آریا بانو

آخرين مطالب

داستان شب/ بابا لنگ دراز- قسمت دوم مقالات

داستان شب/ بابا لنگ دراز- قسمت دوم
  بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر / «بابا لنگ‌دراز عزیزم سلام…»؛ احتمالا این عبارت برای خیلی از ما آشنا باشند. درواقع یا بارها آن را خوانده‌ایم یا موقع تماشای کارتون محبوب دوران کودکی‌مان آن را از زبان دختر دوست‌داشتی قصه یعنی جودی آبت شنیده‌ایم که همیشه مشغول نوشتن برای مردی مهربان است.
جین وبستر درباره‌ی رمان بابا لنگ دراز (Daddy Long Legs)، جایی ‌در دفتر خاطراتش نوشته بود که نمی‌تواند بی‌احترامی دختران ثروتمند نسبت به دختران فقیر را تحمل کند و همین مسئله باعث نوشتن رمان شد. در واقع می‌توان گفت که این کتاب با احساسات واقعی او آمیخته شده است. او در رمان بابا لنگ دراز علاوه بر جنبه‌های سرگرم کننده به عواطف و احساسات لطیف انسانی مثل بخشش، نوع دوستی، صبر و پایداری و… نیز اشاره می‌کند. این داستان به شیوه‎ای بیان شده که هر فردی، در هر سن و سال، ارتباط خوبی با آن برقرار می‌کند.
قسمت قبل:

