چاپ

آریا بانو - آخرین خبر / کارن هورنای هم عصرِ یونگ به دلیل جنسیت زنانه اش رغبت بیشتری برای دنبال کردن ردپای نظریه ی هویت جمعی ناخودآگاه یونگ در روانکاوی زنانه را داشت،او بود که با بررسی های نوروتیک(عصبی) خویش در واکنش هایی که به ناکامی ها یا نارضایتی هایمان نشان میدهیم شخصیت عصبی زمانه را وارد خودکاوی کرد.
پس بهتر دید این واکنش عصبی را در مورد زنان اختصاصی تر دنبال کند.
✔ او در روانکاوی زن به فصل بی اعتمادی زن و مرد پرداخت
🔶اما ارتباط این بی اعتمادی با ناخودآگاه جمعی یونگ چیست؟ .
✔ منِ مستقل به تنهایی وجود خارجی ندارد و عوامل تاریخی زیسته شده توسط گذشته گان در حال حاضر ما موجود است،مانند اینکه نسل امروز زیر بار ازدواج سنتی نمیرود،چرا؟آیا به این دلیل که خودش به این نتیجه رسیده است؟او آنقدر زندگی نکرده است که این را نتیجه کند! در تجربه ی تاریخی اش انقدر تجربه ی ازدواج پدرانه و مادرانه دیده است و داد وفریاد و جدال و عدم تفاهم که در ناخودآگاه جمعی اش عدم رغبت به زیست پدرانه و مادرانه ی سنتی خودش خواهد داشت.
✔ تجربه ی زنانه ی داستان ما هم این چنین است،زن در تجربه ی تاریخی مادرانه و همسرانه و خواهرانه ی هم جنسان خودش،آنقدر آزار و اذیت و تحقیر و سرکوب و خیانت دیده است که در منِ غیر مستقل خودش یک تجربه دائمی نا خودآگاه در بد بینی و بی اعتمادی به تمام مردان را دارد.
✔ همان بی اعتمادی که در کلمات و محاورات عامیانه شان دهان به دهان میگردد(ای خواهر کدوم مرد وفا کرده که...یا همه ی مردها مثل هم اند یا وقتی شکمشون بالا میاد تمبونشون دوتا میشه)یا حتی در زبان شعری فرهیخته گانشان چون فروغ فرخزاد(ای زن که دلی پر از صفا داری، از مرد وفا مجو، مجو هرگز، او معنی عشق را نمی‌داند، راز دل خود باو مگو هرگز)
✔ این روحیه ی بی اعتمادی را در ناخودآگاه جمعی خودشان آنچنان حمل میکنند که همواره جزء جدایی ناپذیر شخصیت شان میشود، با خودشان در زندگی مشترک می آورند با خودشان در محل تحصیل و در رقابت های شغلی و استقلال مالی و در سبک های فرزند آوری یا حتی فرزند خواهی خودشان(مانند اینکه امروز در ناخودآگاه جمعی فرزندِ پسر دوستی سنتی جای خودش را به فرزند دوستی دخترانه داده است، و در ادبیات عامه میگویند که پسر میخوای بیاری چی کار پسر که وفا نداره ولت میکنه میره، دختره که برات میمونه!) و در تربیت فرزندان خودشان نیز می آورند،شخصیت دیمیتری یا همان بچه نه نه که در پسران چنین مادرانی به وفور دیده میشود و بعد بلای جانِ هم جنسان زنانه شان در سبک های زناشویی میشود...
در این رابطه بخوانید ریشه خشونت های زنان علیه مردان
نویسنده: سید محمد فرجادی