قدردانی رهبری از 2 شاعری که شعرخوانیشان در برنامه «رندان تشنه لب» پخش شد
سياسي
بزرگنمايي:
آریا بانو - جام جم / ساعت از3 بعد از ظهر گذشتهبوده که تلفنهایشان زنگ میخورد و لبخند مینشاند روی لبهایشان، سعید بیابانکی و امید مهدینژاد، دو شاعر و طنزپرداز کشورمان خودشان در صفحههای مجازیشان اینطور اعلام کردهاند و به مخاطبان خبر دادهاند تماسها از دفتر مقام معظم رهبری بودهاست و گفتهاند شعرهای عاشوراییشان که روز تاسوعا از شبکه چهار پخش شده، مورد توجه رهبری قرار گرفتهاست، بعد هم سپردهاند از طرف ایشان با این دو شاعر تماس گرفته و از شعرهای خوبشان تشکر شود. اما ماجرای هر ساله رندان تشنه لب چیست؟ مرداد سال 1380 بود که زندهیاد ابوالفضل زرویی، نخستین مدیر دفتر طنز حوزه هنری شب شعر در حلقه رندان را آغاز کرد. شاعران یکشنبه آخر هر ماه در تالار اندیشه حوزه هنری دور هم جمع میشدند و شعر میخواندند، ماه محرم هم به احترام امامحسین (ع) این شب شعر تعطیل و یک ماه بیرندان سپری میشد. دو سال بعد یعنی در ماه محرم سال 1382 یک عنوان تازه یعنی همین رندان تشنه لب رسید به یکشنبههایی که حلقه رندان به خاطر ماههای محرم و صفر تعطیل میشد. حالا 17سال است در رندان تشنه لب شاعران دور هم جمع میشوند و در وصف امامحسین و یارانش شعر میخوانند، همان طنازان که همه سال مخاطبانشان را از خنده رودهبر میکنند، این دو ماه سال را با لباس سیاه به تالار اندیشه میآیند و همه با هم از حسینی میخوانند که عالم همه دیوانه اوست. امسال با شیوع ویروس کرونا، در حلقه رندان تعطیل شد، اما رندان تشنه لب در قالب یک برنامه روزهای تاسوعا و عاشورا از شبکه چهار پخش شد و نظر خیلی از مخاطبان را به خود جلب کرد. رهبری هم با دیدن همین برنامه از دو شاعری که نام بردیم قدردانی کردهاست. تصمیم گرفتیم برویم سراغ سعید بیابانکی و امید مهدینژاد تا درباره این شعرها و حال و هوایش با خودشان حرف بزنیم.
همه بهترینها برای حسین (ع)
بیابانکی، یکی از شاعران معاصر است که اگر با سرودههایش آشنایی داشتهباشید، حتما با ما موافقید که درشعرهای عاشقانه، سرودههای آیینی و طنزهایش موفق است. شاگردان بسیاری در عرصه شعر تربیت کرده، آثارش تجدید چاپهای متعدد را تجربه کرده و بسیار فروتن و مهربان است. آنقدر که بهرغم چند گرفتاری کاری، وقت میگذارد و برایمان از حال و هوای دو شعر عاشوراییاش میگوید. شعرهایی که یکی از آنها را با جستوجو در اینترنت پیدا کردهایم و دیگری را که غزلی تازه است، برای انتشار از خودش گرفتهایم. این شاعر میگوید: برپا شدهاست در دل من خیمه غمی، غزلی است که حدود هفت سال پیش سرودهبودم و از حس و حال شعر مشخص است برای آغاز ماه محرم و ورود به آن سروده شدهاست. غزل ماه شمعی در شبستان حسین بن علی است، هم از سرودههای تازه من است که برای اولین بار خواندم.
شاعر مثنوی تاثیرگذار «گندم ری» غزلهای عاشورایی بسیاری در کارنامه فعالیتهایش دارد. وقتی درباره این بخش از آثارش میپرسم، میگوید: در کودکی تعزیهخوان بودم، نقش سکینه، طفلان مسلم و بعدتر قاسم و... را در تعزیه اجرا میکردم تا اینکه پای شعر به میان آمد و از تعزیه فاصله گرفتم، اما هنوز هم خودم را متاثر و وامدار تعزیه میدانم، چون معتقدم کاملترین هنری است که ما داریم و در آن ابعاد کلامی و نمایشی برجسته است.