آریا بانو


داستان شب/ بابا لنگ دراز- قسمت اول
1399/11/05 - 22:15
قسمت دوم:
نامه های جروشا به بابا لنگ دراز
شماره 215 ،فرگوسن هال
24 سپتامبر
آقای عزیز عضو هیئت امنایی که یتیم ها را به دانشکده میفرستید
من رسیدم! دیروز سفرم با قطار چهارساعت طول کشید، احساس عجیبی داشتم نه؟ چون تا حالا درعمرم سوار قطار نشده بودم. دانشکده محیطی بزرگ و جای خیلی گیج کننده ای است. هروقت از اتاقم بیرون می آیم گم میشوم. وقتی کمی از این گیجی درآمدم از وضع این جا برایتان مینویسم. ازدرس هایم هم برایتان میگویم. الان شنبه شب است و کلاس ها دوشنبه شروع می شوند. فعلا میخواستم فقط چندکلمه ای بنویسم تا با شما آشنا شوم.
نامه نوشتن به کسی که نمیشناسی به نظر عجیب می آید. اصلا کلا نامه نوشتن برای من عجیب غریب است. چون من درعمرم بیشتراز سه چهاربار نامه ننوشته ام. برای همین ببخشید اگر نامه های من مثل نامه های درست و حسابی نیست. دیروز صبح قبل از حرکت خانم لیپت خیلی جدی با من حرف زدو تکلیف رفتار و اخلاق بقیه عمرم را تعیین
کرد، مخصوصا راجع به رفتارم نسبت به آقای مهربانی که اینقدر در حق من بزرگواری کرده خیلی سفارش کرد و گفت باید خیلی احترامش را نگه دارم. ولی اخر شما را به خدا من چطور به کسی که اسم خودش را جان اسمیت گذاشته درست و حسابی احترام بگذارم؟ چرا اسمی انتخاب نکردید که کمی باکلاس تر باشد؟ پس در این صورت دیگر دلیلی
ندارد که آدم برای تیرک عزیز یا چوب لباسی عزیز نامه ننویسد.
تمام این تابستان من راجع به شما خیلی فکر کردم. بعد از این همه سال تنهایی از اینکه بالاخره یک نفر به من علاقه پیدا کرده احساس میکنم که خانواده ای پیداکرده ام والان بالاخره به کسی تعلق دارم و از این فکر واقعا احساس آرامش میکنم. ولی متاسفانه باید بگویم که وقتی راجع به شما فکر میکنم قوه ی تخیلم خیلی کم به فعالیت می افتد. من فقط سه چیز درباره ی شما میدانم:
1شما قد بلندید. .
2شما ثروتمندید. .
3شما از دخترها بیزارید. .
فکر کنم بهتر باشد بهتان بگویم آقای عزیز از دخترها بیزار که البته این یک جور توهینی است به خودم. یا بگویم آقای ثروتمند عزیز اما این هم توهین به شماست، چون انگار مهمترین چیز شما فقط همان پولتان است. تازه ثروت ظاهری آدم است. شاید شما تا آخر عمرتان ثروتمند نمانید. خیلی از آدم های بسیار باهوش در وال استریت خانه خراب شده اند. برای همین هم من تصمیم گرفته ام که به شما بگویم بابا لنگ دراز. امیدوارم بهتان برنخورد. این فقط اسم خودمانی شماست و به خانم لیپت هم نمیگوییم.
دو دقیقه ی دیگر زنگ ساعت ده را میزنند.روزهای مارا زنگ های ساعت تقسیم میکنند و خوردن، خوابیدن و کلاس
رفتن ما همه با صدای زنگ اعلام میشود. خیلی زندگی پرجنب و جوشی است. همه اش احساس میکنم اسب کالسکه
آتش نشانی هستم. آهان چراغ ها خاموش شد! شب بخیر.
میبینید چه قدر دقیق قوانین را رعایت میکنم. به خاطر اینکه در پرورشگاه جان گریر بزرگ شده ام.
با تقدیم احترامات فراوان
از جروشا ابوت به آقای بابا لنگ دراز اسمیت
اول اکتبر
بابا لنگ دراز عزیز
من عاشق دانشکده ام و عاشق شما که مرا به دانشکده فرستادید. خیلی خیلی خوشحالم. همیشه آنقدر هیجان زده ام که خیلی کم خوابم میبرد. نمی دانید اینجا چقدر با پرورشگاه جان گریر فرق دارد در خواب هم نمیدیدم که توی دنیا همچین جایی وجود داشته باشد. دلم برای کسانی که دختر نیستند و نمیتوانند به اینجا بیایند میسوزد. مطمئنم دانشکده ای که شما موقع جوانی به آن می رفتید به این خوبی نبوده.
اتاق من توی یک برج است که قبل از ساختن بیمارستان جدید بیمارستان بوده. سه تا از دخترهای دیگر هم درهمین طبقه ی ما هستند. یکی از آنها سال اخر دانشکده است و عینک میزند و دائم به ما میگوید میشود کمی ساکت تر باشید؟ دونفر دیگر هم به اسم سالی مک براید و جولیا راتلج پندلتون سال اولی هستند. سالی موی سرخ و بینی سربالا
دارد و خودمانی است. جولیا از یک خانواده ی درجه یک نیویورک است و هنوز وجود مرا احساس نکرده. این دوتا هم اتاق هستند و من و آن دانشجوی سال آخر اتاق تکی داریم. معمولا به دانشجویان سال اول اتاق تک نمیدهند مگر خیلی کم. اما بدون اینکه من حتی تقاضا کنم به من اتاق تک داده اند. به نظرم رئیس اداره ی آموزش فکر کرده درست نیست یک دختر پدر و مادر دار و با تربیت با یک دختر پرورشگاهی هم اتاق باشد. میبینید،گاهی یتیم بودن هم مزایایی دارد!
