فاطمه هایی که می شناسید
اجتماعي
بزرگنمايي:
آریا بانو - جام جم / «فاطمه هایی را که می شناسید به من معرفی کنید.» این خلاصه ای از فراخوانی است که مجتبی حیدری در شبکه اجتماعی اش منتشر کرده است؛ فراخوانی که قرار است به نتیجه ای مثل شکل گیری مجموعه ای عکس از کسانی که اسم شان فاطمه است ختم بشود. نامی که در یک قرن اخیر، بیشترین اسم دختران در ایران بوده و خب طبیعتا این ارادت مردم را به حضرت فاطمه زهرا(س) نشان می دهد؛ اما آیا نام فاطمه بر زندگی اجتماعی صاحبانش هم تاثیرگذار است؟ این آن چیزی است که عکاس پروژه # من _فاطمه_ هستم به دنبال آن است و اتفاقا به نتایج خوبی هم رسیده است.
این اولین پروژه عکاسی مجتبی حیدری نیست که موضوعی مناسبتی و مذهبی دارد. پیش از این هم او سال ها در کشور عراق و با موضوع اربعین، عکاسی کرده است و در نهایت عکس های مستند خودش را از این حماسه عظیم، در قالب نمایشگاهی به نام «چشم ما حیرت» به نمایش گذاشته است: «من عکاس مستند اجتماعی هستم اما موضوعاتی از جنس مذهب، هیچ وقت از موضوعات شهری نه تنها برایم جدا نبوده است که اولویت هم داشته و همیشه با من بوده است؛ در واقع مذهب و جامعه همیشه برای من همسو بوده اند.»
موضوعی که پروژه عکاسی از روضه های خانگی در ایام محرم هم آن را ثابت کرد. عکاسی از مراسمی که به دلیل شیوع ویروس کرونا، شکل و شمایل دیگری گرفته بود و همین بهانه ای برای شکل گیری مجموعه عکسی از بیشتر از 40 روضه خانگی در ایام محرم بود که در نمایشگاهی با نام «به تو از دور سلام» بود. اما فرا رسیدن ایام فاطمیه، آن چیزی بود که می توانست مجبتی حیدری را دوباره به چالش بکشد: «من همیشه به دنبال کار متفاوت هستم؛ هرچه سخت تر، انگیزه من بیشتر. ماجرا از آنجا شروع شد که برای ایام فاطمیه، در جست وجوی نمادی برای شروع این پروژه بودم؛ نمادی برای ابعاد متفاوت شخصیت حضرت زهرا(س).» چیزی شبیه به گنبد، سقاخانه یا پنجره فولاد به عنوان نماد که در روزهای تولد یا شهادت امام رضا(ع) به کار می رود و آقای عکاس از سرانجام انتخاب نماد برای ایام فاطمه می گوید: «حقیقتا پیدا کردن نماد با موضوع حضرت فاطمه(س)، کار بسیار دشواری بود، ولی در نهایت برای پیدا کردن نمادی از بانوی بی نشان، به اسم فاطمه رسیدم.»
فراخوانی برای همه فاطمه ها
به این ترتیب فراخوانی در شبکه اجتماعی مجتبی حیدری شکل گرفت که فاطمه ها به این پروژه دعوت هستند؛ فاطمه هایی که به هر شکل و نحوی، نوعی از رابطه خاص خودشان با صاحب اسم شان را پیدا کرده اند. فراخوانی که باعث شد پیام های فاطمه ها به مجتبی حیدری شروع شود: «من تک به تک این پیام ها را می خواندم و از شدت عجیب و جذاب بودن پیام های فاطمه ها، حیرت می کردم.» و پروژه عکاسی از فاطمه ها آغاز شد. خانم هایی که نام شان فاطمه است و احساس و رابطه آگاهانه ای نسبت به اسم شان دارند و هرکدام با هر پوششی، جایگاهی متفاوت در جامعه امروز دارند. فاطمه عکاس، فاطمه سفالگر، مجری تلویزیون، جهادگر، فاطمه ای که تار می زند، فاطمه خیاط و فاطمه دارای معلولیت. حالا جمع فاطمه ها برای به نتیجه رسیدن چنین پژوهشی در قالب عکاسی جمع شده است.
