حکایت/ پند آموزنده یک دزد
شنبه 10 اسفند 1398 - 16:06:35
|
|
آریا بانو - بیتوته / گویند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت. وقتى (زمانی) با کاروانى در سفر بود و نوشته ها را یک جا بسته با خود برداشت ... در راه گرفتار راهزنان شدند. غزالى رو به آنان کرد و به التماس گفت:این بسته را از من نگیرید، دیگر هر چه دارم از آن شما.دزدان را طمع زیادت شد، آن را گشودند و جز دفترهاى نوشته چیزى نیافتند. دزدى پرسید که این ها چیست؟چون غزالى وى را به آن ها آگاهى داد، دزد راهزن گفت: علمى را که دزد ببرد، به چه کار آید! این سخن دزد، در غزالى اثرى عمیق گذاشت و گفت:پندى به از این از کسى نشنیدم و دیگر در پى آن شد که علم را در دفتر جان بنگارد.
http://www.banounews.ir/fa/News/274976/حکایت--پند-آموزنده-یک-دزد
|