بزرگنمايي:
آریا بانو -
موسیقی ما / ششم تیرماه سالروزِ تولد «فوزیه مجد» است. آهنگساز، پژوهشگر و مولفی که تاثیراتِ بسیار بر
موسیقی ایران گذاشت و البته هیچگاه به اندازهای که باید، خدماتش پاس داشته نشد و خود نیز چنین بیشتر
دوست دارد که خلوتنشینی، سلوکِ چند سالهی اوست.
هنرستان
موسیقی «فوزیه مجد» در برلین به دنیا آمد، آنهنگامی که جهان در آستانهی جنگی بزرگ بود. مدتی بعد خانوادهاش به
ایران بازگشتند و او از همان کودکی در کنار تحصیل در مدرسهی «ژاندارک»، به تمرینِ پیانو پرداخت و
موسیقی دغدغهاش شد.
او بعدتر به هنرستان
موسیقی رفت و زیرِ نظر امانوئل ملیک اصلانیان آموزش دید. «علیرضا میرعلینقی» -پژوهشگر و منتقد- از قولِ این آهنگساز نقل میکند که گفته «ملیک اصلانیان» از تمام اساتید خارجى و پیانیستهایى که در مدارس و دانشگاههاى خارج کشور مىشناخت، تواناتر و باارزش تر بود و نوازندهاى برجسته در سطح جهانى در عالىترین سطح، شناخته مىشد. این پژوهشگر معتقد است که «ملیک اصلانیان» به «مجد» بُعد تازهاى از نوازندگى را آموخت، از جمله این که چطور با تمرکز دقیق ذهنى مىتوان انگشتان را خالى نگه داشت و از انرژى فکر در هدایت انگشتان هنگام نوازندگى استفاده کرد. تکنیکى بدیع و مخصوص به اصلانیان که چند تن از شاگردانش وارث آن معلومات و فنون شدند.
او بعدتر در همین هنرستان به تدریس پرداخت و هارمونی و تاریخ
موسیقی غرب را آموزش داد. هنرستان
موسیقی اما تنها جایی نبود که او در آن به تحصیل پرداخت، «مجد پس از پایانِ تحصیلات متوسطه،
موسیقی را در دانشگاه «ادینبور» پی گرفت و در سال 1345 با دریافت بورسیه از دولتِ فرانسه راهی این کشور شد و نزد «نادیا بولانژه» آموزش آهنگسازی را ادامه داد. پس از آن در سال 1347 با دریافت بورسیه از «سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران» به تحصیل «اتنوموزیکولوژی» تحت نظر «تران وانکه» در دانشگاه سوربن مشغول شد.
آهنگسازی
«فوزیه مجد» پانزده ساله بود که در انگلستان اولین صفحهی آزمایشى خود را به سفارش مدرسه «مورتون هال» ساخت که در استودیوی کمپانی معروف «هیز مسترز وویس» ضبط شد. (اثری که در حال حاضر مفقود شده است)
همان زمان روزنامهی «لیورپول دِیلی پست» دربارهی این اثر نوشت: «رویداد موسیقایی بسیار مهمی در مدرسه مورتونهال نزدیک آزوستری به وقوع پیوست؛ برنامه با صحنهی باله «امیردخت» که توسط دانشجوی کنونی مدرسه، فوزیه مجد – یک
دختر ایرانی پانزدهساله– ساخته شده بود به پایان رسید که برای فردی به این جوانی، آیندهای چشمگیر را نوید میدهد.»
آشنایی عمیق با
موسیقی ایران (سنتی و نواحی) به همراه درک درستی که این آهنگساز از
موسیقی مدرن و جهانی دارد، سبب شده است تا به فضایی کاملا شخصی در آثارش دست پیدا کند.
ایرانا برای ستارهها: گفتوگو 88 برای پیانو، پایکوبی در دهکده، سوئیت ایرانی، یرما برای پیانو، نفیرنامه، شب کوک، دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست و ... از جمله آثاری است که او خلق کرده است. به این باید تالیفها و مقالات بسیاری را نیز اضافه کرد. (نقدهای بسیاری از سالهای دور به قلمِ او با نام مستعار «فلورستان» وجود دارد و بهاین ترتیب میتوان «فوزیه مجد» را یکی از اولین کسانی دانست که مقولهی نقد در
موسیقی ایران را جدی گرفت.)