فاطمه ای که شناختم
هرکدام از فاطمه های حاضر در این پروژه عکاسی، در جایی و در زمانی، اتفاقی برایشان افتاده است که نسبت به اسم شان حساس شده اند. مجتبی حیدری از فاطمه عکاس می گوید که در سفری به مناطق جنگی جنوب کشور، تلنگری ناگهانی می خورد: «می گوید در آن سفر درباره حضرت فاطمه(س) چیزهایی می شنود که یک دفعه حواسش جمع می شود که او هم اسم چنین شخصیتی است؛ او می گفت احساس مادرانه و محبت حضرت فاطمه زهرا(س)، آن بخشی از ابعاد شخصیتی حضرت بوده است که در عمق و جانش نشسته است.» احساسی که در قلبش ماندگار شده است و چند وقتی هست که مادرانگی را به شکل دیگری می بیند. اما فاطمه جهادگر؛ کسی که چندین و چند ماه است که در بخش کرونایی هایی یکی از بیمارستان های شهر فعالیت می کند و علائم روزهای اخیرش نشان می دهد که بالاخره خودش هم کرونا گرفته است: «آن چیزی که او را نسبت به اسمش حساس کرده بود، حس نوعدوستی صاحب اسمش بوده است.» فاطمه دیگری از تعلق خاطرش نسبت به اسمش می گوید؛ تعلقی که آن را در سن 15 سالگی به دست آورده است: «مثلا یکی از فاطمه ها می گفت که 15 سالم بود که مادرم خاطره ای از مادربزرگم برایم تعریف کرد؛ گفت وقتی می خواستیم اسم تو را فاطمه بگذاریم، مادرم به من تذکر داد که اگر قول می دهی هیچ وقت به او توهین نکنی، بی احترامی نکنی، او را سیلی نزنی و رفتار شایسته ای با او داشته باشی اسمش را فاطمه بگذار. اگر نمی توانی این کار را نکن.» و این همان کشفی بوده است در همان سن و سال نوجوانی به آن رسیده و همچنان در حال پرورشش است. حالا پروژه عکاسی #من_ فاطمه_ هستم، شده است تجربه پشت تجربه؛ تجربه ای که یکی دیگر از فاطمه های جمع تعریف می کند: «استاد یکی از درس هایمان در دانشگاه، همه دانشجوها را با اسم صدا می کرد؛ مهشید، نرگس، الناز و... اما وقتی به نام من می رسید، من را فاطمه خانم صدا می کرد. از آن موقع این فکر در من ایجاد شد که چه می شود کسی به نام فاطمه می رسد و بی اختیار به آن احترام می گذارد؟ و رخ دادن این اتفاق، همان لحظه ای بود که اسمم برایم خیلی شیرین شد.»
راز یک نام
از تاثیر اسم بر شخصیت افراد در دین هم کم نشنیده ایم؛ این که اولین حقی که فرزندان بر گردن پدر و مادر دارند این است که نام نیکویی برایشان انتخاب کنند. نامی که همیشه با آدم ها می ماند. عکاس پروژه من فاطمه هستم از هدفی که در این راه به دنبالش است می گوید: «ما در این پروژه به فاطمه ها جایزه ندادیم یا نخواستیم از خوب بودن همه فاطمه ها بگوییم؛ چه بسا این که بعضی ها اسم شان فاطمه است ولی زینت اسم شان نیستند؛ اما نمی توانیم منکر این بشویم که اسم مهم است. آن قدر که اباعبدا... می گوید هر فرزند پسری که خداوند به من بدهد تا قیامت اسمش را علی می گذارم.»
