آریا بانو

آخرين مطالب

ناگفته‌های نوجوان طلایی «خورشید»؛ پیش از این سینما نرفته بودم! فرهنگی هنری

ناگفته‌های نوجوان طلایی «خورشید»؛ پیش از این سینما نرفته بودم!
  بزرگنمايي:

آریا بانو - مهر / روح‌الله زمانی بازیگر نوجوان فیلم سینمایی «خورشید» که دو روز پیش جایزه استعداد نوظهور بازیگری را از جشنواره «ونیز» دریافت کرد، درباره گذشته و آینده خود پس از این جایزه گفت.
روح‌الله زمانی تا همین یک سال پیش «بازیگر» نبود اما چند روز پیش و از هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز، جایزه مارچلو ماسترویانی را به‌عنوان یکی از استعدادهای نوظهور عرصه بازیگری دنیا دریافت کرد. کودک کاری که پیش از نقش‌آفرینی در فیلم سینمایی «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی در مترو دست‌فروشی می‌کرد.
هنوز لحن «داش مشتی» دارد، در حین گفتگو بارها مرا «آقا» خطاب و بلافاصله عذرخواهی می‌کند، بیشتر دلی صحبت می‌کند و جملاتش منقطع و کوتاه است. البته هیجان جایزه هنوز در کلامش مشهود است. جایزه معتبری که مهر تأییدی بر استعدادش در بازیگری آن هم در اولین گام ورودش به سینما محسوب می‌شود.
روح‌الله زمانی حالا تمام جانش پر از شور و شعف است، آینده‌ای روشن برای خودش متصور است و دوست دارد رویایش در بازیگری محقق شود.
در ادامه اولین گفتگوی روح‌الله زمانی بازیگر نوجوان فیلم «خورشید» مجید مجیدی پس از دریافت جایزه «مارچلو ماستریانی» از جشنواره «ونیز» را می‌خوانید؛
* از اینکه حالا یک جایزه مهم جهانی برای بازیگری داری، چه حسی داری؟
«فان مع العسر یسرا» بعد از هر سختی، آسانی است. آقای مجیدی برای بازی من در این فیلم خیلی تلاش کرد. خودم هم تلاش زیادی کردم. من این جایزه را به همه عوامل فیلم تقدیم می‌کنم و خیلی خوشحال هستم که خدا این توفیق و این شانس را به من داد که این جایزه برای من باشد.
* چگونه متوجه شدی این جایزه را برده‌ای؟
من پیگیر شده بودم که ببینم این برنامه یا مسابقه پخش زنده دارد یا نه؟
* منظورت اختتامیه جشنواره «ونیز» است...
بله بله اختتامیه. به صورت زنده برنامه را دیدم و متوجه شدم برنده شده‌ام و خوشحال شدم. فهمیدم که بعد از هر سختی، آسانی است. این شانس را خدا به من داد و خوشحال شدم.
* ولی قبل از اختتامیه متوجه شده بودی که برنده شدی چون باید پیام ویدئویی ارسال می‌کردی…
نه. به من مشخصاً نگفته بودند. چون شاید می‌خواستند سورپرایز شوم. به همین دلیل فقط خواستند یک ویدئویی ضبط کنم و بفرستم. اما وقتی متوجه شدم از شدت هیجان فقط فریاد می‌زدم. و آن زمان فهمیدم که برای همین جایزه ویدئو را می‌خواستند.
* حالا درباره آن روزهای اول بگو. اصلاً چگونه برای فیلم «خوشید» انتخاب شدی؟
خدا به من این شانس را داد. دستیارهای آقای مجیدی یک روز به مدرسه ما آمدند، از تمام دانش‌آموزان مدرسه ما که حدود 500، 600 نفر بودند تست گرفتند. خدا را هزار مرتبه شکر قبول شدیم، بعد به فرهنگسرای بهمن رفتیم و آقای عسگری از دستیاران آقای مجیدی از ما تست گرفتند، در آن تست هم قبول شدیم، 10 روز بعد آقای مجیدی هم از ما تست گرفتند.
* در کل چند بار تست دادی؟
چهار پنج بار. یعنی عوامل مختلف فیلم از ما تست می‌گرفتند. به جز من سه نفر دیگر هم کاندیدای بازی برای همین نقش «علی» بودند و کنار من تست می‌دادند اما من قبول شدم. من خیلی دعا دعا می‌کردم که من انتخاب شوم. وقتی آقای مجیدی نظر مثبتش را درباره من اعلام کرد بهترین لحظه عمرم بود.
* مدرسه‌ای که می‌رفتی یک مدرسه عادی بود یا مدرسه کودکان کار؟