او ادامه میدهد: اولین بار سرودههای عمان سامانی را در تعزیه شنیدم و بسیار بر من تاثیر گذاشت. همیشه حس میکردم این کلمهها متفاوتند و حس خاصی دارند و وقتی درباره علاقه هنرمندان اصفهانی به عمان سامانی میپرسم، به آلبوم موفق «وداع» به خوانندگی حسامالدین سراج هم اشاره میکند و اینطور توضیح میدهد: عمان اهل چهارمحال و بختیاری است که به استان اصفهان نزدیک است، ضمن اینکه صد و اندی سال قبل محتشم کاشانی ترکیببند عاشوراییاش را در عصر صفویه سروده و پس از آن اثر قابل توجه چندانی نداریم تا میرسیم به گنجینه الاسرار عمان سامانی که مرثیههایش فضایی عرفانی دارد و بر مخاطب تاثیر میگذارد. این دو نکته طبعا در توجهی که به آن اشاره کردید، نقش دارد.
شاعر مجموعههای عاشورایی «نامههای کوفی» و «جامهدران» به کنگره شعر آفتاب که هر سال محرم در خمینیشهر برگزار میشد، هم اشاره میکند و خود را مدیون این رویداد میداند؛ او میگوید کنگره را زندهیاد اصغر حاجحیدری (خاسته) راهانداخته و در تربیت و شکلگیری نسل تازه شاعران عاشورایی تاثیر مهمی گذاشتهاست.
او میگوید: آمدن محرم برای شاعر الهامبخش است، من هرگز تصمیم نگرفتهام برای عاشورا شعری بگویم اما سالی لااقل دو غزل عاشورایی دارم. گاهی پیش میآید که یک مضمون عاشورایی ده سال با شعر زندگی میکند و بعد ناگهان در ایام محرم یا روز عاشورا متولد میشود.
بیابانکی در پایان سخنانش تاکید میکند: ماه محرم و امام حسین(ع) همیشه با ما میماند، همانطور که قرنهاست فارغ از اینکه چه حکومتی بر سر کار است، مردم همیشه ماه محرم و صفر را به یاد امام حسین(ع) گذراندهاند و هر کدام به اندازه وسع خود در آداب این ماهها سهیم بودهاند، اما یادمان باشد برای سیدالشهدا باید بهترینها را سرود، خلق کرد و انجام داد. چون خودش بهترین چیزهایی را که داشت به درگاه خدا برد. باید همیشه تلاش کرد هر چه برای امام حسین(ع) است، درجه یک باشد. درست مثل خودش. امیدوارم من با شاگردی آستانش یاد گرفتهباشم بهترینهایم را برای ایشان بسرایم.
غزل منتشرنشده برای امام حسین (ع):
ماه شمعی در شبستان حسینبن علی است
عقل خاری در بیابان حسینبن علی است
بر ستیغ کوه، نور آفتاب بامداد
برقی از چاک گریبان حسینبن علی است
من که میگویم لبان تشنه رود فرات
تشنه لبهای عطشان حسینبن علی است
دادخواهی، رادمردی، راستی، آزادگی
تا ابد مرهون ایمان حسینبن علی است
این که او بر دست دارد کودکی ششماهه نیست
آخرین سرباز میدان حسینبن علی است
این که در ذلت نمان و این که با عزت بمیر
اولین درس دبستان حسینبن علی است
چیست این آوای محزون رسته بر بالای نی
گوش کن، این صوت قرآن حسینبن علی است
اشکهای نم نم ما زیر این سقف کبود
بارش یکریز باران حسینبن علی است
ای که پرسیدی در این عالم چرا آشفتهای
بانیاش زلف پریشان حسینبن علی است
بر فراز نیزه هم لبخند باید زد به مرگ
شاهدم لبهای خندان حسینبن علی است
هر که امشب عاشقانش را دمی مهمان کند
روز محشر نیز مهمان حسینبن علی است
هر کسی دستش در این عالم به دامان کسی است
دست ما اما به دامان حسینبن علی است
شعرهایم تغزل ندارند
امید مهدینژاد را در سالهای اخیر بیشتر به طنز میشناسند. حضور پررنگش در رسانهها و جراید و انتشار مجله خودش؛ سهنقطه باعث شد که مهدینژاد با طنز به مخاطب امروز شناسانده شود. این حضور با طنز در دو حوزه نظم و نثر معنا میشود و عدهای طرفداران طنزنوشتههای مهدینژاد در روزنامهها از جمله همین جامجم خودمان هستند و عدهای اشعار طنزی که در شب شعرهای مختلف از جمله «در حلقه رندان» میخواند را میپسندند. حالا همین در حلقه رندان واسطه فیض میشود و سالی یکبار جلسهای در حال و هوای محرم برای شعرخوانی عاشورایی شاعران طنزنویس برگزار میکند. چندسال پیش در جایی ناصر فیض میگفت: «با این جلسه میخواهیم بگوییم شاعران طنزپرداز گریه کردن در سوگ اهل بیت(ع) را نیز بهخوبی بلدند.»
