آریا بانو
گزارش ایرنا از اهدای زندگی:
پیوند خورده عضو تو با سرنوشت من
پنجشنبه 11 مهر 1398 - 09:26:13
ایرنا - زن و خانواده
آریا بانو - تهران- شاید یکی از دردناک ترین غم‌های دنیا، از دست دادن عزیزترین فرد زندگی باشد، اما برای من، اهدای اعضای بدن مادرم وقتی که بر اثر سکته مغزی به کما رفت، سخت ترین و پردردترین تصمیم زندگی بود و فقط این امر که نجات دهنده انسانی دیگر می شود دلگرمی ام شد.

حال و هوای چشم انتظاران پشت در اتاق عمل بخش پیوند عضو، عجیب دیدنی است؛ عده ای برای از دست دادن عزیزترینشان، چهره ای نالان و گریان دارند و دیگرانی برای شنیدن خبر نجات بیمارشان و بهینه بودن پیوند، بی تابی می کنند و أَمَّنْ یجِیب می خوانند.
در این میان، امید به مانایی و ماندگاری نقطه مشترک چهره هر دو گروه است، مانایی عضو اهدایی و ماندگار شدن پیوند گیرنده.
نامش جاوید است و امروز اینجاست تا عمل اهدای اعضای بدن مادر را شاهد باشد. به سراغش می روم و از حال و هوای دلش هنگام امضای رضایت نامه به عمل جداسازی اعضای بدن مادرش می پرسم. آهی می کشد و می گوید: همانند اسمش که عزیزه بود، در میان همه فامیل عزیز و دوست داشتنی بود و همواره نگاه خیر به همه داشت.
مکثی کرد و ادامه داد: همه چیز به خوبی پیش می رفت تا این که سردرد به سراغش آمد و به ناگهان دچار سکته مغزی و در بیمارستان البرز بستری شد. تمام تلاش پزشکان در این ده روز بی فایده بود که سرانجام با تشخیص مرگ مغزی به بیمارستانی در تهران منتقل شد.
وی افزود: کمیسیون پزشکی بیمارستان سینا، هم مرگ مغزی را تایید کرد که از نزدیک شدن بی مادری ما چهار فرزند در این دنیای بی رحم حکایت داشت. بنا به نظر پزشکان، اعضای بدن مادر قابل اهداء بود که با توجه به خیرخواهی همیشگی مادر و این که بتوانیم پس از فوت او، اثری ماندگار از وی باقی بگذاریم، تصمیم به موافقت و رضایت اهدای اعضای قابل پیوند وی شویم.
جاوید درباره اعضای قابل پیوند هم توضیح داد: بنا شد تا دو کلیه، دو مردمک چشم و سایر اعضای مادر 52 ساله ما، به تشخیص پزشک و با عمل جداسازی اعضاء، به صورت رایگان به بیمارانی که در صف انتظار پیوند هستند، اهداء شود.
نکته مهم و حائز اهمیت در مورد این نوع تصمیم گیری ها، رضایت همه اعضای خانواده مبنی بر اهدای عضو است، موضوعی که شاید چند سال پیش، گوینده این پیشنهاد را با پرخاش و عتاب و خطابه دیگران مواجه می کرد یا از خانواده طرد می شد که چرا قصد تکه تکه کردن فلان عزیز خانواده را دارد.
اهدای عضو در ایران از چه زمانی به احیای زندگی پرداخت
گرچه در نوشته‌های بزرگان و شخصیت‌های برجسته پزشکی قدیم ایران از جمله حکیم ابوعلی سینا شواهدی وجود دارد که می‌تواند به ‌عنوان اولین برداشت مبهم از مساله انتقال اعضا باشد ولی پیوند اعضا به مفهوم مدرن و کنونی آن یعنی جایگزینی یک عضو با عضو مشابه در طب ایران در سال 1314 با انجام پیوند قرنیه توسط پایه‌گذار چشم‌پزشکی مدرن در ایران، شادروان دکتر شمس در تهران انجام شد. اولین پیوند کلیه هم در سال 1347 در بیمارستان نمازی در دانشگاه شیراز انجام شد که به‌عنوان یک واقعه مهم بازتاب وسیعی در رسانه‌های درون‌مرزی پیدا کرد و موجب شد این عمل در همین دانشگاه و همچنین در بیمارستان‌های دیگر انجام شود.
با توجه به افزایش افراد نیازمند پیوند و لزوم پیوندهایی غیر از کلیه مانند قلب و ریه و کبد، لازم بود در جهت استفاده از اعضا قربانیان مرگ مغزی اقداماتی انجام شود. در سال68، امام خمینی (ره) فتوای مرگ مغزی را صادرکرد ولی لازم بود قانون مرگ مغزی نیز به تصویب برسد بر همین اساس این قانون در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و راه برای انجام انواع پیوندها هموار شد.
شاخص اهدای عضو در ایران همچنان در قعر
طبق آمار انجمن اهدای عضو ایرانیان، اهدای عضو در کشور ما چندان مناسب نیست و از شاخص مطلوب فاصله داریم. شاهد مدعا این که سالانه پنج تا هشت هزار مرگ مغزی در کشور رخ می دهد که طبق آمار جهانی نیمی از آنان می توانند اهدای عضو داشته باشند در حالی که سالانه کمتر از یک چهارم موارد یاد شده به اهدای عضو می رسند.