مدرسه عادی بود. در این مدرسه همه جور دانش‌آموزی وجود دارد. مدرسه من در بریانک است. من خودم بچه شَری بودم. ولی ان‌شاالله که درست بشوم! البته قدر این موقعیتم را می‌دانم. رفیق‌های خودم با معرفت و با مرام بودند. دم آقای مجیدی گرم چون کاری می‌کند که مردم بچه‌های کار را درک کنند البته به خود مردم بستگی دارد که این بچه‌ها را درک کنند. ما بچه‌های کار بودیم که خرج زندگی خودمان را در می‌آوردیم. اگر همین بچه‌ها حمایت نشوند خلافکار می‌شوند و به راه‌های بد کشیده می‌شوند.
* در آن مدرسه‌ای که درس می‌خوانی به جز تو دوستان دیگرت هم کار می‌کردند؟
دوستان دیگرم دست‌فروشی نمی‌کردند اما کارهای دیگری مثل مکانیکی انجام می‌دادند، یا باربری برای مغازه‌های مولوی می‌کردند. با بعضی از دوستانم شب عید ماهی و ترقه می‌فروختیم. دوستان دیگرم هنوز کار می‌کنند.
* ولی کار کردن برای تو و دوستانت زود است.
بله زود است. اما کار کردن چیز بدی نیست با این حال فکر می‌کنم من و دوستانم باید درسمان را بخوانیم تا فردا بتوانیم برای کشور خودمان چیز مفیدی شویم. به خدا به همین فکر می‌کنم. همه باید مثل برادر و خواهر برای هم باشند اما انگار در این دنیا هیچکس به آن یکی رحم نمی‌کند. گاهی فکر می‌کنم چرا یکی باید آبروی دیگری را بریزد یا چرا باید از پشت خنجر بزند؟ والا نمی‌دانم این کارها برای چیست. همه باید دست به دست هم بدهند این بچه‌های کار را حمایت کنند. همین بچه‌های کار می‌توانند برای آینده کشور مفید باشند. این بچه‌ها هستند که کشور را بالا می‌کشند البته اگر حمایت شوند.
* قبل از اینکه در «خورشید» بازی کنی اصلاً به سینما رفته بودی؟ شناختی از سینما داشتی؟
یک بار از یکی از دوستانم پرسیدم داداش چه‌جوری می‌شود بازیگر شد؟ او به من گفت صد درصد باید پارتی داشته باشی!
* یعنی قبل از اینکه آقای مجیدی به سراغت بیاید این رؤیا را داشتی؟
بله بله. نمی‌خواهم بی احترامی کنم، بدفهمی نشود، اما دوستم به من گفت حتماً باید پارتی داشته باشی چون هیچکس حمایت نمی‌کند، واقعاً هم به نظرم همینطور است به نظرم باید پارتی داشته باشی و البته توکلت هم به خدا باشد تا بتوانی بازیگر شوی.
* سینما چی؟ رفته بودی؟
نه اصلاً نرفته بودم.
*چرا؟
اصلاً وقتی سر در سینما را می‌دیدم ناراحت می‌شدم که من نمی‌توانم بازیگر شوم.
* یعنی همیشه دوست داشتی بازیگر شوی؟
بله همیشه. فکر می‌کنم بازیگری چیزی است که در خون من وجود دارد. اصلاً این چیزها باید در خون آدم باشد فکر می‌کنم ربطی به علاقه ندارد.
* بعد از اینکه «خورشید» در جشنواره فیلم فجر اکران شد دوستانت چه می‌گفتند؟
خودم خیلی خوشحال و هیجان زده شدم از آقای مجیدی تشکر کردم. از این بیشتر خوشحال شدم که مردم می‌توانند مشکلات بچه‌های کار را ببینند. آقای مجیدی خودش هم شخصیت بزرگی دارد این را تنها از لحاظ کارگردانی نمی‌گویم. دلش بزرگ است، مهربان است، مرد خوبی است، کارگردانی است که دل و جانش را برای فیلم می‌گذارد. خوشحال‌تر شدم که مردم می‌توانند چنین فیلمی را ببینند و نظرشان درباره کودکان کار عوض شود. این فیلم می‌تواند دلیلی باشد تا مردم از ما حمایت کنند.
* فکر کنم سوالم را اشتباه متوجه شدی. منظورم این بود که واکنش دوستانت نسبت به حضور تو در این فیلم چه بود؟
نه چیزی به من نمی‌گفتند. چون آن‌ها هم خیلی سینما نمی‌روند. اصلاً فیلم «خورشید» را آن زمان ندیده بودند.
* پدر و مادرت چی؟
پدر و مادرم دیدند، مادرم خوشحال شد و گریه کرد. دایی‌ام هم گریه کرد. همه خوشحال بودند. خودم هم کیف می‌کردم که توانستم اعتماد پدر و مادرم را جلب کنم تا آنها بفهمند که من هم می‌توانم به جایی برسم. به من افتخار کنند که توانسته‌ام در سینما جایی برای خودم دست و پا کنند.
* درباره آن لحظه‌ای بگو که آمدی و به مادرت گفتی من در تست بازیگری قبول شدم.
مادرم باور نمی‌کرد، خودم هم باور نمی‌کردم چون بیشتر از 600 نفر در حیاط مدرسه برای تست صف کشیده بودند. وقتی یکباره به مادرم گفتم از بین آن همه آدم من قبول شدم باورش نمی‌شد. من به کارهای خدا ایمان دارم. نمی‌دانم چطور بگویم خیلی خوشحال شدم. اصلاً شما بودید چه حسی پیدا می‌کردید؟
