آریا بانو
ولنتاین از کجا آمد و چرا رشد کرد؟
جمعه 25 بهمن 1398 - 00:27:44
آریا بانو - عشق در جامعه ما یک تابوست. طبیعی است که جوانان با حجم رسانه‌ای بالای امروز - ماهواره و اینترنت- از آیین ها، جشن‌ها و فرهنگ کشورهای دیگر باخبر شوند و آنچه پاسخگوی نیازشان باشد، تقلید کنند.

یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. یک پادشاهی بود به نام کلادیوس دوم که در روم باستان حکومت می کرد. پادشاه قصه ما اعتقاد داشت که مردان مجرد سربازان جنگجوتر و قوی تری هستند. به خاطر همین دستور داد که ازدواج سربازان قدغن شود و چون پادشاه خشن و بی رحمی بود کسی جرأت نمی کرد حرکتی بر خلاف دستور او انجام دهد. اما اینجا پایان قصه ما نیست. تازه شروع داستان است چون کشیشی به نام ولنتاین مخفیانه سربازان رومی را به عقد دختران محبوبشان درمی‌آورد. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه خبر به گوش پادشاه قصه ما رسید و او دستور داد تا ولنتاین را زندانی و اعدام کنند .در روزگاری که ولنتاین در زندان بود،‌ دختر نابینای یکی از زندانبانان به آنجا رفت و آمد می کرد. بر حسب قضا کشیش قصه ما عاشق این دختر شد‌ و این سرآغاز نامه نگاری‌های عاشقانه ای بودکه همیشه جمله پایانی اش این بود: از طرف ولنتاین تو
اما بلاخره روز موعود فرا رسید و در روز 14 فوریه 270 میلادی،‌ کشیش عاشق قصه ما اعدام شد و از آن پس از او تنها اسطوره‌ای در یادها باقی ماند.
امروز بعد از قرن ها که از آن ماجرا می‌گذرد،‌ چند هفته مانده به ولنتاین کم کم رنگ و روی برخی از مغازه ها تغییر می کند،‌ هر طرف را که نگاه می کنی ویترین ها پر است از هدایای ویژه ولنتاین. قلب های کوچک و بزرگ،‌ عروسک‌های فانتزی، شمع‌های رنگی،...
حالا بشنوید از ادامه داستان که چه شد که ولنتاین به ایران آمد و چه شد که طرفدار پیدا کرد و ...؟
صحبت از عشق در جامعه در دل غزلیات و قصیده ها ریشه ای قدیمی دارد اما چیزی است که از قدیم آموخته ایم که باید در دل هر شخص باقی در بماند . دولت نهم با شعار مهرورزی کار خود را آغاز کرده وبه نظر می رسد که از مدت اندکی قبل تر،جوان ایرانی، شاید به نوعی به مقابله با این سنت قدیمی برخاسته است چون دوست دارد درباره عشق صحبت کند و حتی آن را جشن بگیرد ،گویا جوانان نیاز به این شادی را احساس کرده اند و دنبال مفهومی بوده اند که این نیاز رابر طرف کند.
سارا محبی دانشجوی سال سوم روانشناسی که قلب کوچکی را برای ولنتاین خریده معتقد است وقتی برای کسی که دوستش داری در یک روز خاص که در تمام دنیا جشن گرفته می شود،‌ هدیه می خری،‌ احساس شادی خاصی به آدم می دهد ". دانیال صائب نیز درباره ولنتاین نظر خاصی داردو می گوید:‌‌ "ولنتاین یعنی یک روز از سال، تو درباره چیزی که می خواهی حرف می زنی و آن روز را جشن می گیری."
دکتر سارا شریعتی،‌ استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران درباره توجه و گرایش جوانان ایرانی به ولنتاین که هر سال بیشتر از قبل می شود،‌ می‌گوید:‌ "در جامعه ما تعادلی بین مرگ و زندگی و غم و شادی نیست.‌ اگر در سال 65 روز برای عزا هست،‌ شاید‌ 20 روز برای شادی داشته باشیم. ‌این باعث می شود وقتی در رده های بالای سیاست گذاری کاری انجام نشود ،رده های پایین (مردم)خودشان شادی آفرینی کنند."
