بزرگنمايي:
آریا بانو - ساختمان پلاسکو ساختمان مهمی بود که در تاریخ سی ام دی ماه 1395 آتش گرفت و فرو ریخت
همه چیز درباره پلاسکو
پیش از حادثه دردناک فروپاشی پلاسکو نیز، ساختمان پلاسکو ساختمان مهمی بود که در مرور تجربه مدرنیستی ایرانی از معماری معاصر جایگاهی تعیین کننده و تعین بخش دارد. چرا که در زمان ساخت خود هم توان تکنولوژیک ساخت را با آورده هایی چون اسکلت فلزی رفیع و آسانسور پیشرفت داد و هم نظام مدیریت ساخت و پیمان را ارتقاء بخشید و فراتر از آن، امکان جدیدی را به گونه شناسی معماری معاصر ایران اضافه کرد که پس از آن بارها و بارها به کارگرفته شده است.
ساختمان پلاسکو، ساختمانی در ضلع شرقی چهارراه استانبول،
تهران بود. از این ساختمان 17 طبقه بهعنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن
ایران یاد میشد. ساختمان پلاسکو که در سال 1339 ساخته شده بود پس از 56 سال، در سال 1395 در اثر آتش سوزی فرو ریخت. ساختمان پلاسکو توسط حبیبالله القانیان، مالک شرکت پلاسکو، بزرگترین کارخانجات صنایع پلاستیکسازی ایران، ساختهشد.طبقات 8 و 9 این ساختمان 30 دی 1395 از صبح آتش گرفت و پس از چند
ساعت آتشسوزی کل آن فرو ریخت.
فروریختن پلاسکو در سال 1395
ساختمان پلاسکو، ساختمانی تجاری در ضلع شمال شرقی چهارراه استانبول،
تهران بود و از آن بهعنوان اولین ساختمان بلندمرتبه و مدرن خاورمیانه یاد میشد. این ساختمان 17 طبقه با اسکلتِ فلزی که در سال 1341 افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در
تهران بود. ساختمان پلاسکو در روز پنجشنبه 30 دی 1395 پس از 54 سال از زمان ساخت بر اثر آتشسوزی فرو ریخت و 560 واحد تجاری در آن نابود شد.ساختمان پلاسکو درحالی بعد از 3٫5
ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتشنشان درحال مهار آتشسوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.
ساختمان پلاسکو در کنار ساختمان آلومینیوم از اولین بلندمرتبههای تهرانشمرده میشد. ساختمان پلاسکو نماد
تهران جدید و معماری مدرن در پایتخت و به عنوان یک مونومان شاخص شهری محسوب میشد. ساختمان پلاسکو با ارتفاع 42 متر در زمان اتمام ساخت در سال 13411 بلندترین ساختمان
تهران بود تا اینکه در سال 1342 ساختمان فعلی بورس
تهران با ارتفاع 68 متر عنوان بلندترین ساختمان پایتخت را از پلاسکو گرفت.
ساختمان پلاسکو، کمی پایینتر از چهارراهی است که به آن استانبول میگویند؛ منطقهای که در دهههای چهل و پنجاه
قلب تجارت و دیپلماسی و البته خوشگذرانی و تفریح در
تهران بوده است. برج پانزده طبقهای که اولین ساختمان با اسکلت فلزی در
تهران بود و دومین ساختمان بلندی که در آن آسانسور وجود داشت، با سرمایه حبیبالله القانیان ساخته شد.
ساختمان پلاسکو در سال 1353
مشخصات و ویژگی های ساختمان پلاسکو
ساختمان پلاسکو شامل 17 طبقه (یک طبقه زیرزمین، یک طبقه همکف و 15 طبقه روی پیلوت) بود و سازه آن از نوع اسکلت فلزی بود. متراژ تقریبی زیربنای ساختمان پلاسکو 29 هزار متر مربع بود و طبقات اول تا چهارم مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات داشتند.
سازه ساختمان پلاسکو تمام فولادی بود و حتی نمای بیرونی آن کلاف کشی و با فولاد بسته شده بود که با این شیوه ساخت استوار، عمر مفید آن را 2000 سال تخمین میزدند. در ابتدای گشایش پاساژ، تهیه کنندگان
فیلم و شرکتهای مختلف در طبقات اول دفتر گرفته بودند، ولی رفته رفته، این بنگاهها، جای خود را به تولیدیها و تک فروشیهای پوشاک دادند و حضور صنف پوشاک در این پاساژ تا پایان عمر ساختمان ادامه داشت. عمده واحدهای این ساختمان با مرور زمان و در سالهای انتهایی عمر آن به کارگاههای تولیدی تبدیل شده بود که با کاربری آن همخوانی نداشت. از نمای سپید و قرمز سالهای اولیه برج پلاسکو و مجسمه عظیم «کانادا درای» نارنجی که برای
تبلیغ روی برج پلاسکو نصب کرده بودند، در سالهای آخر فقط قطعات فلزی منظمی باقی مانده بود که از یک طرف نمای برج بیرون زده بود. با این حال، ساختمان پلاسکو هنوز تا فاصله قابل توجهی از هر طرف، کاملاً دیده میشد.