* اگر من هم بودم مثل تو باورم نمی‌شد. این روزها باز هم کار می‌کنی؟
نه. وقتم را صرف کتاب خواندن می‌کنم. مثلاً فیلم می‌بینم. فیلم‌های خود آقای مجیدی را هم می‌بینم. می‌روم از انقلاب کتاب‌های لهجه صورت می‌خرم.
* کدام یک از بازیگرهای سینما را تا حالا از نزدیک دیده‌ای؟
راستش را بخواهید من اصلاً بازیگرها را نمی‌شناختم. اولین روزی که آقای جواد عزتی آمده بود، ما او را نمی‌شناختیم، نمی‌دانستیم بازیگر است. خانم طناز طباطبایی را هم نمی‌شناختم اصلاً پدر و مادرم هم آن‌ها را نمی‌شناختند. کلاً نمی‌شناختیم، اصلاً کاری به بازیگرها و این صحبت‌ها نداشتیم. یک بازیگر بود که در سریال‌ها بود او را کم و بیش می‌شناختم.
* رضا عطاران؟
نه بخدا او را هم نمی‌شناسم!
* پس کدام بازیگر بود؟
اسمش را نمی‌دانم. او را به صورت چشمی می‌شناسم. همان که در تلویزیون می‌گفت کدخدا، او را می‌گویم. درواقع بازیگرها را نمی‌شناسم.
 اشک‌های روح‌الله در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
* تو قبل از «خورشید» کار می‌کردی. حالا که دیگر در خیابان کار نمی‌کنی به لحاظ مالی مشکلی نداری؟
هر بچه‌ای که کار می‌کند صد در صد به پولش احتیاج دارد، چون کسی از این بچه‌ها حمایت نمی‌کند. آقای مجیدی من را حمایت کرد که آدم‌ها را بشناسم تا اگر فیلمی چیزی بود بتوانم از عهده‌اش بربیایم. من هم سعی می‌کنم بیشتر کتاب بخوانم، طرز صحبت کردنم را تغییر بدهم تا بتوانم در فیلم‌های دیگر حضور پیدا کنم. ایمان دارم به خودم که می‌توانم. به خاطر همین سراغ دست‌فروشی و کار کردن نمی‌روم.
* به لحاظ مالی چی؟
شرایطمان بعد فیلم تغییر کرده است. بیشتر درس می‌خوانم و البته آقای مجیدی هم تا حدودی کمکمان می‌کند.
* حالا می‌خواهی بازیگری را به صورت حرفه‌ای ادامه بدهی؟
بله. آقای محمد عسکری (دستیار کارگردان)، بابک لطفی (از بازیگران فیلم) و… در «خورشید» به من خیلی لطف داشتند گاهی به آنها می‌گویم کاری چیزی دارند.
* خودت زنگ می‌زنی و پیگیر می‌شوی؟
بله، البته خودشان هم اطلاع می‌دهند مثلاً وقتی زنگ می‌زنم و حالشان را می‌پرسم بعضی اوقات به من خبر می‌دهند مثلاً آقای عسکری گفت شاید سر کاری ببرمت.
* بعد از «خورشید» کارگردان‌های دیگر به تو پیشنهاد کار دادند؟
نه آن موقع نه.
* حالا و بعد از جایزه ونیز چی؟
چند نفر بودند. ولی سعی می‌کنم با نظر آقای مجیدی پیش بروم. به نظر خودم هم درسم را ادامه بدهم بهتر است چون سر «خورشید» فشار کاری زیاد بود، خودم دوست نداشتم درس بخوانم بیشتر دوست داشتم کار «خورشید» را ادامه بدهم. ولی آقای مجیدی به من گفتند درست را هم بخوان. البته ایمان دارم که این فیلم می‌ترکاند.
* اگر الان کارگردانی به تو پیشنهاد بدهد قبول می‌کنی بازی کنی؟
چون خودم سر در نمی‌آورم با راهنمایی‌های آقای مجیدی، آقای بنان و آقای بهمنش قبول می‌کنم.
* یعنی آنها باید تأیید کنند؟
از این لحاظ که این حوزه را نمی‌شناسم منتظر می‌مانم آن‌ها تأیید کنند و به من بگویند پیش آن‌ها کار کن.
* در نهایت اگر دوست داری چیزی بگویی بگو؟
نه ممونم آقا، نه یعنی ببخشید خانم (می‌خندد). فقط می‌خواستم از آقای مجیدی تشکر کنم. او دل و جانش، دار و ندارش و همه چیزش را برای یک فیلم می‌گذارد. من دیدم که آقای مجیدی برای این فیلم چقدر تلاش کردند. به‌خدا خیلی تلاش کردند. آقای عسکری و آقای بابک لطفی خیلی به ما کمک کردند. از همه مهم‌تر آقای هومن بهمنش که به ما خیلی لطف داشتند الان هم من را حمایت می‌کنند. از تمام عوامل این فیلم تشکر می‌کنم.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/402750/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