او ادامه می دهد:"جشن تولد 50 سال پیش رسم نبود،‌ اما امروز خیلی ها تولد می گیرند. هر جامعه ای در مورد نیازی که پاسخ بومی و داخلی نداشته باشد،‌ از جوامع دیگر وام می گیرد. ‌این وام گیری اول یک دوره مخفی را می گذراند و بعد کم‌کم جای خود را پیدا می کند."
اما می دانیم که گسترش ولنتاین در ایران تنها به دلیل نبود شادی و نشاط در جامعه نیست،بلکه دلایل خاص دیگری نیز دارد.
دکتر شریعتی در این باره می گوید:"عشق در جامعه ما یک تابوست. طبیعی است که جوانان با حجم رسانه ای بالای امروز - ماهواره و اینترنت- از آیین ها، جشن ها و فرهنگ کشور های دیگر باخبر شوند و آنچه پاسخگوی نیازشان باشد،تقلید کنند. این تقلید کم کم آن قدر عادی می شود که شاید 50 سال آینده کسی حتی به یاد نیاورد که ولنتاین از کجا و چگونه وارد فرهنگ ما شده است."
اما بعضی از صاحبان نظران هم نظر دیگری دارند .آنها معتقدند که گسترش ولنتاین تنها به دلیل مافیای اقتصادی است که آن تبلیغ می کنند تا از این رهگذر پولی به جیب بزنند.
ولنتاین یکی از جشن هایی بود که در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی به افتخار قدیس ولنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار می شد که به مرور زمان به جشنی نمادین برای عشاق در آمد و به روز عشق و عشق ورزی مشهور گردید. حالا سوالی که مطرح است این است آیا ما در آیین های ایرانی و ملی مان چنین جشنی نداریم؟
پاسخ بله است .سالروز ازدواج امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) که از سوی دولت، روز خانواده نامگذاری شده است و حتی جشن سپندارمذگان یا جشن گرامیداشت زمین و زن در بیست و نهم بهمن ماه.
ایرانیان باستان، زمین را نمادی از عشق می دانستند چون اعتقاد داشتند که زمین بافروتنی و تواضع به همه کس عشق می ورزد. سپندارمذگان جشن عشق بود و در این روز زنان به مردان با محبت تمام هدیه می دادند و مردان زنان را از کارکردن معاف می کردند و از آنان اطاعت می کردند.
سوال دوم این است که چرا سرمایه‌گذاری خاصی در مورد هیچ یک از آیین های ایرانی و بومی خودمان انجام نمی شود؟
هزاره سوم و قرن جدید همراه پیشرفت روز افزون خود نیاز های جدیدی را می طلبد. جوانان امروز با نیاز های نوینی روبه‌رو هستند. حالا سوال این است وقتی نیازی هست و ما پاسخ آن را در میان آیین ها و فرهنگ غنی ایرانی خود داریم چرا با بی توجهی و چشم پوشی زمینه را برای نفوذ فرهنگ دیگری باز می کنیم؟
درست است که باید فرهنگ شادی را ترویج کنیم. فرهنگ اصیل ایرانی بی شک از زمینه و استعداد کافی برخوردار است و صرفا توجه ویژه ای را می طلبد تا از این پس جوانان ایرانی روزی را برای دوست داشتن جشن بگیرند که ریشه در فرهنگ، آیین و اعتقادات خودشان دارد. با پاک کردن صورت مسئله هیچ گاه نمی توان آن را حل کرد. ولنتاین و عناوین مشابه آن سرآغاز یک جریان بزرگند و بررسی ویژه ای را می طلبد.

http://www.banounews.ir/fa/News/267708/ولنتاین-از-کجا-آمد-و-چرا-رشد-کرد؟
بستن   چاپ