داستان واقعی/ تابستان های جواد
پنجشنبه 5 تير 1399 - 07:43:33
|
|
آریا بانو - خراسان / جواد، تابستانها کار میکرد. بامیه و شکلات و این جور چیزها میفروخت و به خانواده کمک میکرد. همیشه هم از من میپرسید:«آبجی بگو چی دوست داری تا برات بخرم.» مقداری هم تنقلات برای همسایهها و دوستان کنار میگذاشت. با اولین حقوقی که از پالایشگاه نفت آبادان گرفت، برای یکی از اقوام که وضعیت اقتصادی خوبی نداشت و بافتنی میکرد، چرخ بافتنی خرید. شهید محمدجواد تندگویان
http://www.banounews.ir/fa/News/339596/داستان-واقعی--تابستان-های-جواد
|