دیدار تشکل‌های شاهد و ایثارگر با معاون امور بین الملل دفتر مقام معظم رهبری

اسرائیلی‌ها به میزان خسارت خود پس از حمله پهپادی_موشکی سپاه ایران اعتراف کردند!

اولین واکنش ژیلا صادقی به ماجرای ممنوع الکار بودنش در برنامه تلویزیونی برمودا!

پیش بینی جدید درباره قیمت مسکن در سال 1403| تا آخرسال قیمت آپارتمان به این اعداد می‌رسد!

جشن تولد نیلوفر پارسا بیتای آوای باران در 33 سالگی / رونمایی از بارداری دوقلوهایش

خاطرات ناصرالدین‌شاه؛ خرس‌ها ول می‌شدند می‌رفتند توی مردم؛ خنده داشت

استایل جدید و متفاوت بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون با شعری معنادار

دابسمش زیبای الهه حصاری کیمیا زخم کاری و دوستش با آهنگ چاوشی در خودروی لاکچری اش

لو رفتن اسم واقعی سیدجواد هاشمی در برنامه «صداتو»/ محسن کیایی افشاگری کرد

چهره جدید نیکا فرقانی دختر نقی و همای پایتخت در شهربازی استکهلم

رونمایی از تغییرات جدید چهره بهنوش طباطبایی خانم بازیگر همیشه خوشتیپ در آسانسور

دورهمی دوستانداران عارف لرستانی در سالگردش / بازیگر طنزی که در بهار مرگی تلخ داشت