حضور پررنگ مهدینژاد در طنز باعث شد تا حدودی از آن امید مهدینژاد شاعر فاصله بگیرد. شاعری که شعرهایی با زبان سخته و محکم میسرود و در اولین کتاب شعر جدیاش؛ «رجزمویه»، شعری داشت که در آن میگفت: «حرفی از زلف و کاکل ندارند/ شعرهایم تغزل ندارند!» آن موقعها ظهور شاعر جوانی که شعرهایش تغزل ندارند در فضای شعر امروز که تمام همت شاعران صرف صحبت از زلف و کاکل بود، اتفاق ویژهای محسوب میشد. شعرهایی که در «رجزمویه» چاپ شد، به جای فضای تغزلی و وصف معشوق زمینی و الی آخر، پر بود از تیر و تفنگ و شمشیر و سپر و ماجرای پیکار. بعدها کتابهای دیگری هم از مهدینژاد در شعر غیرطنز منتشر شد که آخرینشان «ملاحظات» بود. حالا بعداز اندی یک شعر غیرطنز مهدینژاد مورد استقبال رهبر معظم انقلاب قرار گرفته و آن هم یک شعر عاشورایی! شعری که مثل بقیه غزلهای محکم مهدینژاد زبانی سخته و باصلابت دارد و همان رویکرد عدالتخواهانه که شعر مهدینژاد را در حوزه شعر اعتراض دستهبندی میکند، نیز کماکان در آن به چشم میخورد. این اتفاق شاید یکبار دیگر به شاعر گوشزد کند که مخاطبان شعر او، کماکان به وجههای که در شعر کلاسیک جدی از مهدینژاد دیدهاند اقبال نشان میدهند و بهرغم اینکه خود مهدینژاد میکوشد به وجهه طنزپرداز خود بیشتر روی خوش نشان دهد، اما زبان و نگاه او در شعر جدی کماکان پرطرفدار و دوستداشتنی است.
در ادامه غزلی که مهدینژاد در «رندان تشنهلب» خواند و با اقبال رهبر معظم انقلاب روبهرو شد را میخوانید:
ای گیاهِ برآمده، ابتری، بیبری هنوز
ای درختِ خزانزده، از گیاهان سری هنوز
ای سحاب، ای همه حجاب، همچنان سایهپروری
ای بهخونشسته آفتاب، روشنیگستری هنوز
ای دل، ای توده هوس، کی میآیی به راه پس
صبح شد، ظهر شد، ولی بسته بستری هنوز
بعدِ عمری رفو شدن، نو شدن، زیر و رو شدن
در همان کاری ای فلک، سفله میپروری هنوز...
دشنهای در غلافِ خون، بیرقی سبز سرنگون
میدرخشد در آفتاب تیغه خنجری هنوز
لالهها سبز میکنند خونِ گرمِ حسین را
آتشی سرخ روشن است زیرِ خاکستری هنوز
-
چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۴:۳۷
-
۷۲ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/393194/