آریا بانو
ژان کلود کریر: تئاتر زنده‌ترین نوع هنرهاست / نشان عالی خانه تئاتر به فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی اعطا شد
چهارشنبه 10 بهمن 1397 - 09:59:30
آریا بانو - ژان کلود کریر گفت: سعی کنید از بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایران آثار جدید خلق کنید.


سرویس تئاتر هنرآنلاین : نشست دیالوگ، بدون مرز و تاثیر متقابل تئاتر ایران و فرانسه به همت انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، عصر روز گذشته با سخنرانی محمدرضا خاکی، قطب‌الدین صادقی و حجت‌الله ایوبی و با اجرای امین عظیمی در عمارت جدید خانه تئاتر برگزار شد. قرار بر این بود تا ژان کلود کریر فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی به عنوان سخنران اصلی در این نشست حضور داشته باشد که به دلیل بیماری و بستری شدنش در بیمارستان امکان حضور او میسر نشد و پیام ویدئویی از سویش نمایش داده شد.
در ابتدای این نشست محمدرضا خاکی به عنوان نخستین سخنران که دو نمایشنامه "روال عادی" و "تراس" را از ژان کلود کریر روی صحنه آورده است، ضمن اشاره به اینکه برگزاری این جلسه به صورت ناگهانی پیش آمد و مدت زمان کوتاهی است که از حضور کریر در ایران اطلاع دارم، گفت: از من خواسته شد تا درباره رابطه فرهنگی ایران و فرانسه صحبت کنم اما این موضوع بسیار وسیع است و باید ابتدا بررسی کرد که از چه زمان رابطه‌ای میان این دو کشور برقرار شده است و سپس به روابط فرهنگی این دو پرداخته شود.
او با بیان اینکه باید ابتدا به زمان‌های دورتر و به پیشینه روابط دیپلماتیک ایران و فرانسه بپردازیم، مروری بر آشنایی و شکل‌گیری روابط ایران و فرانسه و سیر تحول نمایشی در این دو کشور داشت و افزود: مهمترین دوره تاریخی تئاتر در ایران دوره قاجار است که ما در آن دوره با حضور تعداد زیادی سفرنامه‌نویس خارجی در ایران روبرو شدیم که به دلایلی به ایران می‌آمدند و نمایش‌های ایرانی، در آن زمان بسیار مورد توجه آن‌ها قرار گرفت و آن‌ها را شگفت‌زده کرد. محققان و پژوهشگران و نویسندگان فرانسوی از نمایش تعزیه ستایش‌گرانه حرف می‌زدند و تعزیه توسط آن‌ها به مخاطب فرانسوی معرفی شد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه اشاره‌ای به نقش مجید رضوانی در فرانسه به منظور معرفی پیشینه تاریخی تئاتر ایران تا دوره معاصر برای فرانسویان داشت و یادآور شد: تا زمان اجرای نمایش "بلبل سرگشته" به کارگردانی علی نصیریان در فرانسه، خبری از ارتباط تئاتر ایران و فرانسه نبود و این اثر، آغاز اجرای نمایشی از ایران به صورت رسمی در فرانسه شد. پس از آن نیز بعد از انقلاب نیز آثاری در حوزه تعزیه، زورخانه، موسیقی و ... در آوینیون به اجرا درآمد.
محمدرضا خاکی در ادامه افزود: سفرهای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اروپا عاملی موثر بر تئاتر ایران بود و ساخت تکیه دولت نیز متاثر از این سفرها بوده است. اما تئاتر به معنایی که ما آن را می‌شناسیم با تاسیس دارالفنون اتفاق ‌افتاد. نمایشنامه‌های مولیر اولین آثاری بودند که به زبان فرانسه و با حضور بازیگران فرانسوی ساکن ایران اجرا شدند.
قطب‌الدین صادقی در ادامه به عنوان دومین سخنران خاطرنشان کرد: آقای خاکی تاریخچه خوبی از شکل‌گیری روابط میان ایران و فرانسه ارائه کرد اما ما پیش از تعزیه، شکل‌های نمایشی دیگری مانند تخت‌حوضی داشتیم. ایران ذخیره نمایشی بسیاری داشت که توانست از آن سود ببرد اما ما تئاتر مداخله‌گر و منتقد نداشتیم که بتواند فساد قاجار و نظام حاکم را افشا کند و به همین دلیل به سوی تئاتر مدرن رفتیم. با این حال مولیر و اجرا در دارالفنون به این قضیه کمک کرد و پس از آن تئاتر از شکل تفننی خارج شد و به مرحله انسان واقعی وارد شد و دچار تحول عظیمی شد.