فلزات سنگین تهدید جدی رژ لب های تقلبی

پیام تسلیت دکتر رئیسی در پی درگذشت پدر شهیدان «دهنوی»

رونمایی سیدحسین حسینی دروازه بان استقلال از چهره عروسکی دخترش / این کوچولوی ریزه میزه ماشاالله داره

ماجرای عمل جراحی رهبر انقلاب بدون بیهوشی عمومی و آخرین وضعیت سلامتی ایشان | رهبر انقلاب رژیم غذایی خاصی دارند؟

بهترین راه برای داشتن همسری بهتر: نگاهی به تجربه‌ی یک زن ایرانی

10 نکته برای بهبود کیفیت خواب

پاتوق معتادان متجاهر در عمق 10 متری زمین در تهران

جدیدترین عکس منتشر شده از محمدرضا گلزار و همسرش آیسان آقاخانی بعد از ازدواج!

رفع تیرگی زانو، آرنج و قوزک پا با 5 روش موثر خانگی ارزان قیمت!

قانون فرزندآوری با آن همه بودجه و اعتبار و اصرار شکست خورد

از کجا بفهمیم آب مروارید داریم؟

رژیم تخم مرغ، یک رژیم سریع و آسان برای لاغری

جلوگیری از چین و چروک دور لب با چند پیشنهاد ساده

اثبات یک رابطه میان سدیم و بیماری های قلبی و عروقی

واکنش جالب و متفاوت ژیلا صادقی مجری مشهور به حمله سپاه پاسداران به اسرائیل

تعطیلی پنجشنبه ها قطعی شد؟ | خبر مهم و جدید درباره کاهش ساعت کاری ادارات

ابلاغ دستورالعمل دانشگاه آزاد درباره حجاب

مدیرکل بنیاد شهید کرمانشاه بر شناساندن سبک و سیره عملی شهدا به جوانان تآکید کرد

اقدامات سازمان اقتصادی کوثر منجر به خودکفایی‌های بزرگ در حوزه اقتصادی شد

افزایش تعامل بنیاد شهید و امور ایثارگران با آموزش و پرورش برای توسعه فعالیت های فرهنگی

صبر و ایثار خانواده‌های معظم شاهد و ایثارگر درس آموز است

افشاگری مجری جنجالی زن تلویزیون: شهروند آمریکا هستم!

شیطنت‌های دختر با نمک سروش رفیعی در تمرین پرسپولیس / روزمو ساختی عمر بابا

تصویر تازه نوه ی اکبر عبدی که مثل پدر بزرگش بانمک و توپوله / ماشالا به هردوشون

رونمایی از چهره جدید هانده ارچل «کیمیا خاتون» فیلم مست عشق در ژاپن

نیوشا ضیغمی از بزرگترین راز زندگی اش پرده برداشت / دلنوشته تلخ بازیگر معروف 2 سال بعد از جدایی همسرش

خرید شیرخشک بدون تغییر قیمت از داروخانه ها

آیا تهوع و استفراغ شدید در دوران بارداری مضر است؟

برگزاری جلسه شورای معاونان و اطلاع رسانی بنیاد استان سمنان

تجمع مردم یزد در گلزار شهدا و قدردانی از پاسخ مقتدرانه سپاه

حل مشکلات جامعه ایثارگری نیازمند مشارکت دستگاه هاست

چند روز آینده آب و هوای این استان ها رویایی می شود

چطور وام فرزندآوری بگیریم؟

عکس بهاری و زیبای میترا رفیع بانوی خوش استایل گیلدخت نگاه ها را خیره کرد

تولد ایلیا عامری پسر مو فرفری و خوشتیپ کمند امیر سلیمانی/ بهش نمیاد پسر به این بزرگی داشته باشه

تبریک تولد مارال فرجاد به خواهرش مونا با انتشار عکس های سفر خواهرش به بوداپست

اختلال در سامانه نسخه‌نویسی الکترونیک تا 24 ساعت آینده برطرف خواهد شد

آیا زمان دور انداختن «مسواک» فرا رسیده است؟