او در زندگی خود کمتر تن به گفتوگو داده است، اما چندی قبل در جمع کوچکی از روزنامهنگاران دربارهی شیوهی آهنگسازیش گفت: «من به اینکه آهنگساز درباره آثار خودش صحبت کند، اعتقادی ندارم. ما نوعی آگاهی داریم که از هوش ما تراوش میکند. این نوع آگاهی کمک میکند تا ایدههای خود را روی کاغذ بیاوریم. آگاهی دیگری هم داریم که شاید فراآگاهی باشد و شما خیلی نمیدانید دارید چه میکنید. گاهی اوقات پشت پیانو مینشینم و با آن ور میروم و ایدههای زیادی به ذهنم میآیند. مهم این است که آدم بداند چگونه به یک ملیت فکر کند و بگوید که من به ملیتی تعلق دارم که امکاناتی را به من میدهد. ما یک تصویر درونی و بیرونی از
موسیقی داریم. من بیشتر مایلم راجع به تجربه درونیام صحبت کنم که بیان آن خیلی راحت نیست.»
او البته ادامه داده است: «وقتی اثری را مینویسید، حاصلش در هر اجرایی به طور متفاوت شنیده میشود. من البته همیشه تا حدی از
گوش دادن به اجراهای آثارم هراس دارم و خودم را درگیر نمیکنم.»
مرکز حفظ و اشاعهی
موسیقی تأسیس اولین مرکز حفظ و اشاعه موسیقى ملى، فصل نوینی در زندگی هنری «فوزیه مجد» پدید آورد. او در این مرکز مسوؤل پژوهش شد و اولین سفر پژوهشىاش را در سال 1351 انجام داد. او در گام نخست به خراسان و بلوچستان سفر کرد. سفرهای او ادامه داشت و منجر به ضبط آثاری چون اجراهایی از «حسین یگانه»، «الیاقلی یگانه»، «مختار زنبیل باف»، «حمرا گل فروز»، «نظرمحمد سلیمانی» و .. شد. او نخستین کسی است که دربارهی «موسیقی سوگواری در بوشهر» نیز تحقیق کرده است.
در همان زمان، حضور و نظارت بر ضبطهاى ردیف از هنرمندانی چون «سعید هرمزی»، «یوسف فروتن»، «عبدالله دوامی»، «نورعلی برومند» و ... را نیز انجام داد. «مجد» «گروه گردآوری و شناخت موسیقی» را در سازمان تلویزیون ملی
ایران تأسیس و با دعوت از برخی موسیقیدان، برنامههای مختلفی در شهرهای شیراز (جشن هنر)، مشهد (جشن توس) و
تهران (کارگاه نمایش، تأتر شهر) برگزار کرد.
آهنگسازی
فیلم «فوزیه مجد» تنها برای دو
فیلم سینمایی با نامهای «پسر
ایران از مادرش بىخبر است» و«سیاوش در تخت جمشید»
موسیقی نوشته است که هر دو را «فریدون رهنما» کارگردانی کرد. «فریدون رهنما» فیلمساز و منتقدی برجسته بود و ایرانشناسی نامدار. او زمانی سفارش ساخت
موسیقی آثار خود را به «مجد» داد که او بیست و چند ساله بود و قصد بازگشت به وطن را نداشت؛ اما «رهنما» او را با روحِ وطن آشنا کرد و در سرنوشتِ او تاثیر بسیاری گذاشت.
زندگی در سکوت
«فوزیه مجد» در طی دهههای اخیر، حضورِ چندانی در عرصههای
موسیقی نداشته است؛ اما همچنان ساخته و نوشته و نواخته است. انتشار آثار پیانویى (نتها)، اجراى برخى آثار پیانویى با همکارى «حکیم آوا» -پیانیست برجسته ایرانى- و انتشار چند سىدى از دورانِ پژوهش و سفر حاصلِ همین دوران است. «حکیمآوا» پیش از این یک آلبوم، رسیتال پیانویی با آثاری پیانوی فوزیه مجد در تالار رودکی
تهران اجرا کرده بود.
در این سالها بسیاری از آثار او توسط نشر «ماهور» منتشر شده است و نوشتههایش نیز در فصلنامهی این انتشارات و همچنین سی دیهایی که سال ها پیش به کوشش او از نواحی مختلف
ایران گردآوری شده، آمده است.