این پژوهشگر و کارگردان تئاتر با بیان اینکه همچنان هم تئاترهای کلی‌گرای توام با غلو و ناسیونالیسمِ بیمارگونه وجود دارد، اظهار کرد: انسان واقعی را از بعد دارالفنون کشف کردیم و این تحول اساسی تئاتر ماست و خیلی قشنگ است اما متاسفم که الان بار دیگر در حال دور شدن از آن هستیم و به سمت تئاتر تفننی آتراکسیون متاثر از غرب یا تئاترهای بی‌زمان و بی‌مکان بیمارگونه می‌رویم. اکنون تئاتر ما به سوی الگوهایی که از آن غایبیم می‌رود و این فاجعه است.
صادقی در ادامه افزود: ما در دیالوگ دنبال شبیه شدن نیستیم و به دنبال "ضد" هستیم. چرا از انتقاد و دیالوگ که در دوره‌ای از فرانسه و خارج اخذ کردیم، دور شدیم و اکنون تئاتر ایرانی دیگر به اندازه تئاتر درجه چندم آن‌ها هم نیست. در دیالوگ باید چیزی به دست بیاوریم نه اینکه چهارنعل شبیه آن‌ها شویم. اگر دیالوگی با تئاتر غربی و مبانی فلسفی و فرهنگی آن‌ها داریم که باعث شده به یکدیگر نزدیک شویم و از هم یاد بگیریم، امروز در عرصه فرهنگ و هنر به کل رنگ باخته و این شروع یک فاجعه است. در جایی باید خط‌‌‌‌ کشی کنیم و در کنار استفاده از تکنیک و فنون آن‌ها، روح ایرانی را از یاد نبریم. اگر توقع ایجاد دیالوگ با فرانسه داریم ضمن یادگیری فنون روز، روح خود را فراموش نکنیم. اگرنه دیالوگ را در چه می‌بینیم؟
در ادامه این نشست پیام ویدئویی ژان کلود کریر به این مراسم پخش شد که در این پیام این فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس چنین گفت: "من ژان کلود کریر هستم، یک نویسنده فرانسوی (به زبان فارسی) امروز باید در حضور اصحاب تئاتر صحبت می‌کردم اما باید در بیمارستان به مدت سه روز بستری باشم. اما مایل بودم که چند کلامی با شما صحبت کنم البته فارسی بلد نیستم و کسی آن را ترجمه خواهد کرد. می‌خواستم بگویم که بسیار خرسندم که در کشوری هستم که سال‌های زیادی است آن را به دلایل متعددی می‌شناسم؛ اول اینکه با نهال تجدد زنی ایرانی و فرهیخته و نویسنده بزرگ ایرانی ازدواج کردم. اکنون اگر می‌خواهم درباره کشوری که سال‌هاست توجهم را به خود معطوف کرده حرف بزنم باید راجع به عطار و منطق‌الطیر حرف بزنم که به فرانسه ترجمه شده است. از این متن شاعرانه به درخواست پیتر بروک کسی که با او سی و پنج سال کار کرده‌ام، نمایشنامه "مجمع پرندگان" را در سال 1979 نوشتم که این نمایش در سراسر دنیا و از جمله ایران اجرا شد و به زبان فرانسه نیز ترجمه شد. من با این متن رابطه شخصی، عمیق و قلبی برقرار کرده و بارها به آن رجوع کردم و این یکی از دلایل وابستگی من به ایران بود. وابستگی دیگری به کشور هندوستان هم داشتم که در مورد آن نیز بسیار کار کردم.
