آریا بانو
داستانک/ از ماست که بر ماست
يکشنبه 24 آذر 1398 - 15:48:36
آریا بانو - یکی بود / درخت جوانی نزد درخت پیری رفت و گفت: «خبر داری که چیزی آمده که ما را می‌بُرد و از پایمان می‌اندازد؟»
درخت پیر گفت: «برو ببین از ما هم چیزی همراه او هست؟»
درخت جوان رفت و دید سری از آهن و دسته‌ای از چوب دارد. پس نزد درخت پیر برگشت و گفت: «سرش آهن و تنه‌اش چوب است.»
درخت پیر آهی کشید و گفت: «از ماست که بر ماست.»

http://www.banounews.ir/fa/News/238915/داستانک--از-ماست-که-بر-ماست
بستن   چاپ