حکایت/ دوستی نسیه نمی شود!
چهارشنبه 25 دي 1398 - 15:54:55
|
|
آریا بانو - خراسان / افلاطون مردی را دید که زمینی از پدرش به ارث برد و در مدتی کوتاه، آن را تلف کرد. و او گفت: «زمین، مردمان را می بلعد و این مرد، زمین را!» کشکول هارون به بهلول گفت: «دوست ترین مردمان در نزد تو کیست؟» گفت: «آن که شکمم را سیر سازد.» گفت: «من سیر سازم، پس مرا دوست خواهی شد یا نه؟» گفت: «دوستی نسیه نمی شود!» کلیات عبید زاکانی
http://www.banounews.ir/fa/News/254231/حکایت--دوستی-نسیه-نمی-شود!
|