همچنین مایلم درباره شیوه‌ای صحبت کنیم که در خصوص عطار کار کردم چراکه متنی بود که می‌شناختیم اما هیچ‌گاه تصور اینکه نمایشنامه‌ای از آن بسازیم را در ذهن نداشتیم. شعری بود که از ایده رفتن و به سیمرغ پیوستن جمعی از پرندگان سخن می‌گفت که پرنده‌ای فرمانرواست و جایی در کوه قاف زندگی می‌کند. پرنده‌ای شجاع و اهل عمل که تمام تلاشش را می‌کند که آنها را هدایت کند. ما این متن را می‌شناختیم و از آن استفاده می‌کنیم تا به بازیگران جزئیات آوایی و تمرین‌های بدنی بدهیم. مثل شبیه‌سازی پرواز پرندگان خیلی برای‌مان مفید و کاربردی بود. روزی در سال 1979 در فستیوال آوینیون فرانسه امکان اجرای نمایش را پیدا کردیم. نمایشنامه کامل را نداشتیم و در ماه ژانویه بودیم و باید برای ماه ژوئیه اجرا می‌کردیم. تقریبا به فاصله شش ماه. پیتر بروک از من پرسید که آیا فکر می‌کنی بتوانی نمایشنامه‌ای بر مبنای اثر عطار بنویسی که نمایشنامه هم نیست و من کارگردانی آن را هم زمان به عهده بگیرم؟ به او پاسخ مثبت دادم و در طی چهار تا پنج ماه به شدت کار کردیم. قبل از اجرای این نمایشنامه و پس از اجرای آن، این اثر عطار همواره با ما بود. به این معنی که برای ما اروپاییان این متن اولین گام به سمت فرهنگ‌های دیگر، اندیشه‌های دیگر، احساسات دیگر و شیوه‌های متفاوت نگاه به دنیا بود و از آن زمان به بعد به سمت هندوستان گرایش پیدا کردیم. اما دائما به "مجمع پرندگان" برمی‌گشتیم چراکه اولا متن کوتاهی بود و نمایشنامه در یک ساعت و ‌بیست دقیقه اجرا می‌شد و چندبار هم پیش آمد که من و همسرم این نمایشنامه را در روستاهای کوچک جنوب فرانسه به همراه موزیسینی که در نهایت سه نفر می‌شدیم به دو زبان آن را اجرا می‌کردیم و همیشه مبهوت از موفقیت آن بودیم. با درون‌مایه و موضوع عمیقی که داشت، این سفر طولانی با تمام خستگی‌ها و خطراتش که در نهایت تو را در مقابل خودت قرار می‌داد. همانطور که مولانا بعدا با خلاصه کردن ایده عطار گفت که سفری طولانی را انجام می‌دهیم تا به خود مسافر برسیم. جمله‌ای که برای ما اساسی بود و سعی کردیم آن را حفظ کنیم. بزرگترین تغییری که در متن عطار انجام دادم برای اینکه به جمع پرندگانی که از آن صحبت می‌کند برسیم این بود که پرندگان داستان‌هایی را مطرح می‌کنند که تداعی‌گر شخصیت‌های مختلفی در ذهن بودند و در یک لحظه تصمیم به حرکت می‌گیرند. با موافقت پیتر بروک از آن‌جایی که بی‌تحرکی و سکون طولانی مدت وجود داشت، تصمیم گرفتیم که پرندگان را به حرکت درآوریم. در نهایت حرکت زودتر آغاز شد و داستان‌هایی که تعریف می‌شد در حین سفر اما در نهایت قبل از رسیدن به دره سیمرغ بازگو می‌شد. این بزرگترین تغییر بود. غیر از اینکه نمایشنامه ابتدا به زبان فرانسه و بعد به زبان انگلیسی و سپس اسپانیایی و فکر می‌کنم در نهایت به 15 زبان اجرا شد و حتی یک نسخه به زبان کره‌ای از آن به صحنه رفت. بنابراین این متن تا مدت‌ها با ما بود. هفته پیش پیتر بروک را دیدم و باز در موردش با ایشان صحبت کردم. چراکه برای ما تجربه‌ای بسیار قوی و تاثیرگذار بود و خیلی خوشحال شدم که شنیدم نمایشنامه به فارسی هم ترجمه و استقبال خوبی از آن شده است.
دوست داشتم در مورد همه این‌ها در این جمع صحبت کنم اما در این وضعیتی که در بیمارستان هستم نمی‌توانم بیشتر سخن بگویم. اما می‌خواستم مساله‌ای مهم را بازگو کنم؛ اینکه تئاتر قدیمی‌ترین شیوه هنرهای نمایشی است. چراکه تنها نیاز به یک موجود زنده در برابر گروهی دیگر دارد و قبل از تمامی هنرها وجود داشته است و به همین خاطر زنده‌ترین نوع هنرهاست. چیزی که تعجب‌آور است این بوده که تئاتر نه تنها نمرده بلکه امروز به طرز شگفت‌آوری مبدع و غیرمنتظره است و مثل موجودات زنده مثل خود ما در تمامی جهان حرکت می‌کند و این اتفاق از ابتدای قرن 20 رخ داده است. چرا؟ در این باره با پیتر بروک خیلی حرف زدیم و فکر می‌کنم دلیل این است که تئاتر دست از رئالیست بودن کشیده است. تئاتر قرن 19 سعی بر این داشت که دقیقا چیزی را روی صحنه نمایش دهد که در دنیای واقعی هم وجود داشته. اما از زمانی که سینما در اواخر قرن 19 پدید آمد و برآمده از دنیای واقعی بود و نمی‌توانست چیزی غیر از آن را نشان دهد ناگهان تئاتر با حضور استانیسلاوسکی و خصوصا با حضور آنتوان آرتو در فرانسه خودش را از قید و بند رها کرد و از قید لزوم نمایش مو به مو رئالیستی بودن وقایع به هزاران جهت رفت و هم اکنون هم به همین صورت است. این را می‌دانم و می‌گویم چون بیست سال است که مدیر یک جشنواره تئاتر در فرانسه هستم. مواردی که دیدم خیلی تعجب‌آور بود و می‌خواستم امروز با مثال برای شما شرح دهم اما متاسفانه بیماری، کهولت سن و خستگی، فصل دیگری را رقم زد. در نهایت می‌توانم به شما بگویم به شمایی که تصمیم گرفتید در حوزه تئاتر کار کنید که شما در شکلی از نمایش هستید که قدیمی‌ترین و در عین حال جدیدترین نوع نمایش است. شکلی که نه تنها به گفته پیتر بروک اجازه نشان دادن را می‌دهد بلکه تداعی‌گر نیز هست. با چند ژست چند رنگ و حتی چند کلمه می‌توانیم گاهی در فضایی محدود دنیایی را تداعی کنیم.
برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم. خیلی به نمایشنامه‌های گذشته رجوع نکنید؛ باید آنها را شناخت به خصوص نمایشنامه‌های بزرگ کلاسیک و نمایشنامه‌های یونانی را اما سعی کنید که در بطن داستان‌های سنتی و اساطیری ایرانی کارهای جدید خلق کنید. برایتان صمیمانه آرزوی موفقیت می‌کنم."
حجت‌الله ایوبی در ادامه این نشست گفت: هفده سال است افتخار دوستی و آشنایی با آقای ژان کلود کریر را دارم. او یک ویژگی دارد و آن هم این است که هر زمان که حالش را می‌پرسی، می‌گوید نسبت به سن و سالم عالی هستم. در صورتی‌که ایشان می‌گفت حالم خوب نیست از سفر به ایران منصرفش می‌کردم. زمانی‌که به ایران آمد بلافاصله بیمار و بستری شد. وقتی گفتم کاش با این حال به ایران نمی‌آمدی، گفت اتفاقا فکر کردم در این شرایطی که بر ایران تحمیل شده باید به ایران سفر کرده و از آن دفاع کنم. برنامه‌های زیادی هم برای ایشان در طول اقامت کوتاهش در ایران تدارک دیده شده بود اما ایشان لیست را که دید گفت تنها برنامه‌ای که مایل به حضور در آن هستم، همین برنامه تئاتری است. تا لحظه آخر ایشان قصد جدی برای حضور در مراسم را هم داشت اما پزشکان او را منع کردند.
ایوبی در ادامه افزود: روزی از او درخواست کردم با صدای دل‌نشینش مولانا بخواند و خیلی سریع پذیرفت. با اینکه دسترسی به کریر برای فرانسوی‌ها هم دشوار است اما تاکنون هرکجا پرچم و فرهنگ ایران مطرح بوده در آن حضور پیدا کرده است. چند سال پیش می‌گفت بگذارید من با مدیران فرهنگی ایران صحبت کرده و قانع‌شان کنم تئاتر و سینما خطری برای هیچ حکومتی نیست! کریر معتقد است سینما و تئاتری می‌تواند به همه جای دنیا سر بزند.
او ضمن بیان اینکه کریر یکی از کشفیات خود را عباس کیارستمی می‌داند، عنوان کرد: کریر همیشه عشق کیارستمی را دارد. او می‌گوید در دهه 70 که سینمای فرانسه به بن‌بست رسیده بود و حرفی نو برای گفتن نداشت، ناگهان دیدم فیلمی آمده به نام "خانه دوست کجاست" و این تنها فیلمی بود که دو بار پشت سر هم آن را دیدم و حس کردم راه نویی در سینمای جهان باز شده است. آقای کریر می‌گوید سینمای ایران به سینمای فرانسه کمک کرد. کیارستمی به ما یاد داد بدون پول هم می‌شود مقابل سینمای هالیوود ایستاد.
در پایان این مراسم شهرام گیل‌آبادی مدیرعامل خانه تئاتر از اعطای نشان عالی خانه تئاتر به ژان کلود کریر خبر داد و گفت بعد از این مراسم او، ایرج راد و بهزاد فراهانی به نمایندگی از اعضای خانه تئاتر و هنرمندان به دیدار این نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس در بیمارستان خواهند رفت.
رویا تیموریان، شهرام گیل‌آبادی، بهزاد فراهانی، آتیلا پسیانی، مسعود دلخواه، اتابک نادری، مریم کاظمی، ایرج راد، منصور خلج،، صدرالدین زاهد، حمیدرضا نعیمی، آرش دادگر، جواد عاطفه، اصغر همت؛ علی اصغر دشتی، مریم معترف و نمایندگان بخش فرهنگی سفارت فرانسه از جمله حاضران در این نشست بودند.

http://www.banounews.ir/fa/News/123513/ژان-کلود-کریر--تئاتر-زنده‌ترین-نوع-هنرهاست---نشان-عالی-خانه-تئاتر-به-فیلمنامه‌نویس-و-نمایشنامه‌نویس-فرانسوی-اعطا-شد
بستن   چاپ