اتاق من در گوشه ی شمال غربی است و دو پنجره و یک چشم انداز دارد. وقتی آدم هجده سال با بیست نفر دیگر در یک سالن خوابیده باشد تنها بودن خیلی کیف دارد.این اولین باری است که من مجبور شدم با جروشا ابوت آشنا شوم.فکر کنم دارد ازش خوشم می آید.شما چطور؟
سه شنبه
دارند تیم بسکتبال سال اول را راه می اندازند شاید من هم انتخاب شوم. من ریزه میزه ام ولی در عوض خیلی تند و تیز و قوی و محکم هستم و وقتی دیگران بالا میپرند من از زیر پاهایشان میروم و توپ را می قاپم!
عصرها تمرین در زمین ورزش که اطرافش را درخت های زرد و قرمز گرفته و بوی برگ هایی که میسوزد همه جا را برداشته و صدای خنده و داد فریاد بچه ها می آید، خیلی کیف دارد. اینها خوشبخت ترین دخترهایی هستند که من تا حالا دیده ام و من از همه ی آنها خوشبخت ترم.
میخواستم نامه ای طولانی بنویسم و همه چیزهایی که دارم یاد میگیرم به شما بگویم (خانم لیپت میگفت شما میل دارید بدانید) ولی زنگ را زدند و تا ده دقیقه دیگر من باید لباس ورزش بپوشم و در زمین باشم. دعا نمیکنید من در تیم بسکتبال انتخاب شوم؟
ارادتمند همیشگی شما،جروشا ابوت
بعد التحریر(ساعت 9 شب): الان سال مک براید سرش را کرد توی اتاق من و گفت: آنقدر دلم برای خانه مان تنگ شده که دارم دق میکنم. تو چطور؟
لبخندی زدم و گفتم من نه. فکر کنم بتوانم تحمل کنم. دلتنگی برای خانه از آن بیماری هایی است که حداقل من در برابر آن مصونیت دارم! چون تا حالا نشنیده ام کسی دلش برای پرورشگاه تنگ بشود. شما چطور،شنیده اید؟
10 اکتبر
بابا لنگ دراز عزیز،
اسم میکل آنژ به گوشتان آشناست؟
او نقاش مشهوری بوده که در قرون وسطی در ایتالیا زندگی میکرده.همه ی دانشجویان انگار موقع درس ادبیات انگلیسی اورا میشناختند و چون من فکر میکردم او فرشته مقرب خداست همه ی کلاس به من خندیدند. به نظر هم همین می آید نه؟
عیب دانشکده این است که همه توقع دارند خیلی از چیزهایی را که یاد نگرفته ای بدانی.ا ین جور مواقع اعصاب آدم خیلی خرد میشود. ولی الان دیگر وقتی که دخترها راجع به موضوعی صحبت میکنند که من نمیدانم همان جور ساکت میمانم و بعدش در دانشنامه پیدایش میکنم و یاد میگرم.
روز اول اشتباه ناجوری کردم. یک نفر اسمی از موریس مترلینگ بود و من پرسیدم: از دخترهای سال اول است؟ و بعد فوری این شوخی در تمام دانشکده پیچید. اما درهرحال الان من هم مثل دیگران، دانشجوی باهوشی هستم و حتی از بعضی ها باهوش ترم!
میخواهید بدانید چه اسباب اثاثیه ای در اتاقم چیده ام؟ ترکیبی از رنگ های زرد و قهوه ای. رنگ اتاقم ملایم است و من پرده کتان و بالش ها، میز چوبی ماغون(دست دوم است،سه دلار خریدم) و صندلی از چوب راتان اتاقم را همه زرد رنگ خریده ام. یک قالیچه قهوه ای هم خریده ام که وسطش یک لک جوهر دارد ولی صندلی را طوری رویش میگذارم که معلوم نشود.
پنجره ها خیلی بالاست و از پای پنجره نمیشود به طور عادی بیرون را دید.سالی مک براید به من کمک کرد تا این اثاثیه را از حراجی دانشجویان سال آخر بخرم. سالی در خانواده بزرگ شده و از مبل و اثاث سر در می آورد. شما نمیدانید خرید کردن و پنج دلاری دادن و بقیه را پس گرفتن چه کیفی برای من داشت. برای اینکه من هیچوقت بیشتر
از چند سنت پول نداشته ام. آه بابا جونم! مطمئن باشید من قدر این ماهانه را خوب میدانم.
کنار سالی، واقعا به آدم خوش میگذرد، اما جولیا راتلج پندلتون کاملا برعکس است. عجیب است؛ چه قدر این رئیس اداره آموزش در انتخاب هم اتاق ها کج سلیقه است. سالی با مزه است و شوخی میکند. اما جولیا از همه چیز حوصله اش سر میرود و هیچوقت سعی نمیکند کمی خوب و دوست داشتنی باشد. در حقیقت معتقد است همین قدر که آدم از
خاندان پندلتون است بدون چون و چرا به بهشت میرود. انگار من و جولیا به دنیا آمده ایم تا دشمن همدیگر باشیم.
لابد حالا با بیتابی منتظرید ببینید من دارم چه چیزهایی یاد میگیرم:
1- لاتین: جنگ دوم رومی ها و کارتاژ. هانیبال و قوایش دیشب در کنار رودخانه ی ترازیمنوس اردو زدند. آنها سرراه رومی ها کمین میکنند و صبح نبرد آغاز میشود؛ رومی ها در حال عقب نشینی.
2- فرانسه: 24 صفحه از سه تفنگ دار، صرف سوم افعال بی قاعده.
3- هندسه: استوانه ها تمام شده اند و به مخروط ها رسیده ایم.
4- انگلیسی: انشا.سبک نگارش من از نظر وضوح و اختصار روز به روز دارد بهتر میشود.
5- اعضا شناسی: به بخش دستگاه گوارش رسیده ایم. درس بعدی کیسه ی صفرا و لوزالمعده است.
دوستدار شما و فراگیر علم و دانش،جروشا ابوت
بعدالتحریر: باباجون امیدوارم هیچوقت لب به مشروب نزنید. الکل دشمن کبد 
ادامه دارد..