این آمار در کشوری همچون ایران که حس ایثار، نوع دوستی و انسان دوستی از گذشته های بسیار دور در فرهنگ ملی و باور دینی آنان نهادینه بوده و هست زمانی معنای بغرنج پیدا می کند که بنابرگفته های مهدی شادنوش رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماری‌های وزارت بهداشت، 25 هزار بیمار در انتظار اهدای عضو هستند.
وی افزود: اگر از تعداد 2 هزار و 500 تا 4 هزار مرگ مغزی، فقط 2 هزار نفر اهدای عضو کنند و هر فرد 4 عضو خود را اهدا کند، سالانه 8 هزار عضو اهدا می‌شد و لیست بلندبالای پیوند عضو و بیماران چشم انتظار کاهش پیدا می‌کرد.
البته در سال های اخیر با فرهنگ سازی صورت گرفته و آشنایی هر چه بیشتر مردم با مفهوم مرگ مغزی، نگاه ها نسبت به اهدای عضو مثبت تر شده اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله است.
فراموش نکنیم اگر انسان بتواند مقدمات زندگی یک نفر را فراهم کند گویی به یک جامعه حیات بخشیده است پس بهینه است در این کار پیشگام شویم که اگر مبادا روزی دچار مرگ مغزی شدیم اعضای ما حیات بخش زندگی دیگران باشد.
تند شدن نبض اهدای عضو با فرهنگسازی
خوشبختانه با گذشت زمان و برجسته شدن احیای زندگی با اهدای عضو در رسانه ها، فیلم ها، سریال ها و نشریات، این عمل خیر در میان افراد جامعه پذیرفته شد. چنانچه بر اساس آمار اعلام شده از سوی انجمن اهدای عضو ایرانیان، تعداد اهدا از مرگ مغزی نزدیک به هزار نفر اعلام شده است که آمار متوسط رضایت گیری از خانواده های افراد مرگ مغزی برای اهدای اعضای عزیزانشان، 70 درصد بوده است این در حالی است که در یک دهه گذشته حدود پنج درصد بود.
موضوعی که به باور «حسن بهرامنی» روانشناس بالینی نیاز به فرهنگسازی بیشتری دارد تا شاهد تندتر شدن نبض اهدای عضو در کشور باشیم.
وی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا افزود: اهدای عضو به معنای اهدای زندگی به بیمارانی است که هر لحظه را با رنج و درد سپری می کنند و فقط امید به اهدای عضو از سوی هموطنان، آنان را سرپا نگه داشته است؛ عضو فردی که دستش از دنیا کوتاه شده اما می تواند چشم انتظاران را نجات دهد. گاه این اهداء به دلیل وابستگی های عاطفی و روانی خانواده ها نسبت به متوفی سلب می شود؛ این وابستگی باعث ایجاد پیوندهای قلبی و احساسی میان افراد می شود که از دست دادن عزیزی، این پیوند را خدشه دار کرده و فرد را تحت فشار عصبی قرار می دهد که نمی تواند تصمیمی بر اهداء بگیرد.
این روانشناس ادامه داد: در این مواقع افراد سعی می کنند برای حفظ این ارتباط، به نگهداری یادگاری، یادآوری خاطرات و خواب دیدن بپردازند منتها یکی از بهترین راهکارها که می تواند این حس قلبی نسبت به کسی که عزیز بوده و حالا فوت کرده حفظ کند، اهدای عضو است که هم جان یک انسان دیگر را نجات می دهد و هم این که یک جریان مداوم زندگی را در ذهن ایجاد می کند که در واقع می تواند پیوند عاطفی را نگه دارد.
بهرامنی یادآور شد: سلبریتی ها، افراد سرشناس ورزشی و روحانیون هم نقش بسیار مهمی در فرهنگ سازی اهدای عضو دارند و می توانند افراد را ترغیب و تشویق به این امر انسان دوستانه کنند. ضمن این که سازمان های مردم نهاد به دلیل این که برخاسته از درون مردم هستند، حرفشان بر دل مردم می نشیند و مشوق خوبی برای اشاعه این فرهنگ هستند.
این روانشناس بالینی با اشاره به توسعه فراگیر رسانه ها و فضای مجازی در میان مردم، خاطرنشان کرد: رسانه با داشتن دایره مخاطبان میلیونی، می تواند ضمن پخش فیلم و سریال های مرتبط با اهدای عضو، فرهنگ سازی قوی را کلید زده و پیش ببرد اما متاسفانه گاه شاهدیم ناخواسته در سریال ها روح فرد متوفی را ناراضی از اهدای عضو نشان می دهند که خود مساله با توجه به عرق عاطفی و مذهبی عامه مردم، مانع بزرگی سد راه این فرهنگ سازی می شود. پس باید به جای مانع تراشی، به مشوقان این فرهنگ تبدیل شده و جان هزاران نفر چشم انتظار پیوند را نجات دهند.
وی ادامه داد: امروز باید با استفاده از فرصت فضای مجازی و دسترسی آسان تر مردم به اطلاعات، کوتاهی ها را جبران کرد و اقدامات سازنده ای در این مسیر انجام داد.
گزارش فاطمه دهقان نیری

http://www.banounews.ir/fa/News/208775/پیوند-خورده-عضو-تو-با-سرنوشت-من
بستن   چاپ