ساختمان پلاسکو پیش از انقلاب
در طبقه منهای یک حوضهای بزرگ آبی قرار داشت، با فوارههایی که ارتفاعشان تا طبقه سوم ساختمان میرسد و دور تا دور مغازههای آکواریومی و ماهی فروشی بوده است و هر سال عید در این طبقه هفت سین چیده میشد. طبقات اول تا چهارم این ساختمان دارای مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات بودند که بیشتر خرده فروش بودند و انواع پوشاک، به ویژه پوشاک مردانه ارائه میشد. در سایر طبقات نیز اکثراً تولیدیها و یا دفاتر پخش پوشاک مستقر بودند. سقف بسیار بلند مجتمع و طراحی دایره وارش گردش و دیدن ویترین بوتیکها را بسیار آسان کرده بود.
در راهروها هم صندلیهایی برای نشستن وجود داشت که فضای تجاری را انسانی میکرد. در راه پلههای آن که به سبک چند ده سال پیش هنوز موزاییکی بود با لبههای فلز کوبی شده، کنار سطل آشغالهای بزرگ در پاگردها، آگهی تهیه لوازم خیاطی، دکمه و مادگی و چیزهای دیگر را میشد دید. در طبقههای بالایی، خبری از اسمهای عجیب و دکورهای خوش آب و رنگ روی ویترین مغازهها نبود. در این طبقات کاغذ راهنمایی نصب شده بود که مشتریها را به سمت تولیدیهایی که سراغشان آمده بودند راهنمایی میکرد. راهروها هم پر بود از کیسههای پلاستیکی بزرگ با آدرس شهرهای مختلف و جعبههایی که میبایست برای کاسبها ارسال میشد. از طبقه پنجم به بعد فضای ساختمان کوچکتر میشد و راهروهای به هم پیوسته وجود نداشت. دسترسی به این بخش ساختمان با راه پله و آسانسور امکانپذیر بود. طبقه آخر برج پلاسکو، تا مدتی، یک رستوران سلف سرویس قرار داشت، جایی که از آن یک راه پله به پشت بام میرفت و چند نفری از این راه خودکشی کردهاند.
ساختمان پلاسکو پیش از آتش سوزی
ساختمان پلاسکو، بعد از بازار تهران، از بزرگترین و معروفترین بورس توزیع پوشاک در
تهران بود. پاساژ پلاسکو، یکی از نخستین مراکز
خرید مدرن در
ایران بود که با بازار
سنتی فرق بسیاری داشت؛ مکانی لوکس و مرتفع که مغازههای بسیاری را با دکورها و ویترینهای رنگارنگ در دل خود جای داده بود و به همراه رستوران سلف سرویس در بالاترین طبقه و مکانهایی برای استراحت مشتریان، به یکی از پر رونقترین مکانهای اقتصادی
ایران تبدیل شده بود. در این مجتمع حدود 560 واحد تجاری فعال بود که بیشتر آنها را تولیدیهای پوشاک تشکیل میدادند. سهم اشتغال ساختمان پلاسکو در صنعت پوشاک کشور حدود 0٫6 درصد بود که نشانی از نقش بسزای آن در اشتغال بود.
با توجه به نزدیک شدن به ایام عید، بیشتر واحدهای تولیدی مشغول به کار بودند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شب عید مردم باشند. به گفته ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک، واحدهای تولیدی مجتمع پلاسکو به صورت 100 درصد، پوشاک داخلی تولید میکردند و ارزش اجناس هر واحد تولید به طور میانگین، حدود 200 میلیون تومان بوده است. نرخ اجارهها و فروش سرقفلی در پاساژ پلاسکو متفاوت بود و ارزش سرقفلی برخی مغازهها به 4 تا 5 میلیارد تومان نیز میرسید و اجاره بهای برخی از آنها نزدیک 30 تا 40 میلیون تومان در ماه بود.
وجه تسمیه ساختمان پلاسکو
وجه تسمیه ساختمان پلاسکو این است که آقای القانیان اصلا مالک کارخانه پلاسکو بود که از جمله مصنوعاتش ظرفهای ملامین و پلاستیک بوده است. تکمیل ساختمان از سال 39 تا 41 طول کشید و وقتی که سر برآورد، در تمام
تهرانی که آن روزها حدود دو میلیون نفر جمعیت داشت دیده میشد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