طنز/ آق کمال چالش مومو را شکست میدهد!
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - خراسان / با عیال بعد از مدتها رفته بودم خانه آقاماینا احوال بپرسِم. از وقتی کرونای کوفتی آمده نشده ما یَگ دل سیر خانوادهمانه ببینِم. چون عیال تو داروخانهیه و مویم با مردم سر و کار درُم، جرئت نمکنِم خیلی به کسی نزدیک بشِم، مخصوصا آقام و مادرُم که سنی هم ازشان گذشته. تا هوا خوب بود که مرفتِم تو حیاطشان، حالا هم مرِم یَگ گوشه هال با ماکس میشینِم و فوری برمگردم. خلاصه داشتِم حرف مزدم و از اوضاع بورس و دلار تا قیمت مرغ و تخممرغ تحلیل مکردم که برارُم جمال گوشیشه آورد پیشُم. ای جریان گوشی بچهمدرسهایها هم شده قوز بالا قوز. از یَگ طرف گیرونی گوشی که داد خریدار و فروشنده ره درآورده، از یَگ طرف هم ای که ننه باباها یَگ زمانی نِمذاشتن بچهها دست به گوشی بزنن ولی حالا به هوای آموزش آنلاین، خودشان بهزور گوشیها را به اینترنت وصل مکنن و مدن دست بچههاشان!
جمال گفت: «داداش ببین ای کیه بهم پیام داده؟» اِنا حالا خوب رفت... چشمتان روز بد نبینه، دیدُم عکس ای عروسکه «مومو» ره دره نشون مِده. دهنُم خشک رفت، گفتُم: «جوابشه که ندادی، ها؟!» گفت: «چرا اتفاقا. بری چی؟» بیا و درستش کن. عیال گوشی ره گیریفت و چشماش چارتا شد، بهم چشمک زد که یعنی خیلی تابلو نکن. گفت: «جمالجان چی بهت پیام داده بود؟» جمال گفت: «نفهمیدُم زن داداش، خارجکی بود. مویم براش استیکر فرستادُم. بعد یَگ ویسی برام فرستاد که او رَم نفهمیدُم چی مِگه، بعدشم یَگ فیلم خندهدار هم فرستاد که خیلی خُنک بود. براش نوشتُم chi migi yare be mo » نفسُم درنمیآمد. گوشی ره گیریفتُم گفتُم: «کو فیلمه؟ همیه؟» فیلم ره باز کردُم... همی عروسک ترسناکه داشت یَگ چیزایی مثل تهدید مگفت و خیلی وحشتناک مِخندید. چشمامه بستُم و گفتُم: «بری چی ای چیزا ره نگاه مکنی؟ اصلا کی بهت گفته با غریبه چت بکنی؟» خودشه به موشمردگی زد و گفت: «خب داداش مو که نمفهمیدُم چی مِگه. هی مگفت مو مو، مویم گفتُم بری مو، مومو نکن یره... آخرش فهمید با مو طرفه، روش کم شد و بدون خداحافظی گذاشت رفت رد کارش»!
بیا، یعنی ای بچههای الان، موموی وحشی رَم از رو مِبرن. ایم از ای.
نویسنده : آق کمال همه کاره و هیچ کاره
-
شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۱:۲۳
-
۲۰ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/435546/