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/504069/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

محافظت شیر مادر از توله‌ها در برابر گله گاومیش‌های عصبانی

چرا اجرام زحمت در ایستگاه فضایی بین المللی شناور می شوند؟

دکلمه زیبای خسرو شکیبایی

گفت و گوی خبرنگاران با امیررضا معصومی در حاشیه مراسم اختتامیه جشنواره قهرمان ایران

اهدای جایزه برترین فدراسیون سال به فدراسیون کشتی و علیرضا دبیر

صحبت های علی نادری سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی پس از انتخاب به عنوان برترین سرمربی سال 1402

تجلیل از حسین عبدی، سرمربی تیم ملی جوانان و شوخی های پیمان یوسفی

گل اول اورتون به لیورپول توسط جارد برنثویت در دقیقه 27

خطر از بغل گوش ستاره آرژانتینی گذشت

ستاره رئال در انتظار بایرن مونیخ پرستاره!

تاج و کافا قدرت‌ اول فوتسال آسیا

آخرین خبر در مورد حضور یحیی در تراکتور

رفتار عجیب از رییس فدراسیون کشتی؛ دبیر با پیمان یوسفی دست نداد!

ژاوی در بارسلونا می‌ماند

قابی از سحر دولتشاهی و حامد بهداد در پشت صحنه یک فیلم

دوره ما اینطوری نبود!

ادعای جنجالی یکی از عمو‌های فیتیله‌ای علیه مجید قناد!

چهره ها/ سلفی متفاوت المیرا شریفی‌مقدم در برنامه تلویزیون

مادرشوهر و عروس چه دعوایی کردن

چهره ها/ عکس صمیمی بازیگران سریال «نون خ» در دل طبیعت

موزیک ویدئوی تماشایی با ساز خوش صدای «ویولنسل»

تنبیه یک شامپانزه توسط مادرش به دلیل سنگ زدن به مردم!

محاصره پلنگ ایرانی توسط چند قلاده سگ‌ در شاهرود

حمله ناکام و دردناک پلنگ به خانواده جوجه تیغی ها

شکوفه های زیبا در کره جنوبی

کباب انگشتی با سس گوجه خوشمزه

شاورما یکی از خوشمزه ترین ساندویچ‌هاست

عوامل موثر در زایمان زودرس

اگر زن شاغل است حساب مشترک باز کنید

رژلب‌ها حاوی فلزات سنگین و مواد سمی هستند

با روش تخلیه الکتریکی آشنا شوید

هرروز یک سری مشکل هست!

اولین قهرمانی لیگ به حزباوی رسید

نشست خبری محرم نویدکیا سرمربی مس رفسنجان قبل از دیدار با پیکان

رضا عنایتی در کنفرانس قبل از بازی پیکان - مس رفسنجان شرکت نکرد

رییس صداوسیما: در ورزش ستاره بودن کافی نیست

ترکیب اصلی اورتون-لیورپول؛ نبرد برای بقا و قهرمانی

رییس صداوسیما: از ورزشکارانی که از حضور مقابل نماینده‌های رژیم صهیونیستی امتناع می‌ورزند تقدیر می‌کنیم

ناهید کیانی به عنوان بانوی ورزش ایران در سال 1402 انتخاب شد

علی نادری به عنوان برترین سرمربی سال انتخاب شد

برترین صحنه ورزشی سال؛ پیروزی تیم ملی برابر ژاپن

گفتگوی جالب علیرضا دبیر با ورزشکار کودک ورزش‌های زورخانه‌ای

عصبانیت "نقی" از تیپ پایتختی‌ها در سفر خارج

یه زخم گردن باعث سوءتفاهم شد!

روایت سخنگوی انجمن سینماداران از یک رکورد شکنی

آخرین خبر از وضعیت بیماری ترانه علیدوستی به نقل از وکیلش

با «مثبت آموزش» به روز باشید

فیلم سینمایی "شیفت شب"؛ فردا شب از آی‌فیلم

چهره ها/ پست عاشقانه نوید محمدزاده برای تولد همسرش

قابی از سحر دولتشاهی و حامد بهداد در پشت صحنه یک فیل