مجتبی حیدری از مادری تعریف می کند که دخترش را در جوانی از دست داده است: «آن مادر می گفت که دخترم به خواب من آمد و گفت ممنونم که اسم من را فاطمه گذاشتی؛ اسمم نجاتم می دهد.» اما واقعا چه ارتباطی در این بین وجود دارد؟ به نظر می رسد که فاطمه ها به واسطه اسم شان، به صاحب اسم شان ربط پیدا می کنند. حالا فاطمه هایی که ربط خودشان با اسم شان را پیدا کرده اند می توانند در جلوی دوربین آقای عکاس قرار بگیرند. ماجرا این است که ما اسم بچه هایمان را اسامی نیکو نمی گذاریم که از آنها استفاده ابزاری کنیم. در واقع اسم آن چیزی نیست که بشود به طرق مختلف از آن استفاده کرد بلکه آن چیزی است که از اعماق قلب مان برای پاره وجودمان می پسندیم تا همیشه از صدا کردنش لذت ببریم. موضوعی که فارغ از این که ارادت مردم به اهل بیت(ع) را نشان می دهد، برای خود شخص ماندگار خواهد بود: «ما با این اسم شناخته می شویم، در نهایت با این اسم از دنیا می رویم و با این اسم هم محشور می شویم و امیدواریم که به فضل خدا، صاحب اسم هم دستگیرمان باشد.»
فاطمه ای در تصویر
حالا مجتبی حیدری، در نیمه راه پروژه ای است که امیدوار است باعث شود تا عده ای از آدم ها به این بخش از زندگی شان فکر کنند؛ این که واقعا اسم ما چه بار معنایی دارد و حتی چه مسوولیتی بر دوش مان می گذارد. «به نظر من، ما آن قدر در روزمرگی افتاده ایم که از چنین مساله ای غافل هستیم؛ شاید اگر امروز هم مثل گذشته با برخی از اسامی دشمنی خاصی وجود داشت، آن وقت برایمان مهم می شد که اسم مان چه است؟» اما آن چیزی که حیدری در این روزها به آن رسیده، شگفت انگیز است؛ این که تو فاطمه ای هستی که ربط خودت به صاحب اسمت را کشف کرده ای. این که او تصویر ظاهری این حس درونی و ربطی که فاطمه ها آن را در خودشان کشف کرده اند به تصویر کشیده است: «اما من از چه چیزی عکس گرفتم؟ من از چیزی عکس گرفتم که واقعیت است؛ من از آن ارتباطی که فاطمه از اسمش و صاحب اسمش به آن رسیده است عکس گرفتم.» و او از همان فاطمه جهادگری می گوید که احساس نوع دوستی را از اسمش گرفته بود: «روزی که ما برای عکاسی به بیمارستان رفتیم، من به چشم دیدم که چقدر دوستان و اطرافیان او از این که او روز قبل به بیمارستان نیامده بود ناراحت بودند و از او گله می کردند که چرا نیامدی؟ چقدر جایت خالی بود و فاطمه چقدر قربان صدقه شان می رفت و با آنها شوخی می کرد و حال شان را خوب می کرد.» یعنی همان احساسی که او نسبت به اسمش داشته، آیینه رفتارش بوده است: «تجربه شخصی من این است، این همان مرحله ای است که فکر و حرف و عمل به یک نقطه رسیده اند.» حالا آقای عکاس عکس ها و فیلم هایش از فاطمه های پروژه عکاسی اش را در شبکه اجتماعی اش منتشر می کند؛ مجموعه ای از عکس و فیلم ها که البته نیاز به یک بخش تکمیلی هم دارد: «یک ویدئوی یک دقیقه ای که خود فاطمه صاحب فیلم روی آن صحبت می کند و از احساسش می گوید و یک تک عکس که با نوشته کوتاهی در زیر عکس، ماجرای آن برای بیننده تعریف شده است.»و حالا پروژه ای که در پی کشف ارتباط فاطمه ها با صاحب اسم شان است به نتیجه های خوبی رسیده؛ این که معنی و از آن مهم تر، بار معنایی اسم ، به طور مستقیم در رفتار کسانی که نسبت به این دو وجهه از اسم شان آگاهی دارند، تاثیرگذار است و جلوه عملی دارد.
-
يکشنبه ۲۸ دي ۱۳۹۹ - ۰۰:۳۰:۵۷
-
۲۳ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/497554/