسیار دید، پرسید : «این غلامان از کیست؟» گفتند : «بندگان عمیدند.» درون شهر سرایی دید آراسته که مردم به آن جا می آمدند و می رفتند. پرسید : «این سرای کیست؟» گفتند: «این اندازه نمی دانی که این سرای عمید نیشابور است ؟» دیوانه دستاری بر سر داشت کهنه و پاره پاره؛ از سر برگرفت به آسمان پرتاب کرد و گفت : «این را هم به عمید نیشابور بده، زیرا که همه چیز را به وی داده ای.» عطار نیشابوری الهی نامه عطار
http://www.banounews.ir/fa/News/355622/قند-پارسی--این-را-هم-به-عمید-نیشابور-بده
|